عصر روز جمعه بیست و هشتم تیر ماه سپاه پاسداران طی اطلاعیه ای خبر داد که یک فروند نفتکش انگلیس را هنگام عبور از تنگه هرمز به دلیل عدم رعایت قوانین بینالمللی دریایی توقیف کرده است. در مقابل این اقدام، دولت بریتانیا بلافاصله برای بررسی این وضعیت نشست امنیتی ویژه تشکیل داد و کاخ سفید قول همکاری با متحدان خود در برابر جمهوری اسلامی داد. ترامپ اعلام کرد که در حال برنامهریزی برای پاسخ به اقدامات تحریک آمیز ایران است. این درحالی است که همان روز جمعه دادگاهی حکم توقیف کشتی ایرانی راکه دو هفته قبل در تنگه جبل الطارق توسط انگلیس توقیف شده بود را، برای مدت یک ماه دیگر تمدید کرد.
در اقدام دیگری روز پنج شنبه ۲۷ تیرماه آمریکا ادعا کرد که رزم ناو آمریکایی مستقر در تنگه هرمز یک پهباد جمهوری اسلامی را سرنگون ساخته است. رژیم خبر سرنگونی پهباد را تکذیب نمود و اعلام کرد که:”ما هیچ پهبادی را نه در تنگه هرمز و نه هیچ جای دیگری از دست نداداه ایم.”اما جزئیات خبر این عملیات نظامی به طور بی سابقه ای توسط خود رئیس جمهور آمریکا اعلام گردید.او گفت که :“پهباد ایرانی به هزار متری ناو آمریکایی « یو اس اس باکسر»نزدیک شد و به هشدارها توجه نکرد. این پهباد امنیت ناو آمریکایی و خدمه آن و همچنین امنیت کشتیهای در حال تَردُد در آبهای بینالمللی رابه خطر انداخته بود.در مقابل تکذیب خبر سرنگونی پهباد از جانب جمهوری اسلامی نیز ترامپ اکیدأ از صحت سرنگونی آن دفاع نمود.
اعلام سرنگونی پهباد جمهوری اسلامی از سوی آمریکا عکسالعملی به سرنگونی پهباد آمریکایی توسط جمهوری اسلامی در۳۰ خرداد و دادن فراخوانی نیز به کشورهای دیگر برای محکوم کردن رژیم اسلامی بود. عملیات توقیف کشتی انگلیسی”ستینا ایمپرو”در روز جمعه و کشتی نفتکش اماراتی ( ریاح ) در روز شنبه ۲۲ تیرماه توسط سپاه پاسداران نیز اقدام متقابل جمهوری اسلامی بود در مقابل انگلستان برای توقیف نفتکش ایرانی در دو هفته قبل و در تنگه جبل الطارق که نفت ایران را برای سوریه می برد. خامنه ای روز چهارشنبه با علم به ربوده شدن کشتی (ریاح)گفت: “جمهوری اسلامی دزدی دریایی انگلستان را بی جواب نخواهد گذاشت”. روز بعد « سپاه نیوز» اطلاعیه سپاه پاسداران را منتشر ساخت که در آن اطلاعیه آمده بود :”یک کشتی خارجی را در اقدامی غافلگیرانه به منظور مبارزه با قاچاق مواد مخدر توقیف کرده ایم”.
اقدام آمریکا در سرنگون کردن پهباد جمهوری اسلامی پشتوانه عملی برای هشدار به جمهوری اسلامی است. وزارت خارجه آمریکا با محکوم کردن توقیف شناور اماراتی در خلیج، خواستار آزادی فوری آن کشتی شد. اما کل ماجراجویی های جمهوری اسلامی و آمریکا که روزانه انجام می گیرد، هر آن ممکن است به یک درگیری تمام عیار و ویرانگر برای مردم منطقه و به ویژه مردم ایران تبدیل شود. آمریکا و انگلستان مرتب مشغول تجهیز و تقویت پایگاهها و نیروهای خود در منطقه خلیج و کشورهای همجوار با انواع سلاحها و تکنولوژی کشتار جمعی مدرن هستند. تا مبادا خللی در جریان صدور نفت ایجاد شود و به منافع و مصالح سرمایه داران لطمه ای وارد شود. قدرتهای سرمایه داری اقدامات تحریک آمیز نظامی جمهوری اسلامی را توجیه گر گسترش دامنه میلیتاریزه کردن منطقه قرار می دهند. آنها به این وسیله به هم به بهانه ایجاد امنیت برای صدور نفت به ایجاد رونق برای بازار فروش تسلیحات خود می پردازند.
تداوم اِعمال تحریمهای حداکثری بر جمهوری اسلامی برای آمریکا هزینه آنچنانی در بر ندارد. اما در این کشمکش، اقتصاد جمهوری اسلامی اینک تنها با گذشت سه ماه از انقضای معافیت بعضی کشورها برای خرید نفت ایران و سیاست فشار حد اکثری تحریمهای آمریکا به آستانه ورشکستگی رسیده است. در چنین شرایطی سیاست ارتجاعی و ضد مردمی مقاومت حد اکثری جمهوری اسلامی زندگی مردم ایران به ویژه کارگران و مردم زحمتکش جامعه را با تنگناهای وحشتناکی روبرو ساخته است. افزایش بیکاری، صعود هر روزه قیمت مواد خوراکی ضروری برای زنده ماندن، قدرت خرید مردم را به شدت پائین آورده است. ماجراجوئیهای نظامی رژیم نمیتواند امتیازی برای باج گیری از قدرتهای سرمایه داری جهانی برایش حاصل کند. بلکه برعکس بسیار خطرناک میباشد و بی فایده. زیرا در چنین شرایطی نه تنها دولتهای اروپایی بلکه متحدان تاکتیکی جمهوری اسلامی مانند روسیه و چین نیز نمیتوانند در این گرداب اقتصادی – دیپلماتیک به جمهوری اسلامی کمکی بکنند.
اما جمهوری اسلامی میداند تا آنجا که به روابط و مناسبات خارجی مربوط می گردد، میتواند با عقب نشینی از سیاستهای توسعه طلبانه و زیاده خواهانه و با صرفنظر کردن از برنامه هسته ای و موشکی خود با آمریکا و دیگر قدرتهای امپریالیستی کنار بیاید. اما آنچه به عنوان معضل اصلی رژیم با قی میماند، عدم توانایی نظام در پاسخ به تأمین نیازهای روزانه کارگران و دیگر اقشار تهیدست جامعه می باشد. ساختار سیاسی رژیم اسلامی که بر قوانین پوسیده مذهبی استوار است، با نیازها و ضروریات یک حیات اجتماعی امروزی در تضاد است. این رژیم نمیتواند با اتکا به تشکیل نیروهای دست سازی چون حزب اله و حشد شعبی و جریانات مرتجع و ضد انسانی مذهبی و با جنگ و کشتار و جنایت به حیات خود ادامه دهد. در شرایطی که سراپای حاکمیت این نظام در فساد و دزدی و اختلاس غرق می شدند، اگر هنوز رژیم اسلامی میتواند به حیات خود ادامه دهد، به دلیل عدم وجود تشکلهای توده ای و طبقاتی کارگران و دیگر اقشار تهیدست جامعه به عنوان ابزاری برای مبارزه شان است و گرنه عمر این نظام منحوس سالهاست به پایان رسیده است.