روز پنجشنبه سوم خرداد خانواده های دادخواهان کردستان بیانیه ای راجع به شیوه تداوم دادخواهی، پس از هلاکت رئیسی، جلاد ۶۷، خطاب به دادخواهان سراسر ایران را منتشر کردند. آنها نوشتند که مرگ رئیسی نباید موجب خاموش شدن آتش مبارزه برای تحقق مطالبات دادخواهان شود. در بیانیه آمده که لازم است دادخواهان دهه ۶۰ و دادخواهان انقلاب ژینا متحدانه برای تحقق خواست هایشان بکوشند، که یکی از آنها کشاندن مسئولین جمهوری اسلامی به پای میز محاکمه ای عادلانه است. این موضعگیری و رهنمود همتراز است با موضعگیری سازمان حقوق بشری عفو بین الملل با یک تفاوت بسیار مهم. سازمان حقوق بشری مذکور خطابش به صاحبان قدرت در دنیای امروز است، اما دادخواهان کردستان توده های آزادیخواه و صاحبان قدرت فردا را مورد خطاب قرار می دهد.
روز چهارشنبه بیست دوم می، برابر با دوم خرداد ۱۴۰۳ سازمان عفو بین الملل طی بیانیه ای خطاب به جامعه ی بین الملل نوشت که مرگ ابراهیم رئیسی نباید مردم ایران را از حق عدالت، حقیقت و غرامت به خاطر جنایاتی که او مرتکب شد محروم کند. جامعه بینالملل باید هماکنون راهی برای پاسخگویی مسئولان جنایت بیابد.
در بخشی از بیانیه آمده است: “ابراهیم رئیسی تا زمانی که زنده بود باید مورد تحقیقات جنایی قرار میگرفت، از جمله جنایت علیه بشریت، قتل، ناپدید شدن اجباری و شکنجه”.
قبل از انتشار این بیانیه ها خانواده های دادخواه دیگر نیز نسبت به مرگ قاتل فرزندانشان عکس العمل نشان داده بودند. گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی در حساب کاربری خود در اینستاگرام مصرعی از شعری از حافظ را آورد که می گوید: “خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل”. او در همین رابطه نوشته است: ” سرنوشت حکام جبار تاریخ می تواند درس عبرت دیگران شود”.
یکی از اعضای خانواده نوجوانی که در جریان انقلاب ژینا توسط نیروهای امنیتی کشته شد، به رویترز گفته است: “او یک قاتل بود که دستور کشتن بسیاری از کودکان را داد”. از جمله کسانی که در جریان اعتراضات کشته شدند، مینو مجیدی، مادر ۶۲ ساله ای بود که از نزدیک با گلوله نیروهای امنیتی به قتل رسید. دختران او ویدئویی از شادی خود در خبر ناپدید شدن هلیکوپتر به اشتراک گذاشتند. مهسا دختر مینو مجیدی نوشته است: “ما خوشحالیم زیرا آنها قاتل بودند. رئیسی دستور قتل مادرم را داد و وزیر امور خارجه اش جانباختگان ما را انکار کرد. میدانم که خوشحال بودن از مرگ یک نفر درست نیست، اما آنها ضد انسان بودند. به همه خانوادههای قربانیان و مردم ایران تبریک میگویم. زن، زندگی، آزادی”.
بعضی از شهروندان نیز در مورد مرگ قاتل ۶۷ به طور علنی اظهار نظر کردند. لیلا، دانشجوی ۲۱ ساله در تهران، در تماس تلفنی به رویترز گفت که از مرگ رئیسی ناراحت نیست، “زیرا او دستور سرکوب زنان برای حجاب را صادر کرد”. رضا، ۴۷ ساله، مغازهداری در شهر یزد که به دلیل ترس از سرکوب هویت کامل خود را فاش نکرد هم گفت: ” چه کسی اهمیت میدهد که یک جانی میمیرد” .
دادخواهان که اساسا متکی به مبارزه و مقاومت مادران داغدار و شجاع می باشند را باید بخشی از جنبش زنان به حساب آورد. آنها بعد از مرگ رئیسی با اظهار نظر های علنی و جسورانه علیه او و همکارانش بار دیگر نشان دادند که یکی از مظاهر درخشانِ زنده بودن انقلاب ژینا هستند. این دادخواهان علیرغم تهدیدات شدید کاربدستان قضائی و امنیتی علنا رئیسی و اربابش خامنه ای را مورد حمله قرار داده و به خامنه ای یادآوری کردند که خود و دم و دستگاهش دوام نخواهند آورد. این روخیه مبارزاتی بار دگر با وضوح تمام شکست تمام رعب افکنی های رژیم را نشان داد. دادخواهان کردستان گذشته از نمایش شجاعت با بصیرتی سیاسی و ستودنی بر یک نقطه ضعف اساسی جنبش دادخواهی انگشت گذاشتند که عبارت باشد از پراکندگی. آنها از تمام دادخواهان سال های دهه شصت و اعتراضات زمستان ۹۶ و پائیز ۹۸و انقلاب ژینا در سراسر ایران دعوت به عمل آوردند تا با هم جهت تحقق مطالباتشان مبارزه کنند. این دعوت در شرایط کنونی سرعت بخشیدن به ضرورت متشکل شدن جنبش های اجتماعی و مبارزاتی را مبرم میکند. همین امر شکل گیری آلترناتیو مردمی و از پائین را بیش از پیش تقویت خواهد نمود . بر این بستر باید بر ضرورت همگرائی های گسترده تر جبنش های آزادیخواهانه ، برابری طلبانه و عدالت جویانه تاکید کرد