مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت برابر با سوم مه در گفتگو با تلویزیون “ایبیسی” بار دیگر ادعا کرد که ویروس جدید کرونا از آزمایشگاهی در شهر ووهان چین به بیرون شیوع پیدا کرده است.این موضع گیری البته تازگی ندارد، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا بارهابا عباراتی نژاد پرستانه از کرونا به عنوان ویروس چینی نام برده و ادعا کرده که این ویروس کشنده در آزمایشگاهی در چین ایجاد شده است. وی بارها روایتهای رسمی چین در مورد چگونگی شیوع بیماری کووید- ۱۹را مردود دانسته و پکن را به پنهانکاری و گمراهکردن افکار عمومی درباره ویروس کرونا متهم کرده است. این رویکرد ترامپ یادآور ادعاهای دولت بوش پسر در آستانه لشکر کشی به عراق است که برای توجیه سیاست میلیتاریستی خود ادعا کرد دولت صدام حسین دارای سلاح های کشتار جمعی است و داستانها در مورد آزمایشگاههای توسعه سلاح های بیولوژیکی سر هم بندی کردند. اما اکنون به رغم اینکه ترامپ دستگاه اداره دولت را مرتبا پاکسازی کرده و عناصر وفادار به خود را جایگزین می کند باز هم افرادی مانند مدیر دفتر اطلاعات ملی آمریکا یافت می شوند که با سازمان بهداشت جهانی و دیگر مراجع علمی توافق دارند که ویروس کووید- ۱۹در هیچ آزمایشگاهی ساخته نشده و از نظر ژنتیکی اصلاح نشده است.” با اینحال همان گرایش دست راستی که در سال ۲۰۰۳از بهانه وجود سلاح کشتار جمعی برای برپائی جنگ گرم علیه عراق استفاده کرد، امروز به بهانه ویروس کرونا تشدید جنگ سرد علیه چین را تبلیغ می کند.
جنگ سرد آمریکا علیه چین البته پدیده نوظهوری نیست و دلایل اساسی تری دارد، اما هدف اصلی دروغپردازی های ترامپ و ادعاهای غیر علمی وی علیه چین در شرایط کنونی قبل از هر چیز منحرف کردن افکار عمومی آمریکا از ضعف و ناکارئی دولتش در مواجهه با بحران کرونا است. ترامپ که ادعا می کرد دوران قدرت و عظمت آمریکا را باز می گرداند در داخل مرزهای آمریکا اوج استیصال و درماندگی را در مقابله با شیوع اپیدمی کرونا از خود نشان داده است. در حالی که دولتمداران چین با مدیریت ویژه خود و شگردهایی که بکار بستند مقابله با بحران کرونا را به عرصه نمایش قدرت خود بدل ساختند، اما تحت مدیریت ترامپ تاکنون بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر به ویروس کرونا مبتلا شده و بیش از ۷۲ هزار نفر هم جان خود را از دست داده اند. در بزرگترین قدرت اقتصادی جهان، طبقه کارگر عمدتاً از آمریکاییهای آفریقایی تبار، لاتینتبارها و زنان مزدبگیر، در برابر این واقعیت قرار گرفته اند که بین خطر احتمال آلودهشدن به ویروس در جریان مراقبت از مردم و تضمین تولید در رشته های کلیدی، یا بیکاری بدون هیچ مزایایی و تحمل گرسنگی یکی را انتخاب کنند. دولتی که به اندازه چند بار نابود کردن کره زمین سلاح اتمی در زرادخانه های خود انبار کرده است، چنان از ضعف زیرساخت های بهداشتی و درمانی رنج می برد که یارای مقابله با این بحران را ندارد و مجبور است برای قربانیان شیوع غیر قابل کنترل کرونا گورهای دسته جمعی حفر نماید. شاید حق با ترامپ است، زمانی که بحران کرونا از کنترل خارج شده و مرتبا قربانی می گیرد، وقتی ۳۰ میلیون آمریکایی بیکار می شوند، فقط یک تئوری توطئه محور می تواند او را در کاخ سفید نگاه دارد. بی جهت نیست که جمهوری خواهان به رقیب انتخاباتی خود در کارزار انتخابات ریاست جمهوری هم لقب “پکن بایدن” بخشیده اند. واشنگتن تا جایی پیش رفته است که حتی آژانس سازمان بهداشت جهانی را فقط به این دلیل که علیه چین با آمریکا هم داستان نمی شود تحریم مالی کرده است.در هر حال جدای از ارزش مصرف کوتاه مدت آن، تشدید جنگ سرد علیه چین در دل بحران کرونا دلایل اساسی تری دارد.
دولت آمریکا مدت هاست از چین به عنوان یک تهدید بزرگ نام می برد و عملا در مسیری گام نهاده تا با زیر پا گذاشتن قواعد و مقررات “دست و پا گیر” سازمان تجارت جهانی و جهانی سازی سیاست های سختگیرانه تری در برابر روند قدرت گیری اقتصادی چین در پیش گیرد. برای دولت آمریکا هم رشد اقتصادی شتابنده چین و هم قدرت گیری نظامی آن طی سه، چهار دهه اخیر نگران کننده است. سرعت رشد تولید ناخالص شهروندان در چین طی چهار دهه گذشته، سرمایه گذاری های عظیمی که در بخش صنایع راهبردی مانند ارتباطات، قطارهای سریع السیر، کشتیرانی و زیر ساخت سازی انجام گرفته، اختصاص بیش از دو درصد تولید ناخاص داخلی به پژوهش های فنی و علمی برای ارتقای بارآوری تولید و در این میان سرعت مدرنیزه کردن ارتش و نیروی دریایی در سال های اخیر بیش از پیش موجبات نگرانی آمریکا را فراهم آورده است. دولت آمریکا برای مقابله با روند قدرت گیری چین ورود کالاهای چینی به آمریکا را به شدت محدود کرده و شرکت های چينی را از دستیابی به فن آوری خود در آن زمينه که برتری دارند، محروم کرده است. اقدامات شديد آمریکا عليه مجتمع توليدی مخابرات و ارتباطات “هواوی” که بزرگترين تأمين کننده جهانی تجهيزات برای شبکه های بی سيم است، قرار دادن آن در فهرست شرکت هائی که مؤسسات آمريکائی تنها در صورت گرفتن مجوز دولتی می توانند با آن مبادلات تجاری داشته باشند، اقدامی بود که بسیاری از مفسرین از آن به عنوان آغاز جنگ سرد آمریکا علیه چین یاد کردند. دولت آمریکا که با گسترش اعضای ناتو به کشورهای اروپای شرقی و تحریم های اقتصادی روسیه موجبات نگرانی دولت روسیه به عنوان یک تهدید بالقوه را فراهم آورده است، اما در رقابت بر سر کسب موقعیت هژمونیک در جهان چین را تهدید اصلی می داند.بر متن این اوضاع، تشدید رقابت قدرتهای سرمایه داری برای گسترش حوزه نفوذ در مناطق مختلف و تجدید تقسیم جهان، و برپائی جنگ های نیابتی که دود آن مستقیما به چشم کارگران و مردم ستمدیده می رود، بحران کرونا هم این هشدار را به میلیاردها انسان می دهد که برای پایان دادن به همه این خطرات، برای نجات طبیعت و نسل بشری، برای آنکه به روش انسانی زندگی کنیم، باید دست اندر کار برپائی جهان دیگری باشیم.