حزب کمونیست ایران

آمارهای رسمی رژیم، بیانگر فلاکت اقتصادی است

 

بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم در پایان تیرماه امسال به 4/40 درصد رسیده که در۲۴ سال گذشته بی سابقه بوده است. بنا به آمار مذکور نرخ تورم تنها در عرض یک ماه سه درصد بالا رفته است. اما اعداد شاخص کل در تیرماه امسال نسبت به ماه قبل نشان داده که نرخ تورم ۴۸ در صد می باشد. نرخ تورم نقطه به نقطه نیز در خرداد ماه امسال۵۰ در صد گزارش شده است. یعنی قیمت اجناس نسبت به سال قبل در همین ماه به طور متوسط دو برابر شده است. در این میان افزایش نرخ مواد خوراکی و آشامیدنی به مراتب بیشتر از۵۰ درصد بوده است.در گزارش مزبور آمده : “قیمت کالاها و خدمات نشان می دهد که روند افزایش قیمت ها در تیر ماه نسبت به ماههای قبل کمی کندتر شده است.”این جمله غلط اندازِ مرکز آمار رژیم را بعضی ها، رشد اقتصادی تلقی کرده اند. البته این به آن معنا نیست که قیمت کالاها کاهش یافته باشد بلکه به این معنا است که قیمتها با شتاب کمی کمتر همچنان در حال افزایش می باشند.

این نکته از گزارش مرکز آمار ایران، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور را به صرافت انداخت تا فرصت طلبانه ادعا کند که دولت توانسته برخی از گرههای بحران اقتصادی کشور را باز کند و مراحلی را پشت سر بگذارد. البته او نگفت دولت کدام گرهها را باز کرده است، اما نتوانست پنهان سازد که رژیم چه فقر و فلاکتی را به مردم ایران به ویژه کارگران و توده های مردم زحمتکش و تهیدست جامعه تحمیل کرده است. جهانگیری بابت فشارهای فراوانی که در سالهای اخیر به مردم تحمیل کرده اند، برای چندمین بار تنها به یک اظهار شرمندگی ناقابل بسنده کرد. اما شرمندگی رژیم بی شرم، برای مردم نان و آب نمی شود. سخنانِ ریاکارانه جهانگیری حاوی هیچ وعده ای برای بهبود اوضاع معیشتی مردم نبود. او نتوانست هیچ برنامه ای برای خروج از این بحران و فلاکت اقتصاد را به مردم بیکار و فقر زده بشارت دهد. واقعیت این است که آمارهای ارائه شده چه از سوی مرکز آمار و چه از سوی مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی از واقعیت وضع اقتصادی موجود فاصله زیادی دارد. حسن روحانی در تیر ماه سال ۹۵ ادعا کرد نرخ تورم در ایران را به یک رقمی رسانده است. که ادعایی سراپا دروغ بود. دولت روحانی نمی تواند مردم ایران را که زیر بار فقر و بیکاری کمرشان راست نمی شود، قانع کند که دولتش گرههایی از مشکلات اقتصادی زندگی شان گشوده است. مردم ایران آن زمان هم باور نکردند که نرخ تورم یک رقمی شده است. مردمی که خود روزانه بهای افزایش قیمت کالاهای مورد نیازشان را می پردازند، دروغهای مسئولان رژیم را نمی پذیرند. چگونه می توانند به این مردم بقبولانند که شتاب افزایش قیمتها در تیرماه گذشته نسبت به ماههای قبل کند تر شده است؟ اکنون با در صد بالایی از بیکاری قدرت خرید مردم به شدت پائین آمده است. چندی پیش عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد که در ده ماه گذشته روزانه ۲۷۵۰ نفر از کارگران در ایران شغل خود را از دست می دهند و به صف عظیم بیکاران می پیوندند. با این وجود با توجه به شرایط ایجاد شده بر اثر تحریمهای اقتصادی و نیاز مردم ایران به خرید احتیاجات روزانه شان، شاهد کاهش نرخ کالاهای مورد نیاز زندگی نیستیم.

افزایش قیمتها در ایران صرفأ به مواد خوراکی محدود نمی شود. در چند ماه گذشته قیمت اجاره مسکن نیز معضلی برای مردم تهیدست شده است. تا جائی که بر شمار کارتن خوابها و خانواده های بی مسکنی که در پارکها و خیابانها درچادرها با خانواده خود شب را به روز می رسانند افزوده شده است. در این رابطه نیز روحانی بر اساس آمار غیر واقعی وزارت راه و شهر سازی اعلام کرد که اجاره مسکن به طور متوسط ۳۰ در صد افزایش داشته است. این نیز با آمارهایی که این روزها منتشر می شود متفاوت است. با این وجود روحانی افزایش ۳۰ در صدی اجاره بها را “امیدوار کننده”خواند. این در حالی است که شش میلیون خانوار یعنی ۲۶ در صد خانواده ها در ایران اجاره نشین هستند و بخش زیادی از آنها در شرایط  فقر و بیکاری قدرت پرداخت اجاره خانه را ندارند و باید خانه به دوش شوند.

این وضعیت فلاکت باری است که رژیم جمهوری اسلامی بر زندگی مردم ایران تحمیل کرده است. نکبت و مصیبت این رژیم برای مردم ایران در این است علاوه بر اینکه مانند سایر رژیمهای سرمایه داری مشابه در بحران اقتصادی سرمایه داری دست و پا می زند، با بحرانهای ساختاری زیادی نیز رو به رو است. از این رو نمی تواند به هیچ وجه برنامه ای برای بهبود اوضاع معیشتی مردم داشته باشد و نمی تواند وعده ای برای عبور از این شرایط به مردم بدهد. زیرا برون رفت از وضع موجود با تداوم چنین ساختار سیاسی ممکن نیست.

بدین ترتیب می بینیم که حتی آمار و ارقام اقتصادی نیز نشان از یک بن بست سیاسی در حاکمیت اسلامی دارد. اما واقعیت این است جمهوری اسلامی، حاکمیتی برای اداره جامعه نیست تا در فکر  زندگی و معیشت مردم باشد. جمهوری اسلامی حاکمیت جنایت کارانی است که از بالا تا پائین غرق در فساد و دزدی است. حاکمان و دست اندرکاران رژیم به خواست خود کنار نخواهند رفت و با استفاده از ابزار سرکوب به حاکمیت خود ادامه می دهند و زندگی میلیونها نفر از مردم کارگر و زحمتکش را کماکان به گروگان می گیرند. برای نجات از دست این حاکمیت ضد بشری تنها راه، به میدان آمدن توده های مردم کارگر و زحمتکش متشکل در جنبشهای اجتماعی پیشرو و سرنگون ساختن آن در یک قیام اجتماعی می باشد.