کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، در گفتگوئی با سایت دفتر حفظ و نشر آثار علی خامنه ای،درباره نقش ارتش در سرکوب اعتراضات مردم ،گفت: “در ناآرامی های دی ماه 97 ما آمادگی مان را به “محمد باقری” رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرده و با موافقت او در برقراری امنیت داخلی شهرهائی که دچار ناآرامی شدند، تاثیر بسزائی داشتیم.” وی افزود: “حضور میدانی ما می تواند بخشی از ولایت مدار بودن ما را به منصه ظهور برساند و اقتدار خاصی را برای نظام به نمایش بگذارد.“
این سخنان یادآور اظهار نظر اُمرای ارتش شاه در اواخر سال ۱۳۵۷است. سرلشکر “منوچهر خسروداد” فرمانده هوانیروزِ ارتش شاه،یکی از اُمرای “شاه مدار” را بیاد بیاورید که در اوج اعتراضاتِ مردمِ بپاخواستهِ ایران و شرکت در کشتار ۱۷ شهریور میدان ژاله تهران، آمادگی خود و نیروی تحت فرماندهیاش را برای کشتار مردمِ بپاخواستهِ ایران در سال ۱۳۵۷ اعلام کرد. ۴۲ سال پس از عملکرد جنایتکارانه فرماندهان ارتش شاه، کیومرث حیدری از فرماندههان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی عین سخنان را همانند کپی برابر اصل تکرار میکند. اِبراز این سخنانِ مشابه در دو دورهِ متفاوت نشان می دهد که ارتش ذاتا” ارگانی سرکوبگر است و اساسا” به منظور حفاظت از موجودیت دولتها و سرکوبِ خیزشهای کارگران و محرومان جامعه ایجاد می شود.
اما، انتخاب این شرایط برای انتشار علنی این گفتگو رابطه مستقیمی با شرایط عینی جامعه و رشد اعتراضات اجتماعی دارد. سران جمهوری اسلامی از آبانماه ۹۸ به این نتیجه رسیده اند که هیچ رابطه ائی مابین آنها و توده های مردم باقی نمانده است بجز سرکوب. به همین دلیل برای تداوم بقاء خود بیشتر از هر زمان دیگری به نیروهای مسلح، متوسل می شوند و در این میان و در حالیکه نوک حملهِ تمام اعتراضات رو به سپاه است برای نشان دادن وفاداری ارتش به نظام و هم وزن کردن ارتش و سایر نیروهای مسلح با سپاه در سرکوب اعتراضات مردمی وفاداری فرماندهان ارتش به رژیم اسلامی را به رخ مردم میکشند.
ارتش به عنوان یک نهاد سرکوبگر در عین حال با تضادی بنیادیکه انعکاس تضادهای طبقاتی در جامعه است، در درون خود روبروست. اکثریت کادر و بدنه ارتش ها به طور کلی و ارتش جمهوری اسلامی را گروهای اجتماعی تهی دست از جمله فرزندان خانواده های کارگری، اقشار میانه ، شهروندان متعلق به اقلیت های ملی و مذهبیِ ساکن در کشور تشکیل می دهند، اقشار و گروههائی که در جریان تحولات اجتماعی و با تعمیق نزاع و کشمکشهای طبقاتی، مطابق منافع و تعلقات طبقاتی، ملی، منطقه ائی و حتی مذهبی خود موضع می گیرند، و با اوج گیری بحرانهای اجتماعی، این تعلقات بر عملکرد و موضع گیری سیاسی آنها تاثیر گذار است.
رده های فرماندهی بالا و عالی رتبه ارتش نیز اساسا” از اعضای اقشار مرفه و از فرزندان خانواده های طبقات حاکم تشکیل می شوند و اگر غیراز این باشد، تنها در صورتی در موقعیت فرماندهان عالی رتبه ، از جمله اُمرا و سرداران قرار می گیرند که وفاداری آنها به نظام توسط دستگاههای امنیتی داخل خود ارتش به اثبات رسیده باشد و به اعتبارِ قرار گرفتن در چنین موقعیتی از امتیازات بسیار ویژه ای برخوردار میشوند. بسیاری از فرمانده های رده بالای ارتش و سایر نیروهای مسلح پس از بازنشستگی به پاس وفاداریشان به نظام به پست های بالای کشوری گُمارده میشوند و از امتیازات اقتصادی ویژه ائی برخوردار خواهند شد. بنابراین اگرچه ظاهراً ارتش نهادی یکدست، متحد و دارای فرماندهی واحد است اما در حقیقت تضاد مابین رده های فرماندهی بالای ارتش و بدنه آن از جمله درجه داران و سربازان، تضادی آشکار و در زندگی و عملکردِ روانه انعکاس دارد. شرکت بدنه ارتش در سرکوب اعتراضات و خیزشهای توده ائی و تبعیت از دستورات فرماندهان رابطه مستقیمی با سطح مبارزه توده ها و گستردگی و پیشروی آن دارد. بهر درجه ائی دامنه خیزش ها، توده ائی تر شود، تاثیرات آن بر موضع گیری و عملکرد بدنه ارتش و سایر نیروهای مسلح آشکارتر میگردد. به هر میزانی که توازن قوا بیشتر به ضرر حاکمیت تغییر کند، ما شاهد کاهش وفاداری نیروهای ارتش به رژیم و سرانجام در آستانه قیام، شاهد پیوستن آنها به صفوف اعتراضات خواهیم بود.
در جریان قیام مردم ایران بر علیه رژیم شاه در سال ۱۳۵۷ شمار زیادی از سربازان، درجه داران و حتی افسران جزء، لوله تفنگ هایشان را بسوی فرماندهان خود برگرداندند و باپیوستن به قیام، در بالا بردن روحیه توده های مردم نقش بسزائی داشتند. “منوچهر خسروداد” تا زمانیکه شماری از سربازان و درجه داران بسوی یکی از واحدهای تحت امرش تیراندازی نکرده بودند، بدون اسکورت رفت و آمد می کرد اما این واقعه، کل نقشه فرماندهی نیروهای تحت امرش را تغییر داد. در میانمار با رشد دامنه اعتراضات علیه کوتاچیان شمار زیادی از رده های پائین نیروهای مسلحِ میانمار از سرکوب معترضان خودداری کرده و به هند پناهنده شده اند. بدون تردید با رشد اعتراضات توده ائی در ایران، دیوار پادگانها و مراکز نظامی تَرَک خواهد خورد و سخنان “کیومرث حیدری” همانند اظهارنظرهای اُمرا و سران ارتشُ شاهنشاهی روی هوا می ماند و بسیاری از آنها توسط سربازان و رده های پائین دستگیر و تحویل انقلابیون و مردم قیام کننده داده خواهند شد.