حزب کمونیست ایران

در دفاع از کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست ايران

 

 

 حميد رحمانپور 

اخیرا جریان های متعدد طيف حکمتيست با سواستفاده از تشنجی که رفقای کميته اجرايی حکا که با حضور سرزده و هماهنگ نشده با دبيرخانه کومه له در کردستان عراق مسبب آن  بوده اند، با همان ادبیات غير مسئولانه، مستهجن، دشمنانه و مفتضح خود که ديگر جزو ماهیت وجودی دشمنانه شان با کومه له شده است، در فضای مجازی و با سبقت گرفتن از هم به میدان مطلوب خود آمده اند تا بار ديگر نشان دهند چقدر در قبال جنبش های انقلابی و بخصوص در کردستان ايران احساس مسوليت دارند. سی سال بعد از انشعاب از حزب کمونيست و کومه له و پوچی ادعايشان مبنی بر یک بنی کردن حزبشان و انشعابات متعدد که دیگر شماره اش  به دو رقمی هم رسيده و یاس و نااميدی حاصل از آن که بازده اجتماعی ملموسی نداشته اند و برای خالی کردن حب و بغضشان دیواری کوتاه تر از کومه له به ذهنشان خطور نمی کند. وطبق معمول و به نادرست فکر میکنند فقط در نابودی کومه له است که فرجه ای برای رشد می يابند. و هيچ وقت به اين نکته مهم توجه نکرده اند که اشکال را در عملکردهای خود بايد جستجو کنند. از کوزه همان برون طراوت که دروست. کاريش نمی شود کرد.  برای اینکه بی انصافی نکرده باشم بايد متذکر شوم که جريان منتصب به رفيق حميد تقوايی  و بدون آنکه به سياست های فعليشان اشاره ای داشته باشم، وبدليل رويکردشان به مسايل سراسری ايران و فعاليت در عرصه های متعدد از سکتاريسم فکری و مشغله محدود به دشمنی با کومه له فاصله گرفته و رشد نسبیشان هم قابل ملموس است. و بنظر من نزديکترين جريان به خط فکری منصور حکمت میباشند. در اينجا مناسب می دانم که اشاره ای هم به موضع گيری اخير آقای عباس سماکار بنمايم که کومه له را فاشيست می نامد. اولا اين خود دليلی بر بی اطلاعی ايشان ازکاربرد چنين مفهومی است و بار ديگر تهمت زدن ديگری و سکوت متعاقب آن. هنوز در اذهان مان مانده که با دفاع از خانم شاعرو عضو رهبری کانون نويسندگان در تبعيد که به شدت از جاسوس ج.ا دفاع می کرد و وقتی رفيق مبارز و خستگی ناپذیر بهرام رحمانی اعتراض می کند، با لحن وگفتار زننده ای بهش حمله میکند. ايشان بهتر است که در سرودن اشعار که تبحر خوبی هم دارند و پلی برای نزديکی و همدلی چپ ها و کمونيست ها باشند و نه عامل جوسازی و تجزيه.  

من در اينجا به خود اجازه می دهم که به رفقای عزيز و قابل احترامم در کميته اجرايی توصيه کنم که راهی را نروند که حکمتيست رفت و به پشتيبانی خاله خرسه شان دلخوش و متکی نباشند. شما و ديگررفقا، کومه له و حزب کمونيست را در سخت ترين شرايط وتلاطمات تاريخی سرافرازانه از مراحل سخت و متلاطمی گذرانديد ولی اکنون داريد بزرگترِين اشتباه تاريخيتان را مرتکب میشويد. و به جريانی ديگراز جريان های متعدد حکمتيست تبديل میشويد. با اين تفاوت که شما پيغمبر گونه به منصور حکمت نمی نگريد. میگويند مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسد ولی اين ضرالمثل انگار در مورد شما صدق نمیکند. از چهار چوب تنگ و مغز خراب کن بحث های تشکيلاتی و چپ و راست گفتن مکررتان که ديگربه خودتان هم تفهيم و تثبيت شده خارج شويد وشهامت مبارزه درون حزبی رفيقانه را داشته باشيد و از روش حذف و اخراج به همانگونه که در حق رفقای روند سوسياليستی کومه له کرديد خودداری و سعی کنيد از منظر ديگرو بقولی از تپه بلندی به کل موضوع نظاره کنيد. همانطور که جريان ها و افراد منفرد و احزاب چپ و کمونيست ديگر(غيراز حکمتيست ها) و از روی احساس دلسوزی و مسئوليت به اين اختلافات برخورد کرده اند. شايد ديگر دير شده باشد ولی من نمی خواهم تا آخرين لحظه نااميد شده باشم. و مثل بعضی از رفقای دلسوز هم به نصيحت گويی اعتقادی ندارم چون ديگر کار از آن مرحله گذشته است. جدايی و يکی دوسال فاصله شايد هم مفيد برای به هم پيوستن های آينده باشد.

شما خود اذعان داريد که انشعاب و جدايی عملا صورت گرفته، تلويزيون خود را داريد، تشکيلات خارج کشور خود را داريد، هفت سال است که کنگره را برگذار نکرده ايد ومی ترسيد مجددا به رهبری انتخاب نشويد، از مبارزه حزبی و جسورانه درونی وبدون در دست داشتن عنوان رهبری واهمه داريد، در یک تشکيلات کمونيستی غير معقولانه عضوگيری را منع کرده ايد  وعملا اعضای چند سال اخير حزب را به جناح راست و ناسيوناليست منتصب می کنيد، طرف مقابل را راست وناسيوناليست می ناميد و انتظار داريد که آنها هم خودشان را چنين بنامند، رفقای خود و از جمله رفيق ابراهيم عليزاده از رهبران مبارز و محبوب جنبش انقلابی وکمونيستی واز سرمايه های اين جنبش را به لجن میکشيد و و و و در اين جو مسموم و غير رفيقانه که برای هر کميته ضعيف حزبی بايد تشنج و بحران نسنجيده قابل پيشبينی باشد، تصميم می گيريد بدون مشورت واطلاع و به هيچ گرفتن رهبری کومه له هیئتی به کوردستان و اردوگاهی که افراد کمونيست آن را راست و ناسيوناليست می ناميد، بفرستيد و انتظار هم داريد از گل نازکتر بهتان نگويند و فرش قرمز برايتان پهن کنند و ميدان به دوستان دروغين حکمتيست خود بدهيد تا هر چه از دهنشان بر می آيد نثار رهبری کومه له نمايند. رفاقت و صميميت حزبی و یا غير حزبی يکطرف و رعايت اصول و مبانی و مقررات چيز ديگر. مگر اينکه عمدا خواسته ايد تشنج آفرينی کنيد و بدين وسيله از برگذاری کنگره پيش رو جلوگيری کنيد.

 در اين شرايط دشوار و تحميل شده لازم است که همه دوستداران کومه له ـ سازمان کردستان حزب کمونيست ايران و جنبش انقلابی کردستان پشتيبان رهبری کومه له باشند و بخصوص اعضای آن با تمام توان خود ازموجوديت و فايق آمدن بر بحران کنونی تلاش نمايند. 

۱۵.۰۱.۲۰۲۲