در راستای زمینه سازیهای اولیه برای شروع مجدد مذاکرات برجام، در هفته گذشته هم رژیم جمهوری اسلامی و هم آمریکا و سه دولت اروپایی طرف توافقات برجام ، اقدامها زیادی به عمل آورده اند. جمهوری اسلامی که به لحاظ اقتصادی به شدت تحت فشار قرار گرفته، برای جلوگیری از آشفتگی و ورشکستگی اقتصادی خواهان انجام مذاکراه هرچه سریعتر با آمریکا و دیگر دولتهای اروپایی برجام است.تا بلکه تحریمهای اقتصادی هر چه سریعتر لغو شوند و برای پیشبرد سیاستهایش به پول دسترسی داشته باشد. رژیم به این منظور و برای جلب توجه آن دولتها جهت تسریع در انجام مذاکرات از سویی به اقدامات دیپلماتیک و فریبکارانه دست زده و از سوی دیگر متوسل به انجام تحریکات نظامی توسط عوامل خود در منطقه شده است.
نمایش چند ماه قبل جناح اصولگرا در مجلس با تصویب لایحه ای تحت نام “اقدام راهبردی برای رفع تحریمها”یکی از شگردهای رژیم برای تحت فشار قراردادن آمریکا و همپیمانانش جهت جلب توجه به مذاکره با جمهوری اسلامی برای رفع تحریمها بود. در این طرح اولتیماتوم داده شده بود که چنانچه تا پنجم اسفند ماه تحریمها لغو نشوند و اجازه فروش نفت به رژیم داده نشود، دولت روحانی موظف به عدم اجرای پروتکل الحاقی خواهد بود. این مصوبه مجلس با سفر کوتاه رافائل گروسی دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران در هفته گذشته بیاعتبار شد. در این سفر جمهوری اسلامی مجبور به قبول انجام توافقی شد که طی آن بر اجرای پوتوکل الحاقی تأکید شده است. به این ترتیب بازرسان این آژانس کماکان میتوانند به بازرسی های سرزده خود از مراکز هسته ای جمهوری اسلامی ادامه دهند. این توافق گرچه از جانب دولت روحانی امضا شد اما مورد توافق خامنه ای و رهبری سپاه پاسدارن نیز بود و در باصطلاح” شورای امنیت ملی “رژیم به تصویب رسیده بود. جنجال بعضی از نمایندگان بی خبر مجلس در حمله به دولت روحانی به خاطر این سازش و درخواست آنها برای محاکمه روحانی، اکبر صالحی و جواد ظریف که با اکثریت قاطع آرا از تصویب مجلس گذشت، جنگ زرگری و اقدامی برای انحراف افکار عمومی از سازش و عقب نشینی کل حاکمیت است. این درحالی بود که قالیباف رئیس مجلس خود به عنوان عضوی از آن شورا در جریان آن مصوبه شورای امنیت ملی رژیم بود اما به نمایندگان مجلس نمی گفت که این سازش را تنها دولت روحانی انجام نداده است بلکه مورد توافق خامنه ای نیز بوده است و کل حاکمیت رژیم مجبور به سازش و پذیرفتن این توافق شده اند. البته این تنها بخش اولیه از پروسه سازش و جام زهری است که پیش روی حاکمان جمهوری اسلامی قرار دارد.
رافائل گروسی پس از امضای این توافق به آمریکا و دیگر طرفهای برجام اطمینان داد که “توافق با تهران راه حلی بود برای با ثبات کردن یک وضعیت بی ثبات. این توافق خلأ نظارتی به وجود نخواهد آمد و در تعداد بازرسان و بازرسی های سرزده تغییری ایجاد نخواهد شد”. توافقنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی با جمهوری اسلامی گرچه قرار بوده مخفی باقی بماند اما بلافاصهبخشأ افشا گردید. مطابق این قرارداد، اولأ جمهوری اسلامی باید آنرا بدون ارتباط با برجام به طور کامل اجرا کند. ثانیأ این توافقنامه که برای مدت سه ماه است وقفهای در نظارتهای آژانس ایجاد نمی کند. ثالثأ این توافقنامه به طور مداوم مورد بررسی قرار خواهد گرفت و چنانچه نیازی به تمدید آن باشد تصمیم گرفته خواهد شد.
واضح است که سیاست آمریکا و دولتهای اروپایی عضو برجام که نفعی برای توده های مردم کارگر و زحمتکش ایران ندارد، در قبال جمهوری اسلامی سیاست چماغ و هویج است. آنها از طرفی روز جمعه هشتم اسفند اعلام کردند که یک میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران در کرۀ جنوبی راتحت عنوان هزینه تأمین احتیاجات ضروری و خدمات درمانی آزاد میکنند و از طرف دیگر روز پنچ شنبه هفتم اسفند ماه خبرگزاری بلومبرگ طی گزارشی از تلاش آمریکا برای جلب حمایت دیگر کشورها جهت تصویب قطعنامه ای علیه جمهوری اسلامی به دلیل افزایش فعالیتهای هسته ای، پرده برداشت. بنا به این گزارش آمریکا پیشنویس سندی را جهت تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی تهیه کرده است و می خواهد آنرا در نشست ماه آینده شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تصویب برساند. این خبر درحالی انتشار یافت که دو روز قبل از آن این آژانس طی گزارشی از افزایش ذخیرۀ اورانیوم غنی شده جمهوری اسلامی به میزان نزدیک به سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح اتمی خبر داد. در پاسخ به تحریکات نظامی و در مقابل موشک پرانیهای عوامل جمهوری اسلامی در عراق نیز نیروی هوایی آمریکا در ساعات اولیه با مداد روز جمعه، گروههای مسلح عراقی حزب اله عراق و عصائب اهل حق وابسته به رژیم اسلامی را در مرز عراق و سوریه مورد حمله قرار دادند و حداقل ۲۲ نفر از آنان را کشته و تعداد زیادی را زخمی نمودند.
اِعمال کل این فشارها از جانب آمریکا و غرب بر رژیم اسلامی تنها با هدف وادار ساختن رژیم به همکاری و همراهی بیشتر با خود و عدم ایجاد مانع بر سر راه اجرای سیاستهایشان در منطقه است و نفعی به حال مردم ستمدیده ایران ندارد. واضح است آمریکا و دیگر قدرتهای سرمایه داری به هیچ وجه نمیخواهند و به نفعشان نیست که جمهوری اسلامی سرنگون شود. اما مشکل اصلی این است که هم جمهوری اسلامی و هم قدرتهای امپریالیستیمیخواهند هزینه تحقق سیاستهایشان را از جیب و جان مردم ستمدیدۀ ایران پرداخت نمایند.
اقدامات تحریک آمیز نظامی و تلاشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی به این منظور تاکنون نه تنها نتوانسته دولت بایدن و قدرتهای سرمایه داری اروپا را به کوتاه آمدن در مقابل رژیم وادارد، نتیجهای نیز جز تداوم و تشدید تحریمها برای مردم را به دنبال نخواهد داشت. این سیاستها موجب عکسالعمل مشترک بیشتر آنها علیه جمهوری اسلامی و متأسفانه تداوم و تشدید تحریمها خواهد شد. تحریمهای جنایت کارانه ای که دودش مستقیمأ به چشم توده های مردم کارگر و زحمتکش ایران رفته و سفره بی رونق آنهارا خالی تر کرده است.