روز جمعه 13 مرداد سالروز تولد غزاله چلابی، از جانباختگان انقلاب “زن، زندگی، آزادی” بود. غزاله چلابی روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در جریان تجمع معترضان در برابر فرمانداری آمل، با شلیک گلولهای که از داخل فرمانداری شلیک شد، جان باخت. خانواده او اعلام کرده بودند که در روز تولد دخترشان بر سر مزارش حاضر شده و آنرا گلباران خواهند کرد. مسئولین اطلاعاتی به دست و پا افتادند. آنها تهدیدات خود علیه مادر و خانواده آن جانباخته شجاع را ادامه داده و چون نتیجه نگرفتند با بلوک های سیمانی راههای منتهی به گورستان را مسدود کرده و با نیروی سرکوب آنرا تنیدند. علیرغم این اقدامات خانواده غزاله و تعداد چشمگیری از مردم آزادیخواه بر سر مزار فرزند جانباخته انقلاب گرد آمده و یاد او را گرامی داشتند. در همین روز در اراک نیز خانواده جانباخته ی انقلاب مهرشاد شهیدی نژاد به همراه شماری از ازادیخواهان بر سر مزارش گرد آمده و با ارمان های رهائیبخش او پیمان تازه کردند. در ایلام نیز در روز 13 مرداد بر سرمزار محسن قیصری، جانباخته انقلاب ژینا، به شیوه ای ابتکاری اشعاری همراه با نواختن گیتار خوانده شد.
در حالیکه در روزهای حساس کنونی آخوند های خشک اندیش و چکمه پوشان سبک مغز با دست زدت به انواع تبلیغ، تهدید و سرکوب می کوشند مردم را از شروع دوباره جنبش انقلابی بترسانند، مادران دادخواه بر عکس مردم را به شعله ور کردن آتش این جنبش فرامیخوانند.
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی از جانباختگان نوجوان جنبش زن، زندگی، آزادی، اخیرا در پیامی به مناسبت نزدیک شدن سالگرد ژینا امینی از مردم خواست تا “داغ و دردهایشان را به جای ماتم و عزا به انگیزهای امید بخش برای ساختن ایرانی آباد و آزاد تبدیل کنند”.
او تاکید کرد: «ما که معتقدیم بچههایمان علیه مغزهای پوسیده شوریدهاند و دنیایی زیبا و پر از شادی را مطالبه می کنند، نباید داغ و درد مصیبتهای خود را صرفا به آه و ناله ختم کنیم. آه و نالهی مدام از ما انسانهایی ضعیف و بیمار میسازد که هیچ کاری از آنها ساخته نیست.»
یک مادر داغدار و دادخواه روی درد مشترک انگشت گذاشته و گفته بود: «درد مشترک آدمها را به هم نزدیک میکند و به آنها قدرت میدهد.” مادری دادخواه دیگری در همین زمینه گفت: «ما مادران وقتی همدیگر را میبینیم، حالمان کمی بهتر میشود. من میخواهم کسانی که باعث کشته شدن پسرم شدند، محاکمه شوند. ما مادران داغدار کنار هم ایستادگیمان را نشان میدهیم. میخواهیم دیگر جوانهای بیگناه را نکشند. این قانون و دولت به جوانهای مردم ظلم میکند. ما نمیخواهیم مادران دیگری به روز ما بیفتند.» ناهید شیرپنجه، مادر پویا بختیاری جانباخته 98، که هم اکنون اسیر مرتجعین ستمکار و در زنجان زندانی است، گفت: «ما مادران داغدار با این درد مشترک، درک بهتری از همدیگر داریم. ما مثل یک انجمن هستیم؛ یک گروه مشترک که در دادخواهی همصداییم.”
بر اساس درد و درک مشترک، دادخواهان روز به روز فعال تر و متشکل تر می شوند. در خرداد امسال “مادران انقلاب” در کردستان بر سرمزار ژینا اعلام موجودیت کردند. این دادخواهان مثل بقیه اعلام کردند تا روز محاکمه جنایتکاران ایستاده اند. در همان ماه «انجمن خانوادههای دادخواه آبان» که متشکل از جمعی از خانوادههایی است که فرزندان آنها در اعتراضات سراسری آبان ۹۸ جانباختند، اعلام موجودیت کرد. این انجمن میگوید که هدف از تشکیل آن «یادآوری جنایات رخ داده در آبان ۹۸، مستندسازی و تشکیل پرونده برای دادخواهی آن قتلعام» است.
در گرماگرم انقلاب ژینا نیز گروهی از خانوادههای دادخواه در بهمن 1401 “شورای انقلابی مادران” را تشکیل دادند. این تشکل های جدید در کنار تشکل های قدیمی تر دادخواهان قرار میگیرند.
مادران دادخواه بر این واقعیت پای فشرده اند جمهوری اسلامی در تمام عمر ننگین خود، داغ بر دل مادران گذاشته است؛ آنها اشاره می کنند که رژیم از دهه شصت و خاوران تا قتلهای زنجیرهای در دهه ۷۰ توسط عوامل وزارت اطلاعات، در کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ ، کشتار ۱۳۸۸ تا دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ و سرانجام در انقلاب ژینا جنایت آفریده است و باید دستش از ارتکاب جنایت کوتاه شود.
دادخواهان در این روزهای منتهی به سالگرد خاکسپاری پیکر ژینا و شروع انقلاب “زن، زندگی، آزادی” در 26 شهریور 1401 به صورت کابوسی برای سران رژیم درآمده اند. مردم مبارز و معترض می توانند این کابوس را به واقعیت تبدیل کنند.