حزب کمونیست ایران

بازنده اصلی انتصاب رئیس جمهور در ایران چه کسی است؟

سرانجام تکلیف رئیس جمهورِ آیندهِ ایران قبل از برگزاری انتخابات در مرکز تصمیمات کلانِ سپاه پاسداران روشن شد و صحنهِ نمایش، با کلام خامنه ای  آراسته شد. بیت رهبری با همراهی فرماندهان ارشد سپاە پاسداران، این بار تعارف را نە تنها با همه طیف‌های سیاسیِ دور و برِ خود بلکه پیشاپیش با  مردم کنار گذاشته اند و قصد دارند نمایشی را برگزار کنند که مهرە  مورد نظرشان بی درد سرتر از صندوق ها بیرون کشیدە شود و احیاناً کسی دنبال “رای من کو؟” نرود. این بار به صراحت و البته با وقاحت تمام می گویند، “مشروعیت نظام” ناشی از رای مردم نیست و میزان مشارکت مردم اهمیتی ندارد. چرائی چنین رویکردی را باید اساسا در رویگردانی عظیم مردم از این حاکمیت دید. واقعیت این است کە پس از سال ٩٦ و متعاقب آن در سال ٩٨ و تا امروز نیز این حاکمیت بە این نتیجە رسیدە است کە باید یک دستتر در مقابل مصافهای پیش رو قرار گیرد. با یک کاسە کردن قدرت میتوان عقب نشینی ها و شکست در سیاست ها در خارج را آسانتر هضم کرد و در مصاف با مردم در داخل نیز با قدرتتر ظاهر شد و آنان را وادار بە عقب نشینی کرد. یک دست کردن از مجلس شروع شد و “گام دوم” قرار است در مورد دولت برداشتە شود.

اما فعلا تا اینجا، واقعیت این است اگرچه افرادی کە برای شرکت در این نمایش ثبت نام کردە بودند همگی از مهرەهای رژیم اسلامی بودە و در قتل و جنایت و فساد شریک و همدست بودند و هیچگاە مورد تأیید مردم نبودە و نیستند، اما  کار بە جایی رسیدە کە رد صلاحیت‌های شورای نگهبان حتی برای گروهی از کارگزارانِ همین نظام نیز غیرقابل قبول بودە است. یکی از این افراد “حسن روحانی” است کە روز ۵ خرداد در جلسه هیات دولت گفتە بود: “درباره تصمیم شورای نگهبان به ناچار به رهبری نامه نوشته‌ام و آنچه در ذهنم بود را به ایشان منتقل کردم”. روحانی با لحنی هشدار آمیز “حضور کمرنگ مردم” را ” ابعاد دیگر مسئله” نامید  که بر خلاف “مصلحت و انسجام ملی و امنیت کشور” است. روحانی همچنین گفت” مردم سال ٥٨ آمدند پای صندوق و ۹۸.۲ درصد به نظام جمهوری اسلامی ایران رأی دادند؛ این ۹۸ درصد کجا رفت، و سرانجام میپرسد ،  چرا این پشتیبانی، دائم آب می‌رود؟” البتە جواب از نظر مردم  روشن است،  زیرا پس از ٤٢ سال این حاکمیت و از جملە با مشارکت افرادی چون روحانی زندگی مردم را بە گروگان گرفتەاند و فقر و فلاکت و بی حقوقی را بە نرم عادی جامعە تبدیل کردەاند. زیرا مردم دیگر نمیخواهند بە سرنوشتی کە این جانیان، بر آنها تحمیل کردەاند گردن نهند. همین مردم بیگانگی میراث خمینی را با زندگی و حقوق خود هر روز بە قیمت درد و رنج بیشتری در مییابند و بە این دلیلِ واقعی هر بار این مردم از این حاکمیت بیشتر رویگردان میشوند. اتفاقاً آنچە کە روحانی را نگران کردە است و از آن بە عنوان مشارکت بسیار پایین مردم  یاد میکند، دقیقا توجە بە این مسئلە دارد، او نگران سرنوشت کل نظام است همانطور کە همە طیف های درون حکومتی چنین بودە و هستند. فقط سهم بیشتری از چپاول ثروت جامعە آنها را بە جان هم انداختە است. با این وجود اگر حاکمیت بتواند این نمایش بی رونق را از سر بگذراند اما “نە” گفتن قاطعانه مردم بە سناریوی کە تدارک دیدەاند و تحرم عمومی این نمایش مسخرە، مسیر “نە” گفتن های بزرگتری را بە کل حاکمیت هموار میکند و این، آن “ابعاد دیگر مسئلە است” کە همچون خورە بە جان فداییان نظام اسلامی، از جملە روحانی  افتادە است.

در همین رابطە بد نیست  بە روزنامه “آرمان ملی” شمارە چهارشنبە ٥ خرداد نگاە کنیم کە در مقالەای با عنوان ” واقعا چە کسی برندە است” نوشتە است : “آلان تکلیف رئیسی با صحنه‌ای بدون‌ رقیب در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ چیست؟”  در این بازی، واقعاً چه کسی برنده است؟ نظام، مردم، رد‌ صلاحیت شدگان یا تایید‌ صلاحیت شده‌ها؟ اگر چه این روزنامه کە نزدیک به اصلاح‌طلبان است و نمیخواهد پاسخ سوال خود را پی بگیرد ولی با تعمق در سؤال به راحتی می‌توان فهمید بازندهٔ اصلی این سیاست حذف کیست؟ بە جرات میتوان گفت که بازندهٔ اصلی این ماجرا خامنه ای و بیت اوست. چرا که در حقیقت با این صحنە گردانی، خامنه ای به خود شلیک کردەاست. موقعیت خامنەای حتی قابل مقایسه با یک روز قبل از اعلام اسامی نامزدهای تائید شده و پشتیبانی تمام قد او از مصوبە شورای نگهبان نیست. خامنه ای با حذف طیفی از خودی های نظام، شکاف‌های درون حاکمیت را عمیقتر کرد و به آنها گفت حتی اگر سال‌ها خوش خدمتی کرده و در جنایات من هم شریک بوده باشید، سر بزنگاه شما را قربانی خواهم کرد.

امروز فارغ از نتیجهِ از قبل معلوم این نمایشِ انتصاب رئیس جمهوری،  اولا تا آنجا که به زندگی کارگران و مردم زحمتکش مربوط می شود، واضح است کە تغییری در بهبود وضعیت آنان قابل تصور نیست. حاکمیت در نظر دارد با یک دست کردن قدرت در مجلس و دولت شرایط سخت تر و بی حقوقی بیشتری را بە مردم تحمیل کند. ثانیا در مقابل چنین وضعیتی صف اعتراض و مبارزە مردم گام بە گام در زیر پوست جامعە حرکت خود را آغاز کرده است. بایکوت انتخابات اخیر در سطح بسیار گستردە در سراسر ایران در ارتقاء آمادگی صفوف همە آنانی کە زندگی انسانی را برای خود و برای همە، امر مسلم میدانند بسیار مؤثر خواهد بود.