حزب کمونیست ایران

تلاش برای آزادی تمام زندانیان در بند

گزارش کمپین های آزادی هاله صفرزاده و علیرضا ثقفی از طرف کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری، کنفدراسیون کارگری یونی ، کنفدراسیون جهانی خبرنگاران ، کنفدراسیون اینداستریال و کنفدراسیون مواد غذایی یکی از کمپین هایی است که با  فرستادن اعتراض نامه برای آزادی هاله صفرزاده و علیرضا ثقفی تاکنون ۴۵۰۰ فعال کارگری جهانی با امضای آن حمایت خود را اعلام کردند. این کمپین ها در ادامه فعالیت های وسیعی صورت گرفته که در نامه های اعتراضی بسیاری از نهادهای کارگری جلوه می کند. این کمپین ها برای آزادی دو فرد نیست، این کمپین ها اشاره به شرایط هزاران انسانی است که برای دفاع از حقوق کارگران در زندان هستند. بسیاری از آنها نه در زندان سیاسی بلکه در زندان جنایی برای اذیت و آزار و فراتر از آن برای تحقیرشان بسر می برند.

علیرضا ثقفی طی پیامی از داخل زندان گفته بود که به هیچ وجه برای وضعیت جسمی من فعالیتی نکنید. اما فعالین کانون مدافعان وظیفه خود را باید انجام می داد و در خطاب به بسیاری از نهادهای کارگری طی پیامی نوشتند گرچه خود ثقفی مخالف اعلام وضعیت جسمی اش هست و برای خواست و تحقق آرمان های زندگی انسانی طبقه کارگر ایران حمایت کنید. در اول ماه مه ۱۳۸۸ در پارک لاله علیرضا ثقفی را در حالی که تازه از بازجویی طولانی مدت بازگشته بود و با کمک دوتا عصای زیر بغل راه می رفت در حضور مردم زیر مشت و لگد گرفتند و سپس او را با سایر دستگیرشدگان زندانی کردند اما علیرغم این همه فشارهای جسمی و روحی ثقفی همیشه به شکنجه، تحقیر و مرگ خندیده است ، زمانی که  از اینکه در دادگاه نظامی سلطنت پهلوی او را به اعدام محکوم می کنند زمانی که با زنده یاد عبدالله امینی در ماشین ساواک از دادگاه نظامی به زندان برده می شوند طبق روایت هر دو حکم را به جوک تبدیل کرده بودند و به آن می خندیدند. علیرضا ثقفی را نه از شکنجه و نه از مرگ نمی توان هراساند. او به مبارزه آری گفته است. او مرگ را برای زندگی انسانی بشریت می پذیرد.

این کمپین‌ در حقیقت اشاره به وضعیت کلیه مدافعان حقوق کارگری است که هر روز در شرایط بسیار سختی به زندان می روند و شاید تنها روزنه امید اشان این است که هنوز در وجدان عمومی زنده هستند موضوعی که حاکمیت از آن وحشت دارد و با آن مبارزه می کند.

حاکمیت از تمامی وسایل سرکوب سفید استفاده می کند تا  ادعا کند که نه تنها دیگر در زندان شکنجه جسمی نمی کنیم، بلکه رسیدگی پزشکی می کنیم و مهمتر از اینها حق زندانی را رعایت می کنیم،  در حالی که کاملا مشخص است که  برایش مهم است تا کسی از زندانی خبر نداشته باشد، زندانی حق ارتباط با کسی را نداشته باشد، از حق داشتن وکیل محروم باشد و وکیلی جرات نکند که جلو بیاید و از زندانی دفاع کند و زندانی هم بپذیرد که تنها است و باید دست از مبارزه بردارد.

موضوعی که بطور مشخص روشن است وجدان عمومی و حمایت های ملی، منطقه ای و جهانی بیدار است و حمایت ها ادامه خواهند داشت. این مبارزه در اشکال متفاوت ادامه دارد و این نوع کمپین ها هر کدام می تواند گوشه ای از حقیقت و وضعیت کارگران ایران را نشان دهد و رقابتی در کار نیست.

برای آزادی تمامی زندانیان کارگری و سیاسی که بیش از هزاران نفر می باشد باید کوشید.

۵چهارشنبه  اردیبهشت ۱۴۰۱

کانون مدافعان حقوق کارگر