حزب کمونیست ایران

ارزیابی مشترک سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) و حزب کمونیست ایران

تحریم نمایش انتخاباتی مقدمه پیروزی های بزرگتر برای زندگی بهتر

  

اول ـ جمعه یازدهم اسفندماه نمایش”انتخابات” مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری برگزار شد. همان گونه که انتظار می رفت فضای این نمایش حکومتی چیزی جز یک آبروباختگی تمام عیار برای حکومت اسلامی ایران نبود. به جز اعوان و انصار حکومت و وابستگان به آنها کمتر کسی در این مضحکه انتخاباتی ظاهر شد تا مهر تاییدی بر ادامه روند فاجعه بار تداوم حکومت اسلامی بزند. علیرغم تاکیدها، تهدیدها، ترفندها و پاشیدن پول هنگفت برای کشاندن مردم پای صندوق های رای ، مردم ایران بار دیگر عمق نفرت توفنده خود را از جمهوری اسلامی نشان دادند . فراخوان تحریم نمایش انتخاباتی از سوی بسیاری از نیروهای سیاسی داخل کشور، احزاب سیاسی، تشکل های صنفی، نهادها، تشکل های مردمی با پاسخ گسترده ای از جانب توده های مردم در سراسر ایران روبرو شد. این تحریم در کردستان بسیار گسترده تر و قاطع تر بود.

در دوره ای قرار داریم که هسته اصلی قدرت در نظام جمهوری اسلامی، حتی ریسک وارد کردن اصلاح طلبان دربازی انتخاباتی را جایز نمی شمارد چرا که محاسبات این دوره حکومت براساس رویارویی با ابر بحران های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سیاست خارجی و مسئله جانشینی خامنه ای استواراست و حکومت برای مواجه با این چالش ها، سیاست تمرکز بیشتر قدرت را انتخاب کرده است. همانگونه که پیش بینی های قبل از مضحکه ی انتخابات نشان می دادند، جز عوامل حکومتی کسی انتظار کوچک ترین تغییر در زندگی فاجعه بار کنونی از طریق  صندوق های رای حکومت اسلامی را نداشت. اگر حکومت اسلامی در گذشته  می توانست با ترفندهای گوناگون بخشی از مردم را به پای رای گیری های فرمایشی بکشاند، در سالهای اخیر و در یک دهه گذشته این معادلات کاملا برای حکومت بهم ریخته و مردم و در راس آنها اکثریت فرودست جامعه به این درک عینی رسیده اند که هر گونه تغییری از مجرای سرنگونی انقلابی این حکومت جنایتکار و فاسد می گذرد و اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران دیگر حاضر نیستند به ابزار و بازیچه مشروعیت بخشیدن به اقلیتی جلاد و غارتگر مبدل شوند. بدون شک این پیروزی مقدمه پیروزی های بزرگتر و سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی خواهد بود.

دوم. کشتار مردم فلسطین توسط ارتش اسرائیل هم چنان موضوع اصلی رسانه های جهانی است. خودسوزی غم انگیز یک افسر نیروی هوائی آمریکا در مقابل سفارت اسرائیل، نشان می دهد که خشم مردم از این کشتار با چه واکنش های شجاعانه ای همراه شده است. با این حال، حمایت بی چون و چرای دولت آمریکا و دولت های غربی از جنایت های دولت و ارتش اسرائیل و کشتار دهها هزار انسان بیگناه غیرنظامی، درجه پایبندی دورغین این کشورها به حقوق بشر و قوانین بین المللی را برملاء میسازد. از 23 ژانویه تاکنون کمک های بشردوستانه به شمال نوار غزه به شدت کاهش یافته بطوری که بسیاری از آوارگان و ازجمله کودکان در شرایط قحطی شدید و مرگ براثر گرسنگی قرار گرفته اند. در حمله جنایتکارانه ارتش اسرائیل به جمعیت گرسنگان در حاشیه جنوب غربی شهر غزه ، ۱۵۰ تن کشته و بیش از ۱۰۰۰ نفر مجروح شدند‌. قربانیان این حادثه خونین منتظر رسیدن کاروان غذا بودند که هدف حملات ارتش اسرائیل قرار گرفتند. در حمله‌ دیگری به اردوگاه پناهندگان النصرت نیز دست‌ کم ۲۲ تن کشته شدند. بخش بزرگی از کشته‌شدگان کودکان گرسنه‌ای هستند که درانتظار یک وعده غذا در صف ایستاده بودند.نزدیک به پنج ماه است که نیروهای نظامی اسرائیل، تمام مرزهای تاکنون ناشناخته جنایات جنگی را پشت‌ سر نهاده و در شرایطی که جهان به طور زنده و روزانه نظاره‌ گراین نسل کشی هولناک است حامیان ادامه این جنایات بی رحمانه به رهبری دولت آمریکا،ازتصویب قطعنامه‌‌های آتش‌بسِ حتی موقت درشورای امنیت سازمان ملل با وتوی دولت آمریکا جلوگیری می‌کنند.

