حزب کمونیست ایران

لزوم تحمیل افزایش دستمزد کارگران شهرداری ها به رژیم

بنا به گزارشات رسانه های داخل ایران، کارگران شهرداری ها از ابتدای سال۱۴۰۰ تا دهم آبان ۱۴۰۳ شصت اکسیون اعتراضی داشته اند که بخشی از مطالبه ها پرداخت دستمزد های معوقه افزایش آن و یا خواسته هائی بوده که به بهبود معیشت می انجامید.البته از نيمه دوم دهه ۱۳۹۰ و به خصوص در ماه‌هاي پاياني سال ۱۳۹۹ هم اين كارگران اعتراضاتي به تعويق چند ماهه پرداخت مزد يا پرداخت نشدن حق بيمه تامين اجتماعي داشته‌اند، اما از ابتداي سال ۱۴۰۰ و طي سه سال اخير، هم اعتراضات و هم تعداد شهرهايي كه كارگران معترض دارد، بيشتر شده است. اين كارگران كه مسووليت نگهداري فضاي سبز، نظافت شهر و جمع‌آوري زباله را برعهده دارند، در زمان‌هايي مثل بارندگي‌هاي سيل‌آسا كه بارش نزولات جوي به گرفتگي خيابان‌ها و معابر شهري منجر مي‌شود، بايد به عنوان نيروي امدادي براي رفع گرفتگي آب‌روهاي شهري هم كار كنند. اين كارگران، نيروهاي پيمانكاري هستند و با قرارداد موقت كار مي‌كنند. مزد تعدادي از آنها به صورت مستقيم توسط شهرداري‌ها پرداخت مي‌شود و براي تعدادي ديگر شهرداري‌ها بودجه‌اي به پيمانكار طرف قراردادشان مي‌دهند كه مزد و حق بيمه تامين اجتماعي اين كارگران بايد از همين بودجه پرداخت شود ولي بیشتر پيمانكاران معمولا با تخلف در نحوه مصرف اين بودجه، به جاي پرداخت مزد كارگر، آن را در مصارف سودآور خارج از تعهدات‌شان سرمايه‌گذاري مي‌كنند.

مهم‌ترين مشكل اغلب كارگران شهرداري‌ها چنانكه بارها گفته‌اند، جابه‌جايي پيمانكاران بدحساب است، چراكه پيمانكار جديد حاضر به قبول تعهدات بر زمين مانده پيمانكار قبلي نيست و شهرداري‌ها همحاضر نمی شوند پولي براي تسويه مطالبات معوق اين كارگران بپردازند. اين كارگران معترض طي سه سال اخير بارها گفته‌اند كه شهرداري‌ها كه در واقع كارفرماي اصلي محسوب شده و طبق قانون بايد مسووليت ديون معوق را بپذيرند. در کنار خواسته اصلی کارگران یعنی افزایش دستمزد و بهبود وضع معیشت خواست های دیگری هم دارند که حذف پیمانکارانیکی از آنهاست. بسیاری از کارگران معترض شهرداری  به شدت از پیمانکاران ناراضی بوده و خواهان حذف آنها از مرکز کاری خود و بستن قرارداد مستقیم با کارفرمای اصلی و داشتن امنیت شغلی هستند. زیرا گذشته از اینکه پیمانکاران بخشی از دستمزد کارگران را بالا میکشند، مزایا آنها را هم به جیب خود می ریزند. شهرداری ها، با درآمدهای کلان خود،یکی از فاسد ترین ارگان های اجرائی در جمهوری اسلامی هستند. این فساد در تعیین پیمانکاران و جا به جا کردنشان نقش اصلی دارند.

اما فساد در عرصه تعیین پیمانکاران کوچکترین میدان فساد در شهرداری هاست. ابعاد فساد در این ارگان را باید از دزدها، اختلاس، خاصه خرجی ها و استخدام های مسئولین بالای این اداره دید. برای نمونه وقتی قالیباف شهردار تهران بود محمد علی نجفی چهل و چهارمین شهردار تهران و قاتل همسر خود، او را به مواردی متهم کرد که شگفتی همگان را بر می انگیخت. نجفی رسما، محمدباقر قالیباف را متهم به انواع فساد، از سوءاستفاده مالی گرفته تا تخلف کرد. او از قراردادهای صوری میلیاردی و سرمایه‌گذاری سوال‌برانگیز عمده دارایی‌های صندوق بازنشستگی کارکنان شهرداری در پروژه‌های مشکوک، تا استخدام فله‌ای ۱۳ هزار نفر در آستانه انتخابات و بذل و بخشش ۶۷۰ ملک به اشخاص و نهادها و هدر دادن بودجه‌های میلیاردی در مساجد و هیات‌هایمذهبی یاد کرد. البته دزدانی نظیر خود قالیباف اکر سرکوبگری بی رحم و شکنجه گر و نظایر آن بوده باشند ارتقای مقام نیز یافته اند. ولی مثل مراکز دیگر این کارگران شهرداری بوده و هستند که از وجود فساد عظیم در شهرداری ها لطمه می بینند که نپرداختن دستمزد تنها یکی و البتهیکی از مهمترین آنهاست.

گذشته از دزدی و چپاول هزینه کردن وصرف بودجه های کلان جهت مراسم های مذهبی نظیر راه پیمائی گروهها به طرف شهرهای مذهبی در عراق یکی از نمونه هائی که پول ها را هدر می دهد. پختن آش نذری و پرداخت به مساجد و هیئت های مذهبی نیز بودجه شهرداری ها را می بلعند. همه اینها که عملا از جیب کارگران پرداخت میشود مسئولین مربوطه را به مقامات بالاتر نزدیک میکند. علیرغم همه این دزدی و خاصه خرجی ها هنوز برای تامین افزایش دستمزد و پرداهت حقوقهای معوقه کارگران بخش های مختلف پول کافی وجود دارد که باید از طریق مبارزه از مسئولین گرفت.

همانطور که گفته شد کارگران شهرداری در چند سال اخیر دست به اعتراضات وسیعی زده اند. اما هرچه بیشتر به مبارزه و اعتراض دست زده کمتردستاورد داشته اند هیچ،در مواردی فعالین شان با دستگیری و اخراج و جریمه هم روبرو شده اند. میدانیم که کندی سازمانیافتگی و پراکندگی یکی از مهمترین ضعف های مبارزات کارگری است. این ضعف در میان کارگران شهرداری ها بیشتر نمایان است. دلیلش هم اینست که شغل این کارگران به شدت پراکنده است. برای مثال اگر در مورد پرستاران، نفتگران و بازنشستگان کارگری نوعی هماهنگی و سازمان یافتگی دیده میشود که فعالین مشغول تقویت آنها هستند. این امر در مورد کارگران شهرداری ها غایب می باشد. لازم است فعالین کارگری این امر را ریشه یابی کرده و راه حل های مناسب جهت هماهنگ نمودن، همبسته کردن و وحدت میان مبارزات بیابند.