در زمستان و فصل سرما ، در برف و بوران کولبران کردستان با خطرات و تهدیدهای بیشتری روبرو هستند . میادین مین با برف پوشیده می شود، دره ها و پرتگاهها به آسانی قابل تشخیص نیستند، سرمای سوزان و کوره راههای برفپوش و سنگینی کوله بار چند ده کیلویی برای نوجوانان، پیران، زنان کولبر دور از توان و طاقت بشری است
افراد رژیم در کمین هستند و خانواده ها نگران و جان در مشت در انتظار بازگشت سالم عزیزان و نان آورانشان هستند. در فصل زمستان ما شاهد مفقود، مجروح و جان باختن تعداد بیشتری از کولبران کردستان هستیم. بر اساس گزارش کولبر نیوز :
طی ۱۰روز، 10 کولبر در مرزهای استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه با کردستان عراق، به دلیل انفجار مین، شلیک مرزبانی و وقوع کولاک و بهمن در مناطق کوهستانی، کشته، مجروح و مفقود شدهاند. هچنین به گزارش روزنامه اعتماد: سه کولبر با نامهای بارزان میهنی، اسعد سیدانیفرد و بهلول سیدانیفرد نیز در نوار مرزی ایران و ترکیه مفقود شدهاند و خبری از سرنوشتشان در دست نیست. منطقه ای که این 3 کولبر در آن مفقود شده اند، همان منطقه ای است که در سال 1399 جنازه های یخ زده 5 کولبر در آن پیدا شد.
در آمارهای مرکز آمار ایران در بین ۱۰ استان کشور که بیشترین تعداد بیکاران را دارد، شش استان جزء استانهای مرزی هستند. چهار استان اول کشور با بیشترین نرخ بیکاری کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و هرمزگان هستند که کردستان دو برابر متوسط نرخ بیکاری سطح کشور جمعیت بیکار دارد. در چنین شرایطی شمار زیادی از مردم این مناطق از سر ناچاری و بخاطر تأمین حداقلی از نیازهای بخور و نمیرشان، به چنین کاری روی می آورند و جان بر کف می نهند و کوره راه های صعب العبور و میادین مین و کمینگاه های متعدد بین پاسگاه ها و پایگاه های نظامی را که هر کدام گذرگاه مرگی به حساب می آیند را با دلهره وصف ناپذیری پشت سر می گذارند و بار سنگینی را با هزار بیم و امید ساعت ها به دوش می کشند تا بلکه از این طریق توانسته باشند امورات زندگی خود و خانواده شان را بچرخانند.
تضمین ادامه کاری همین کار پرمخاطره هم، به این وابسته است که عملاً توانسته باشند تحت هر شرایطی محموله صاحب بارها و تاجران را صحیح و سالم به مقصد برسانند. تنها در چنین صورتی است که بابت کار پر مخاطره و مرگبارشان، اجرت ناچیزی دریافت خواهند کرد. خیلی وقتها کولبران به کمین افتاده مجبورند برای خلاصی از دست باجگیران رژیم در پایگاه ها و در مسیر راه، بخشی از درآمد ناچیز خود را بابت رهایی خود و بارهای شان به مزدوران حکومتی بدهند.
اگر چه بدوش کشیدن محموله های سنگین بمدت چند ساعت بسیار سخت، دشوار، نفس گیر و پر خطر است، اما مخاطره آمیزتر از هر چیز ریسک عبور از مسیر پایگاه ها و رو در رویی با نیروهای انتظامی و مزدوران رژیم است. اینان که اصلی ترین کارشان اذیت و آزار مردم و بویژه کولبران و باج خواهی و باجگیری و غارت اموال کاسبکاران مرزی است، خیلی وقت ها بی هیچ بهانه ای و صرفاً به منظور به تمکین واداشتن زحمتکشان کولبر و برای بالابردن نرخ باجگیری های شان، کولبران و کاسبکاران مرزی را به گلوله می بندند و به قتل می رسانند. جنایتکارانی که به کار مرزبانی گماشته می شوند و در پایگاه ها و مسیر تردد کاروانچیان استقرار می یابند، از آنجایی که باید سهم سلسله مراتب بالاتر خود را هم پرداخت کنند ، در طول مدتی که به این کار گمارده می شوند، آنی از باج ستانی از کاسبکاران تهیدست مرزی و غارت اجناس آنان غافل نیستند.
قاتلان کولبران باید مورد محاکمه قرار گیرند، به خانواده های داغدار آنان باید همه بیمه ها و خسارت ناشی از مرگ و زخمی شدن عزیزان تامین شود و شلیک به کولبران و آزار آنها باید خاتمه یابد.
باز شدن مرزها و استفاده از ماشین آلات برای حمل بار ، ایجاد کار مناسب و امن می تواند هزاران کولبر را از رنج و ناامنی برهاند، تامین بیمه های بیکاری برای کولبران تا زمانی که کار مناسب و امنی پیدا خواهند کرد می تواند به فجایع کولبری پایان دهد .
دفاع از کولبران و حقوق انسانی آنها، دادگاهی کردن عوامل و مسئولین تیراندازی به کولبران ، تامین خسارت و هزینه درمان و معالجه کولبران زخمی، دفاع است از حرمت و کرامت بشری و اعتراض است علیه جنایات حکومت اسلامی در مناطق مرزی کردستان.