در شرایطی که طرحها و اقدامات اقتصادی جمهوری اسلامی برای کنترل گرانی و تورم و سقوط ارزش ریال و جلو گیری از تعمیق بحران اقتصادی، یکی پس از دیگری با شکست مواجه می شوند و اقتصاد رژیم روز به روز بیشتر دچار آشفتگی می گردد و به افلاس و فروپاشی نزدیک می شود؛ و در حالی که رژیم در پاسخگویی به برآورد نیازهای حیاتی توده های مردمِ عاصی از فقر و بیکاری عاجز و درمانده است، نگرانی حکومت از بروز خیزش پر قدرت و سراسری علیه حاکمیت شدیدا افزایش یافته است. اقدامات نظامی و امنیتی اخیر جمهوری اسلامی در تهران و دیگر کلان شهرهای ایران تنها رویکردی است که رژیم در مقابل خیزش تودهای به آن امید بسته است. روز دوشنبه ۲۴ شهریور محمد یزدی فرمانده سپاهِ “محمد رسول الهِ ” تهران اعلام نمود که طرح “امنیت محور محله” را با استفاده از ظرفیت پایگاههای بسیج و ایجاد “تیم های ضربت” در محلات مختلف تهران به اجرا در خواهند آورد، تا با استفاده از نیروی انسانیِ پایگاههای بسیج، امنیت محلات پایتخت را تأمین کنند. این مهره جنایتکار رژیم اسلامی وظیفه این تیمها را مقابله با به قول خود “اوباش و اراذل و کیف قاپی و مُخلین امنیت” عنوان کرد، اما درواقع هدف اصلی این اقدام رژیم، ایجاد آمادگی در مقابل خطر خیزش اعتراضی مردمی است که هر آن بروز آن قابل پیشبینی است. وگرنه مقابله با جرائم دزدی و کیف قاپی و غیره تاکنون وظیفه پلیس و نیروی انتظامی بوده است.
سپاه پاسداران به عنوان ارگان اصلی حاکمیت تاکنون همیشه در شرایط بحرانی جامعه طرحهای امنیتی و ضد انسانی متعددی برای سرکوب اعتراضات مردم را تحت عنوان کمک به پلیس در شهرها به اجرا در آورده است. در سال ۸۷ و قبل از انتخابات جنجالی سال ۸۸، طرح گشتهای امنیتی پنج نفره را در هزار نقطه شهریِ کشور به اجرا در آوردند زیرا میدانستند با انتخابات برنامهریزی شدهِ آن زمان که می بایست احمدی نژاد مجددا از صندوقهای رأی بیرون آید، اعتراضات در جامعه به وقوع می پیوندد. در آذر ماه ۹۶ و یک ماه قبل از خیزش دیماه و در شرایط تشدید بحران اقتصادی و بحث بازگشت تحریمها، طرح امنیتی دیگری برای گشت پاسداران در محلات با نام طرح باصطلاح “حماسه امنیت و خدمت” را به اجرا در آوردند و با آن جنایت کشتار دیماه ۹۶ را مرتکب شدند. اینک نیز که بحران اقتصادی و فقر و گرسنگی به اوج خود رسیده و نارضایتی عمومی از حاکمیت جمهوری اسلامی را گسترش داده است، رژیم برای مقابله با بروز اعتراضات تودهای و سراسری پیشارو، متوسل به طرح “امنیت محور محله” و تشکیل “تیم های ضربت” در محلات شده است که مدتهاست از آن صحبت می کنند. همه اینها در اساس طرح سرکوب وحشیانه اعتراضات تودهای بوده اند و فرماندهان سپاه پاسدار جهل و جنایت رژیم اسلامی آنها را طرح مقابله با “شرارتهای عناصر آمریکایی برای نا امنی شهرها” می نامند. اما رژیم این بار مستقیمأ تحت نام “تیمهای ضربت” نیروهای سرکوب را جهت ایجاد فضای ترس و وحشت در سطح شهرها پخش می کند. البته محمد یزدی یک ماه قبل اعلام کرده بود که : “تقویت پایگاههای بسیج محلات یکی از اولویت های اصلی ما در سال جاری محسوب می شود” زیرا پایگاههای بسیج تاکنون رو به ضعف رفتهاند و با فرمان فرمانده معظم کل قوا که عنوان داشتند ( بسیج باید در همه محلات حضور داشته باشد)، در تلاش هستیم این فرمان رهبری را به بهترین نحو به ثمر برسانیم.” او همچنین قبلأ گفته بود که “دشمن برای موج سواری بر وضعیت نامناسب اقتصاد کشور و تحریک آنها برای ایستادن در مقابل نظام و دست زدن به آشوب و اغتشاش برنامه دارد. لذا این گونه نیست که مردم بخواهند بابت مشکلات بوجود آمده، در راستای خواسته دشمن اقدام کنند”.
این بیانات دمِ خروسِ نیاتِ مقاماتِ رژیم از تشکیل “تیم های ضربت در محلات برای مقابله با باصطلاح” اوباش و اراذل و کیف قاپی” را از زیر عبایشان بیرون می زند. تلاش خامنه ای و دیگر مقامات و دستگاههای امنیتی در طرح ریزی برای سرکوب اعتراضات محتوم تودهای از کابوسی ناشی میشود که سراپای مقامات رژیم را فرا گرفته است. خامنه ای و دیگر مقامات جنایتکار رژیم میدانند که این تنها پایگاه و قدرت بسیجِ رژیم نیست که تضعیف شده و به آن اعتراف میکنند. بلکه ریزش فراوانی در سراپای صفوف این رژیم فاسد از بالا تا پایین صورت گرفته است. بسیاری از عوامل و کاربدستان خودی رژیم نیز از ترس خروش انقلاب توده های مردم کارگر و زحمتکش از جمهوری اسلامی فاصله گرفتهاند و کلیت حاکمیت جمهوری اسلامی به شدت تضعیف شده است. اما نه چنین طرحهای امنیتی و نه اقدامات هیستریک و جنایتکارانه اعدام نوید افکاری و بقیه زندانیان سیاسی نمیتواند فضای ترس و وحشتی را که هدف قاتلین جنایتکاری چون خامنه ای و روحانی و رئیسی و قالیباف است در جامعه ایجاد نماید.
زندگی نکبتبار، فقر و گرسنگی و فضای خفقان و اختناقی که جمهوری اسلامیی به دهها میلیون از مردم ایران تحمیل کرده است، دیگر برای مردم قابل تحمل نیست. در شرایط که اعتصابات کارگری در بسیاری از مراکز تولیدی و صنعتی در ایران وارد فاز دیگری شده است، به راه افتادن طوفان عظیم اعتراضات توده های خشمگین و به جان آمده همراه آن در سطح سراسری یقینأ این حاکمیت قرون وسطایی را به زباله دان تاریخ میاندازد و طرحهای سرکوبگرانه امنیتی و نظامی رژیم نمیتواند مانع تحقق چنین کابوسی برای حاکمان اسلامی سرمایه در ایران باشد.