تا پیش از جنایت روز چهارشنبه، ۳۰هزار و۳۵ انسان کشته و بیش از ۷۰هزار نفر مجروح شده بودند. در کمتر از پنج ماه، شمال غزه بطور کامل با خاک یکسان شده است؛ بیش از یک ‌میلیون متر مربع جاده و ۶۰ درصد از منابع آب غزه به طور کامل نابوده شده است؛ ارتش اسرائیل.۵۵ هزار اصله درخت را در غزه ریشه‌کن کرده‌ به طوری که آثار حیات از این منطقه به ‌طور کامل زدوده شود؛ شکنجه‌های سیستماتیک اسرا، حمله به کمپ‌های پناهندگان، هدف قراردادن بیمارستان‌ها، روزنامه‌نگاران و کارمندان سازمان ملل، حمله به مناطق امن و کشتار بی وقفه کودکان، تجاوز جنسی به زنان بازداشتی، تخریب ودزدیدن اموال آوارگان، قطع خطوط ارتباطی، گرسنگی دادن اجباری به جمعیت آواره غزه (نزدیک به دو ونیم ملیون نفر با گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کنند و مرگ بر اثر گرسنگی و شایع شدن انواع بیماری ها در شرایط فقدان دارو و از کارافتادن بیمارستان ها در میان کودکان و سالمندان در حال فراگیر شدن است) و … همه و همه سیمای نسل کشی یک فاشیسم عریان را در پیش‌روی جهان قرار داده است.

هم زمان با ادامه کشتار در غزه، اسرائیل حملات خود به عمق خاک لبنان را افزایش داده است. عطش کشورگشائی اسرائیل پس از ویران سازی غزه، اکنون لبنان را به عنوان جبهه بعدی جنگ  هدف گرفته است. تلاش ها و مذاکرات مصر، قطر و اردن با آمریکا برای یافتن یک راه حل برای آتش بس، با مقاومت اسرائیل بویژه کارشکنی شخص نتانیاهو به جایی نرسیده است. واقعیت دیگر این است که جنبش جهانی ضد جنگ علیرغم تظاهرات و گردهم آیی های همیشگی و درخشان نتوانسته است عطش سیری ناپذیر استعمارگران اسرائیلی را فرو نشاند و دولت آمریکا و اروپائیان نیز توان وارد آوردن فشار بر دولت اسرائیل را ندارند. برچنین بستری می توان شاهد رشد بنیادگرائی و افراطی گری  نظیر حماس وامثال آن در میان جوانان فلسطینی بود که خود به مشکلی جدید در منطقه تبدیل خواهد شد.

سوم. اعتصاب کارگران فولاد خزر، ادامه اعتراض کارگران فولاد اهواز به مسدود شدن کارت چهار تن از همکارانشان، تجمع کارگران در کک‌ سازی طبس، تحریم غذا توسط کارگران برای چندمین باردرفولاد قزوین در پی مسمومیت چند تن از همکارانشان، تجمع.کارکنان انتشارات علمی و فرهنگی مقابل سازمان تامین اجتماعی، تجمع سراسری پرستاران، تجمع کارگران شهرداری ایلام، اعتراض کارگران شهرداری رودبار، تجمع اعتراضی کارکنان بهره ‌برداری مترو تهران از جمله حرکات گزارش شده اعتراضای کارگران دراین هفته بود که تنها بخشی از حرکات جنبش مطالباتی طبقه کارگر است. درهفته قبل نیز شاهد تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی، فولاد، مخابرات، بازنشستگان کشوری، بازنشستگان صنعت نفت در اهواز و اعتراض بازنشستگان بهداشت و درمان به تعویق ۱۸ ماهه  مطالباتشان وتجمع‌های خیابانی واعتراض بازنشستگان صندوق‌های بازنشستگی  بودیم.

