حزب کمونیست ایران

ترور اسماعیل هنیه و خطر شعله ور شدن جنگی ویرانگر در منطقه خاورمیانه

 

دولت اسرائیل در تازه ترین ماجراجوئی خود با ترور اسماعیل هنیه رهبرشاخه سیاسی حماس،در قلب تهران در متن افزایش تنش با حزب الله لبنان،بار دیگر خطر شعله ور شدن جنگی ویرانگر در منطقه خاورمیانه را تشدید کرده است. دولت اسرائیل زمان و مکان این ترور را حساب شده و آگاهانه انتخاب کرده بود و در حالیکه می توانست وی را در هر جای دیگر هدف قرار دهد، تهران را انتخاب کرد تا توان امنیتی و اطلاعاتی این رژیم را تحقیر کند، قدرت خود را به رخ جمهوری اسلامی بکشد و توهم قدر قدرتی وی را در منطقه را بشکند .البته دولت اسرائیل این سیاست را قبلا نیز در موارد متعدد نظیر ترور یکی پس از دیگری دانشمندان اتمی ایران، سرقت چند تن پرونده های مربوط به فعالیتهای هسته ای ، انفجار در تاسیسات نطنز و غیره اعمال کرده بود. اما کشتن اسماعیل هنیه که مهمان جمهوری اسلامی در مراسم تحلیف پزشکیان رئیس جمهور بود، از همه موارد دیگر برای جمهوری اسلامی سنگین تر است. رویدادی که از نظر جمهوری اسلامی می توان آنرا با کشتن قاسم سلیمانی مقایسه کرد. در آن هنگام خامنه ای دولت عراق را سرزنش کرده بود که از مهمان خود محافظت نکرده است!

دولت اسرائیل که از یک طرف تصور می کند جمهوری اسلامی توان رویاروئی مستقیم در جنگی تمام عیار و دراز مدت را با اسرائیل و آمریکا در خود نمی بیند،با تحقیر دستگاهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم تلاش می کند به کمک آمریکا زیاده خواهیهای منطقه ای آن را مهار کند و در همان حال این رژیم را از چشم نیروهای نیابتیاشبیاندازد. اما واقعیت این است چنانچه جمهوری اسلامی این موقعیت تحقیر آمیز را تحمل نکند در این صورت خطر ماجراجوئی متقابل را هم نمی توان از نظر دور داشت.

دولت اسرائیل بیش از۱۰ماه است با بمبها و سلاحهای کشتار جمعی باریکه پر جمعیت غزه را شخم می زند، خانه ای سر پا باقی نگذاشته است، تاکنون نزدیک به ۳۸ هزار نفر را به قتل رسانده که بیشترین آنها کودکان و زنان و مردان سالخورده هستند. با همه اینها ارتش جنایتکار اسرائیل نه تنها نتوانسته است به اهداف تعیین شده خود برسد، بلکه در عرصه سیاسی و اجتماعی از سوی افکارعمومی در جهان و حتی پاره ای از دولتهای متحد خود، از جمله بعضی محافل دولتی درامریکا تحت فشار است. در چنین شرایطی گسترش جنگ در سطح منطقه و یا لااقل حفظ فضایجنگی و ملتهب،از نظر دست راستیهای افراطی و جنایتکار جمع شده در کابینه اسرائیل راه حلی برای درآمدن از بن بست کنونیشان در جنگ غزه که چون باتلاقی در آن گرفتار شده اند، تلقی میشود. بعلاوه بخشی قابل توجهی از مردم اسرائیل خواهان برکناری ناتانیاهو و انتخابات عمومی هستند. مضافا، پس از خلع ید از ناتانیاهو، وی به خاطر پرونده قضائیش به احتمال زیاد راهی زندان خواهد شد. از اینرو نخست وزیر اسرائیل تشدید فضای جنگی در منطقه و تحریک جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان را در خدمت بقای خود در قدرت بکار می گیرد.با ارزیابی از این فاکتورهای عینی می توان گفت امروز خاورمیانه به صورت یک بشکه باروت در آمده است که هر آن احتمال انفجار آن می رود و خطر کشانده شدن گام به گام این منطقه به یک جنگ ویرانگر جدی شده است.

 فارغ از اینکه دولت آمریکا تا چه اندازه مایل به وقوع چنین جنگی باشد، نشانه های متعدد حاکی از آن است که ناتانیاهو تلاش می کند پای حضور نظامی بیشتر آمریکا را به منطقه باز کند، تا در صورت وقوع چنین جنگی پیروزی خود را ضمانت کند. از اینرو تحریکات اسرائیل را برای کشاندن پای جمهوری اسلامی به چنین جنگی را که ترور اسماعیل هنیه در تهران می تواندیکی از بهانه های آن باشد، باید جدی گرفت.

جمهوری اسلامی نیز که به خاطر ترور اسماعیل هنیه به گرفتن انتقام از اسرائیل متعهد شدە است، برای پشت راست کردن از زیر بار این تحقیر بعید نیست که به ماجراجوئی نظام دست بزند.ماجراجوئیهای جنگ افروزانه، از هر دو سو، گاهی حتی علیرغم میل یکی از طرفین میتواند به جنگی ویرانگر بین این دو دولت تبدیل شود. چنین جنگی محدود باشد یا نامحدود، دود آن به چشم مردم ایران و اسرائیل و لبنان و سوریه و کل منطقه می رود و بدون شک تلفات انسانی و مادی آن فاجعه بار خواهد بود.

سیاست خارجی جمهوری اسلامی که بوسیله شخص خامنه ای تدوین و از طریق نیروی قدس سپاه پاسداران به اجرا در می آید، جامعه ایران را به سوی فاجعه ای سوق می دهد که دست کمی از فاجعه جنگ ۸ ساله ایران و عراق نخواهد داشت. اگر این رژیم با تحمیل فقر شدید و دهها آسیب اجتماعی دردناک زندگی این مردم را به تباهی کشانده است، بعید نیست که به عنوان آخرین تلاش برای بقا، به استقبال چنین جنگی نیز برود. جلوگیری از چنین جنگی جز با تشدید مبارزات سیاسی و صنفی و گسترش فعالیتهای مدنی و اجتماعی و حضور فعال مردم در عرصه سیاست ممکن نیست. فریاد«نه به جنگی که از هر دو سو ارتجاعی و ضد مردمی است» باید در همه جای ایران طنین انداز شود. نباید اجازه که زندگی امروز و فردای مردم ایران قربانی ماجراجوئیهای دو دولت دست راستی در ایران و اسرائیل گردد.