روز سه شنبه ۱۴ آبان حسن روحانی اعلام کرد که گام چهارم کاهش تعهدات جمهوری اسلامی در برجام را از روز چهارشنبه ۱۵ آبان به اجرا در میآورند. این مرحله عبارت خواهد بود از تزریق گاز به سانتریفوژهای”فردو”در اطراف قم که مطابق توافق برجام قرار بود به یک واحد تحقیقاتی تبدیل گردد. روحانی دلیل این کار را عدم انجام تعهدات بانکی و نفتی برای تسهیل مبادلات بانکی و فروش نفت ایران از جانب اتحادیه اروپا بیان کرد. در همان حال روحانی نگران از عکسالعمل دیگر قدرتهای سرمایه داری به ویژه اتحادیه اروپا، به آنان اطمینان داد که نه تنها این گام بلکه گامهای قبلی نیز قابل بازگشت به نقطه اول خود هستند به شرط آنکه دولتهای اصلی اروپا ازجمله فرانسه، آلمان و بریتانیا به تعهداتشان عمل کنند. البته او فراموش نکرد که وسط دعوا نرخ تعین کند و گفت: “دنیا باید بداند که ملت ایران هم مقاوم است و هم اهل مذاکره.”
با همین هدف روز دوشنبه علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم نیز در ادامه این کمپین در یک اقدام نمایشی به ارائه اطلاعات و آمار و ارقامی جزئی و داخلی زیادی به پیشرفت و موفقیتهای جمهوری اسلامی در زمینه انرژی هسته ای پرداخت. تا به قول خود نشان دهند جمهوری اسلامی “توان و اراده ” عملیاتی کردن برنامه هایش را دارد و به این ترتیب اتحادیه اروپا را تشویق به اقداماتی در جهت انجام راهکاری در جهت گشایش مالی برای رژیم کند. رسانههای داخلی رژیم نیز با اشاره به طول و عرض و قدرت سانتریفوژهای جدید به این تبلیغات دامن زدند. این درحالی است که خود جمهوری اسلامی به خوبی میداند که اتحادیه اروپا علیرغم تلاشهای زیاد برای راه اندختن “اس.پی. وی”یا کانال ویژه برای ساز و کار مالی برای رژیم نتوانست هیچ بانکی را از ترس تحریمهای آمریکا قانع کند تا میزبانی این سازوکار مالی را برعهده گیرد.
به دنبال اظهارات روحانی و صالحی، عکس العملهای منفی زیادی از سوی دولتها ابراز شد. روز سه شنبه کمسیون اروپا اعلام کرد که این اقدام تهدیدی برای توافق برجام است. سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز این اقدام رژیم را ناقض توافق هسته ای برجام دانست و اعلام کرد پاریس و شرکای اروپایی برای تصمیم گیری منتظر گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهند ماند. وزیر خارجه آلمان نیز راه اندازی سانتریفوژهای جدید و غنی سازی اورانیوم توسط ایران را غیر قابل قبول دانست. حتی سخنگوی ریاست جمهور روسیه نیز نگرانی خود را از این اقدام رژیم ابراز داشت و گفت ما تحولات را دنبال می کنیم. سخنگوی فدریکا موگرینی در بروکسل هم جمهوری اسلامی را تهدید نمود که:”این اتحادیه در جریان اقدام ایران قرار گرفته است. ما خواستهمان از ایران را تکرار میکنیم که بدون فوت وقت از گامهای خود عقبنشینی کند.چنانچه رژیم به تعهداتش در برجام عمل نکند، این اتحادیه نیز به حمایت از برجام خاتمه خواهد داد.”
این تهدید اتحادیه اروپا از آنجا ناشی میشود که مطابق بند 37 توافق برجام هریک از سه کشور اصلی اتحادیه اروپا میتوانند در صورت نقض برجام توسط جمهوری اسلامی،سازوکار حل اختلاف یا “مکانیسم ماشه”را به اجرا درآورد و مسأله را به شورای امنیت سازمان ملل ببرد و در فاصله ۶۵ روز همه تحریمهای قبلی را نیز بر ایران برگردانند. این درحالی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش اخیر خود تأئید نمود که : “جمهوری اسلامی سانتریفوژهای جدید از نوع (آی. آر.۹) را ساخته و با غنی سازی اورانیوم به وسیله سانتریفوژهای پیشرفته بار دیگر توافق اتمی با دولتهای (۱+۴) را زیر پا نهاده است.”
سران و مسئولان رژیم در چنین شرایطی با تجاهُل ادعا میکنند که تحریمهای آمریکا اثرات آنچنانی نداشته است و این دوره را پشت سر خواهند گذاشت. این درحالی است که روند نزولی میزان صادرات نفت به خارج که تقریبأ کل بودجه حکومت به آن وابسته است همچنان ادامه دارد. تاجائی که میزان صادرات نفت جمهوری اسلامی در ماه اکتبر گذشته به ۱۲۵ هزار بشکه در روزکاهش یافت. تداوم این روند، اقتصاد رژیم را فرو خواهد پاشاند. رژیم جمهوری اسلامی به جای اینکه از سیاستهای ارتجاعی توسعه طلبانه و مداخله گرانه در کشورهای منطقه و برنامه پر هزینه توسعه سلاح اتمی دست بردارد، به تحریکات نظامی در منطقه خلیج و کاهش گام به گام تعهدات برجام متوسل شده است. اما نه کاهش تعهدات برجام از جانب رژیم در یک سال گذشته و نه اتخاذ سیاست و ماجراجویانه نظامی نتوانسته توجه دولتهای مد نظر رژیم را به مشکلات خود جلب نماید. برعکس، مانور کاهش گام چهارم از جانب جمهوری اسلامی موجب اعتراض و نارضایتی بیشتری از سوی دولتها حتی دولت به اصطلاح دوستش روسیه هم شده است. متوسل شدن جمهوری اسلامی به این مانورها و ماجراجوئیهای خود نشانه آن است که اقتصاد رژیم در آستانه ورشکستگی قرار گرفته است. اما رژیم با اتخاذ این سیاستهای ارتجاعی و ضد انسانی فشار تحریمهای اقتصادی را نیز بار اقتصاد بحران زده سرمایه داری ایران می کند و به این ترتیب اوضاع معیشتی فلاکت باری را به کارگران و توده های مردم ایران تحمیل می نماید. در چنین شرایطی هر روزه بخش وسیعتری از کارگران و سایر اقشار مردم تهیدست جامعه ایران در مقابل رژیم اسلامی مصممانه تر پا به میدان مبارزه علیه کل حاکمیت میگذارند و نوید بخش به حرکت درآمدن سیل خروشانی هستند که رژیم جمهوری اسلامی را از صحنه سیاسی و اجتماعی ایران پاک خواهد کرد.