حزب کمونیست ایران

دفاع از مهاجران افغانستان وظیفه ای مبرم

مصائبی که مقامات جمهوری اسلامی، کارفرمایان شوونیست و مردم آلوده به ناسیونالیسم از ابتدای سرکار آمدن این رژیم بر مهاجران افعانستانی، که اکثریت آنها زنان، مردان و کودکان کارگر هستند، وارد کرده اند تن هر انسان آزاده ای را میلرزاند. میزان این مصائب در روزهای اخیر با ازیاد دیپورتِ توام با فشار این مردم توسط سرکوبگران بیشتر شده است.

اما مقامات تنها به تشدید عمل جنایتکارانهِ دیپورت بسنده نکرده اند. خبرگزاری  ایرنا روز 18 فروردین از قول محسن ابراهیمی (مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون و کار) یادآوری کرد که دادن شغل به اتباع افغانستانی ممنوع بوده و متخلفین جریمه خواهند شد. ایرنا با استفاده از اظهارات این شخص نوشت:

“«مبلغ جریمه بابت هر روز اشتغال غیرمجاز اتباع خارجی به میزان پنج برابر حداقل دستمزد روزانه خواهد بود.» وی همچنین تاکید کرد که: این میزان جریمه در صورت تکرار تخلف، دو برابر خواهد شد و در صورت خودداری از پرداخت این جریمه، کارفرما مطابق با ماده ۱۸۱ قانون کار به محاکم قضایی معرفی می‌شود. “

اضافه بر آن باید به اقدام جنایتکارانه دیگر ماموران در روزهای اخیر اشاره کرد. در 13 فروردین محمدتقی ایرانی، معاون استانداری بوشهر از صاحبکاران این استان خواست از دادان شغل به مهاجرین افغانستانی خودداری کنند. او به مردم استان نیز هشدار داد اگر خانه و ملک به این مردم اجاره بدهند دادگاهی می‌شوند. بدتر از آن او به مردم اخطار کرد که اگر هرگونه شغل دهی و یا اسکان مهاجرین مذکور را گزارش نکنند دادگاهی خواهند شد.

کارگران زن و مرد و کودک افغانستانی از همان ابتدای سال 1358 خورشیدی به دلیل جنگ و ناامنی، کشور خود را ترک کرده و به ایران آمدند. کارفرمایان از در اختیار داشتن نیروی کار بسیار ارزان در مقابل کارگران انقلاب کرده ایران شادمان شدند. رژیم به فرمان خمینی مرزها را برای ورود مهاجران بویژه مهاجرانِ شیعه افغانستانی باز کرد و از نیروی مردان بی خانمان شدهِ آنان در کردستان انقلابی و در جنگ ارتجاعی ایران و عراق سوء استفاده فراوان کرد. بنابر آمارهای غیر معتبرِ رژیم بیش از ۲ هزار تن شهروندان افغانستان در جنگ ایران و عراق در جبههٔ ایران کشته شده‌اند.

مسئولین جمهوری اسلامی در ژانویه 5 سال پیش اعلام کردند  در جبهه های جنگ سوریه بیش از 2000 افغانستانی کشته شده و افزون بر 8 هزار نفر زخمی شده اند. به قول یکی از فرماندهان پیشین لشکر فاطمیون مسئولین سپاه پاسداران  آنها را تحت عنوان دفاع از حرم “بی بی زینب “و “بی بی رقیه” روانه سوریه میکردند.

اما این خدمات سبب نشد تا صاحبکاران شوونیست، ناسیونالیست های ایرانی و مامورین رژیم از رفتار ضد انسانی با کارگران مهاجر افغانستانی خودداری کنند، زیرا آنرا برای ترساندن، ساکت نگهداشتن و ناچار کردن آنان در تن دادن به هر کار پرخطر و کم دستمزدی لازم داشتند.

اغلب مهاجران افغانستان در ایران از روی ناچاری انجام کارهای شاق و خطرناک را به عهده میگیرند. برای مثال آنها در ساختمان های بلند نیمه‌کاره بدون داشتن وسایل ایمنی داربست میزنند. این کار پر خطر و نظایر آن به کرات موجب سقوط کارگران افغانستانی و صدمه دیدن و یا مرگ آنها شده است. مثال دیگر چاه کنی بویژه در تهران است که تقریبا منحصراً توسط کارگران افغانستانی انجام میشود.  ریزش فراوان چاه ها موجبات مرگ و ناقص العضو شدن چاه کن ها میشود که بارها اتفاق افتاده است.

اما مصیبت های کارگران افغانستانی به تحمل و تقبل کار پر خطر و کم دستمزد خلاصه نمیشود. اقامت مهاجران افغانستانی در 16 استان ایران به طور کامل ممنوع است. آنها در 12 استان دیگر از حضور و اقامت در برخی شهرها منع شده اند. همه این اقدامات ضد انسانی به بهانه های واهی بیکار شدن کارگران ایرانی توسط آنان و دلیل تراشی های بی اساس انجام گرفته و میگیرد. نگاه کارشناسانه به مسئله بیکاری در ایران نشان می دهد که ریشهٔ مشکل بیکاری حضور شهروندان خارجی نیست، چون اکثریت این شهروندان در شغل‌های کم درآمد، ناایمن و خطرناکی به کار مشغولند که کارگران ایرانی به حق از انجام آنها خودداری میکنند.

گرایش های گوناگون کارگری، نسبت به سرنوشت تلخ مهاجرین و کارگران افغانستانی عکس العمل نشان داده اند. “خانه کارگری” ها معمولا این کارگران را موجب بیکار شدن کارگران ایرانی قلمداد کرده و کارفرماها را از هرگونه خطایی مبرا دانسته اند. آنها رسماً خواهان اخراج کارگران افغانستانی از ایران شده و لاجرم از رفتار جنایتکارانه و وحشیانه مسئولین در اخراج آنها دفاع کرده اند. عبدالله وطنخواه، نائب رئیس مجمع نمایندگان کارگران استان تهران، که یک نهاد کارگری نزدیک به دولت است، اعتراف می کند که کارفرماهای ایرانی در همه مناطق از نیروی کار ارزان تر مهاجرین افغانستانی سود میبرند. وطن خواه میگوید که نه ازیاد جریمه و یا هیچگونه فشاری دیگری تاکنون نتوانسته صاحبکاران را از استخدام کارگران افغانستانی بازدارد. زیرا اینکار برای آنها سودهای کلان در پی دارد. او اظهار میدارد: این آدرس غلط دادن است که برخی مشکلات اقتصادی که خود ناشی از ساختارهای موجود است را به کارگران مهاجر نسبت دهیم و نباید فکر کنیم که کارگران کشورهای دیگر دزد نان کارگران دیگر کشورها هستند.

اما تشکل های رادیکال و مستقل از دولت در فرصت های گوناگون و از طریق اطلاعیه ها و بیانیه ها از کارگران افغانستانی به عنوان بخشی از طبقه کارگر ایران دفاع کرده اند. این کارگران، همچون بقیه کارگران، سازندگان و نعمت آفرینان اصلی این جامعه بوده و هستند. این نیروها به سهم خود تلاش کرده اند تبلیغات وسیع بورژوازی و دولت اسلامی حاکم علیه کارگران و کلاً مهاجران افغانستان را افشا کرده و خواهان توقف آن شوند. در این روزها که به روز جهانی کارگر نزدیک میشویم باید این حمایت ها تشدید و حتی روز مره شود.