ابعاد گسترده و مداوم این اعتراضات، آئینه ای است که سطوح تحمل ناپذیر فقر، شدت نارضائی و انباشت فزاینده مشکلات معیشتی اکثریت محروم جامعه ما را نشان می دهد. دستمزدهای پایین، حقوق بازنشستگی ناچیز، نا امنی محیط کار، عدم وجود بیمه های درمانی، قراردادهای سفید امضاء، حقوق های معوقه، ساعات کاری طولانی، کار طاقت فرسا بدون ایمنی محیط کار، موریانه فساد همه گیر و زورگویی سرمایه داران از جمله عوامل برانگیزنده اعتراضات کارگری هستنند. اعتراضاتی که با سرکوب خشن نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی پاسخ داده می شوند. حکومت حق تشکل صنفی مستقل را از کارگران سلب کرده و زندگی مصیب بار درشرایط سقوط زندگی به چندین برابر در زیر خط فقر را به آنها تحمیل ساخته است. ابر تورم نزدیک به پنجاه درصد نیز به نوبه خود تامین نیازهای روزانه و ابتدایی طبقه کارگر و زحمتکشان تهیدست را ناممکن ساخته و تامین نیازهای اساسی همچون مسکن و تغذیه مناسب، دسترسی به بهداشت و درمان موثر و تحصیل و آموزش با کیفیت را از اکثریت عظیم مردم سلب کرده است. رژیم اسلامی در ۴۵ مین سال حکومت خود حتی از تامین هوای پاک و فضای تنفسی مناسب در کشورنیز ناتوان است. کمترین شهری در ایران وجود دارد که با مشکلات آلاینده های با غلظت بالا در هوا مواجه نباشد. به این وضعیت فاجعه بارباید آمار بیکاران، زنان سرپرست خانوار و جوانان بیکار تحصیلکرده را نیز افزود تا تصویرکامل شود.عدم مشارکت عموم مردم و بخصوص طبقه کارگر در مضحکه انتخابات حکومت را با چنین شرایط زیستی می توان توضیح داد. توده های مردمی که زندگی و رفاه اقلیت سرمایه دار مفت خوار، مسولین فاسد و غارتگرحکومتی، سران جنایتکار سپاه، آخوندها و آقازاده هایشان را می بینند؛ فساد گسترده و چپاول اموال عمومی را می بینند؛ بی حقوقی و نداشتن حق پیگیری مطالبات معیشتی خود را می بینند؛ ماجراجویی های نظامی حکومت در منطقه، تسلیح و کمک های مالی رژیم به گروه های ارتجاعی و تروریستی منطقه و حیف و میل اموال عمومی کشور را می بینند؛ بنابراین تصادفی نیست که مردم  در انتخابات فرمایشی چنین رژیمی شرکت نکرده اند.

مزد و حقوق بگیران و بازنشستگان در شعارهای تجمع هایشان این سیه روزی و فلاکت وعاملان آن را به روشنی و با صدای بلند اعلام میکنند. شکم گرسنه کودک یک کارگر بیکار شده را با سرکوب و ارعاب نمی توان سیر کرد بنابراین علی رغم سرکوب های گسترده، شاهد روند رو به رشد اعتراضات  و جنبش مطالباتی طبقه کارگرهستیم. جنبش کارگری ایران می تواند در شرایط حاضر این بحران های عظیم اجتماعی را به فرصت برای سازمان یابی و شکل دادن به قدرت کارگری در صحنه مبارزه طبقاتی جاری مبدل کند. اولین مرحله در این مبارزه سرنوشت ساز متحد ساختن مبارزات بخش های مختلف طبقه کارگر و پیوند دادن جنبش کارگری با سایر جنبش های اجتماعی از جمله جنبش زنان، جنب علیه ستم ملی، جنبش حفاظت از محیط زیست، جنبش اهل قلم و هنر، جنبش دانشجویی، جنبش علیه اعدام و دادخواهی است که خود دارای ریشه ها و وزن اجتماعی و تاریخی بوده و هم پیمانان واقعی جنبش کارگری به شمار می روند. این هم پیوندی می تواند امکانات و فرصت های مساعد و موثر برای مبارزه جمعی ومشترک آفریده و راه حل انقلابی در راستای شکل گیری یک بدیل متعلق به اکثریت عظیم برای عبور از حاکمیت رژیم اسلامی و رهائی از ستم، تبعیض، بی عدالتی و بهره کشی را برای برقراری آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم فراهم سازد.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

پیروز باد انقلاب مردم ایران

زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم

حزب کمونیست ایران

سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

۱۲ اسفند ۱۴۰۲ برابر با   ۲ مارس ۲۰۲۴