اگر چە رژیم در تدارک سناریوهای گوناگون برای گرم کردن بازار نمایش انتصاب ریاست جمهوری در خرداد آیندە است، اما در حقیقت هر اندازە تلاش در این رابطە، با بیزاری و تنفر مردم جواب میگیرد. انعکاس این واقعیت را در اظهار نظر روزهای اخیر تنی چند از اصلاح طلبان حکومتی هم میتوان دید. روزنامە اعتماد بە نقل از “حسین کمالی” از چهره های اصلاح طلبان آوردە است کە :”بهتر است اصولگرایان در مورد رد صلاحیتِ اصلاحطلبان زحمت نکشند و خود را درگیر این موضوع نکنند. بحث انتخابات را دوستانه حل و فصل کنیم و اعتراض نکنیم و به اصولگرایان بگوییم که شما خودتان جمع شوید و فردی که مورد وثوقتان است را به عنوان ریاستجمهوری منصوب کنید، بدون اینکه رایگیری انجام شود. چون انتخابی در کار نیست. “محمدرضا عارف” از سران اصلاح طلب حکومتی درباره بی اعتنایی مردم نسبت به نمایش انتخابات گفتە است: ” امروز یک بیمیلی در مردم برای حضور در انتخابات احساس میکنیم، این بسیار خطرناک است، او میگوید “ما از اول انقلاب بر روی حضور مردم مانور دادهایم.” ایلنا کە گفتەهای او را گزارش کردە است همچنین از او نقل میکند کە: قرار نبود بعد از ۴دهه از انقلاب، مردم نانشان را قسطی بخرند؛ امروز دههٔ پنجم انقلاب شروع شده اما هنوز عدالت، معیشت، اشتغال، بیماری مزمن و تورم در کشور مطرح است و نتوانستیم کاری کنیم. وضعیتِ نگرانکنندهِ امروز نتیجهٔ کارهایی است که در گذشته انجام دادیم”.
“پروانه سلحشوری” عضو فراکسیون امید مجلس دهم هم گفتە است: “اصلاحطلبان نباید به این فکر کنند که دیگر مردم از ترس مرگ به تب راضی میشوند و به پای صندوق ها خواهند آمد.” وی می افزاید: “محسنهاشمی رفسنجانی گفته بود میدانند که چگونه مردم را پای صندوقهای رای بکشانند…، اما به نظر میرسد که حالا شرایط برای به پای صندوق رای آوردن مردم بسیار دیر شده است. مردم به این نتیجه رسیدهاند که اصلاحطلبان، مردم، را به مثابه ماشین رای برای به قدرت رساندن آنها میدانند. به همین دلیل دیگر به این توصیه ها گوش نمیدهند.” بهارنیوز نیز از زبان یک فعال سیاسی اصلاح طلب تیتر زدە است کە “امروز مردم از ما میپرسند. لطفا بگویید چه چیزی را میخواهید اصلاح کنید؟ اگر قرار است توجیهکنندهِ وضع موجود باشیم و ناکارآمدی را به جان بخریم و از مردم بخواهیم سکوت کنند، مردم دیگر ما را تحویل نمیگیرند.” اما اصلاح طلبان حکومتی با اینگونه سخنان نمی توانند خود را هم موضع با مردمی که از این رژیم با همه جناح ها و دارو دسته هایش بیزار هستند، نشان دهند.
در حالی که مردمِ جان به لب رسیده در سراسر کشور در اعتراض به فقر و محرومیت، فساد بی سابقه و ظلم دستگاه های اجرایی و قضایی حاکمیت به میدان آمده بودند و با سرکوب خشن نیروهای امنیتی رژیم مواجه بودند،اصلاح طلبان چه موضع گیری داشتند جز ایستادن در مقابل این مردمِ زجر دیدە و دفاع از رژیم جمهوری اسلامی؟ بە این دلیلِ واقعی بود کە در دی ماە ٩٦ و سپس در ادامە آن در آبانماە ٩٨ مردم ،ایجاد تغییر در زندگی خود از طریق صندوق ها را کنار گذاشتند و آمدن بە خیابان را انتخاب کردند و فریاد زدند کە ” تمومە ماجرا.” از اینرو امروز پس از این واقعیاتِ آشکار و غیر قابل انکار، خیابان و محیط کار و زیست می رود که به میدان تعیین تکلیف نهائی با این رژیم تبدیل شود.
تجربه 42 سال حاکمیت این رژیم نشان داده است که جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است و تا حذف کامل آن نمی توان امیدی بە هیچگونە تغیری در زندگی مملو از فقر و محرومیت و بی حقوقی حداکثر مردم داشت. سران رژیم اسلامی بیشتر از هر کسی میدانند که در میان مردم ایران ریشهای ندارند و آگاهند که بیش از نود در صد مردم با آنان مخالف هستند و برای سرنگونی این رژیم روز شماری می کنند. نگرانی هائی که این روزها در سخنان رهبران ریز و درشت سران جمهوری اسلامی می بینیم انعکاس همین شناختِ واقعی است که آنها از مردم ایران بدست آورده اند.
به دلیل ترس از خیزش مردم است کە بخش عمدە ثروت این جامعە را صرف نهادهای امنیتی سرکوبگر، صرف گسترش سیاستهای های سرکوبگرانە خود می کنند . اما اگر این رژیم این چنین در مقابل مردم شمشیر را از روبستە است و صدای اعتراض و دادخواهی آنان را با گلولە و زندان و شکنجە و اعدام پاسخ میدهد، بر پائی نمایش های انتخاباتی در عین حال پیامی است به دولتها بزرگ و به سرمایه جهانی که جمهوری اسلامی از تک و تا نیفتاده است و گویا هنوز قادر است امنیت سرمایه و شرایط سود آوری آنها را تضمین کند. اما تلاش رژیم از این لحاظ نیز نتیجه ای نخواهد داد. زیرا نمی تواند بی رونق بودن انتخابات را از چشم ناظران خارجی و سرمایه گذاران پنهان کند. در عین حال همه دریافته اند که سیاست سرکوب هم نمی تواند امنیت سرمایه را در دراز مدت برای سرمایه گذاران خارجی در ایران تضمین نماید.
اگر چه سران رژیم احتمالاً تلاش خواهند کرد که روشهای جدید و سناریوهای فریبکارانه تری را برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای آزمایش کنند،اما بدون شک این تلاشها بی ثمر خواهد بود. زیرا در رابطهِ بین مردم و رژیم کار از این حرفها گذشته است. شرایطی که این رژیم طی 42 سال حاکمیت خود بر اکثریت مردم ایران تحمیل کرده است، غیرقابل تحمل تر از آن است که حتی بخشهای محدودی از مردم هم امیدی به تغییر از طریق صندوق رای برایشان باقی مانده باشد.
تا آنجا که به اصلاح طلبان و میانه روان حکومتی مربوط می شود، قضیهِ بی اعتنائی مردم به مضحکه انتخاباتیِ پیش رو، از اظهارات گلایه آمیز آنها و دریوزگی به درگاه ولی فقیه و شورای نگهبان بسیار فراتر است. امروز “ما رای نمیدهیم” به شعار اصلی هر اعتراض و تجمعی تبدیل شده است. رژیم، اصلاح طلبان حکومتی و میانه روها را به موقعیت اپوزسیون بی خطر و بی ضرر رانده است، تا آنها را در این ظرفیت برای روز مبادا به کار بگیرد. از اینرو لحن انتقادآمیزِ آنها نیز بخشی از یکی از سناریوها برای بقای رژیم اسلامی است و کسی آنرا جدی نمی گیرد.