روزی نیست که تصادفات تراژیک و خونین جاده های ایران به مرگ یا مجروح شدن تعداد زیادی از مردم منجر نشود. تازه ترین آن، مرگ بیش از شانزده نفر در حادثه چند روز پیش در جاده مریوان به کامیاران بود، که خانواده های بسیاری و مردم منطقه را داغدار نمود. این جاده به طول ۱۴۱ کیلومتر، یکی از نا امن ترین محورهای حادثه خیز استان کردستان است.
رژیم جمهوری اسلامی ایران مسئول مستقیم این تصادفات و تراژدیهای قابل پیشگیری در جاده های ایران است. بر اساس اعلام پژوهشکده بیمه، وابسته به بیمه مرکزی، ایران رتبه دوم قعر جدول (۱۸۹ از میان ۱۹۰ کشور دنیا) در تصادفات رانندگی داشته است. براساس برخی آمارها سالانه به طور متوسط حدود ۸۰۰ هزار تصادف رانندگی در ایران رخ میدهد و روزانه ۴۳ نفر کشته میشوند. ایران با داشتن ۱۸ هزار مرگ در حوادث جاده ای در سال، یکی از بالاترین تلفات جادهای در جهان را داراست. میانگین تصادفات جاده ای و مرگ و میر ناشی از آن در ایران بیست بار بیشتر از حد متوسط استانداردهای جهانی است .
جاده ها نه تنها به قتلگاه تبدیل شده اند، بلکه فقدان وجود سرویس های کمک رسانی، نبود آمبولانسهای لازم و در دسترس، نبودن هیلکوپتر که سریعا مجروحین را به مراکز پزشکی برسانند، بر میزان کشته شدگان افزوده است . از دلایل افزایش تلفات جاده ای از جمله می توان به کیفیت پایین و غیر استاندارد بودن جادهها، وجود خودروهای فرسوده، پایین بودن سطح ایمنی خودروها، کاستیها در کنترل کیفی خودروهای موجود، اشاره کرد. ناامنی جاده ها در مناطق محروم کشور چون کردستان، در جاده های روستایی و کوهستانی بسیار بیشتر بوده و عدم سرمایه گذاری در زیرساختهای این مناطق بر میزان تصادفات افزوده است .
فقر و بیکاری گسترده باعث شده است که هرکسی و در هر شرایط سنی و جسمی، پولی را جمع آوری و یا قرض کرده و برای امرار معاش خود و خانواده اش به مسافرکشی و یا حمل بار بپردازد . عدم آمادگی و مهارت لازمه برای رانندگی، کار شبانه روزی و در حین خستگی مفرط و در جاده های ناامن رانندگی کردن، نبستن و یا عدم وجود کمربندهای ایمنی، خود عواملی جدی در ازدیاد تصادفات موجود در جاده های ایران است. نداشتن بیمه لازم برای مسافران هم بر مشکلات بعد از تصادف و عمیق تر شدن فاجعه می افزاید.
جمهوری اسلامی علاوه بر جنایات روزمره اش، چنان در قبال سلامتی محیط زیست شهروندان کشور نامسئول و چنان محیط کار و زندگی مردم را ناامن کرده است که هر گوشه ای از محیط کار و زیست مردم، به بستر مستعدی برای وقوع هر حادثه و سانحه تلخ و ناگوار تبدیل شده است.
آمارها نشان می دهد که فجایع انسانی در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، تنها به گسترش ابعاد جنایات هر روزه حکومتی محدود نمی شود. انواع حوادث و سوانح قابل پیش بینی و قابل پیشگیری هم در کمین نشسته اند تا جان انسان ها را بگیرند. جمهوری اسلامی تنها به خاطر شمار اعدام زندانیان نیست که حائز رتبه اول در جهان است، این رژیم، محیط کار و زیست طبیعی کارگران و زحمتکشان را هم به کمینگاه مرگ تبدیل ساخته است. هر آن می توان شاهد حادثه ای دلخراش، رویدادی غیرمنتظره و فاجعه ای انسانی بود.
آمار مرگ و میر در ایران سرسام آور شده است. مرگ و میر بر اثر بیماری کرونا، مرگ و میر در نتیجه آلودگی هوا، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی، مرگ و میر بر اثر سوانح طبیعی، مرگ و میر کودکان به دلیل مشکلات درمان و تغذیه. تکرار هر روزه مرگ و میر انسانها، چنان عادی شده که انگار حوادثی پیش پا افتاده اند و نیازی به بررسی آنها نیست. مردم به تکرار آنها عادت کرده اند. در این میان جانکاه ترین مرگ و میرهایی که بسیار غیر منتظره و بسیار دردناک اند، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی است.
جاده های ایران به دلیل عدم رسیدگی از سوی دستگاههای دولتی و همچنین بی کفایتی کارگزاران رژیم در امر مدیریت ترافیک درون و برون شهری در زمره مرگبارترین جاده ها در سطح جهان بشمار می روند. در شهرها به دلیل فقدان پل ها و تونل های عبور عابر پیاده و در بسیاری از نقاط به دلیل کمبود ابتدایی ترین خدمات از قبیل چراغ راهنمایی، خط کشی خیابان ها، تابلو علائم رانندگی و غیره تصادفاتی صورت گرفته اند که به راحتی قابل پیشگیری هستند.
واقعیت این است که جان و سلامتی مردم برای رژیم اسلامی ارزشی ندارد. این بی توجهی و عدم مسئولیت حاکمان رژیم اسلامی تهران را در جاده های نا امن ، در برخورد به بیماری کرونا و یا در فجایع زیست محیطی می توان دید .اینک تامین سلامتی و امنیت جانی مردم بیش از پیش به سرنگونی رژیم اسلامی گره خورده است. برای ایجاد شبکه ترانسپورت امن، برای حفظ محیط زیست سالم، برای بالابردن آمادگی جامعه در مقابل حوادث طبیعی، حکومت فاسد، نالایق، سرکوبگر و جنایتکار اسلامی باید برود .