در روزهای گذشته، رسانهها ی داخل کشور گزارشهای متعددی در ارتباط با گرانی و کمبود دارو منتشر کرده اند؛ روزنامه آفتاب یزد در شماره امروز سه شنبه خود با استناد به اطلاعات مرکز آمارایران و خبرگزاری ایلنا گزارشی را منتشر کرده است، که با همه تکاندهنده بودنش تنها گوشه ای از واقعیت را منعکس می کند. در این گزارش آمده است:
« براساس این دادهها، «خانوارهای شهری که در سال ۱۴۰۱دارای درآمدی معادل ۱۲میلیون تومان و کمتر بودند ، به طور میانگین حدود ۱میلیون و ۴۰۰ هزار تومان را صرف هزینههای بهداشت و درمان کرده اند».اما در واقع حداقلبگیران در سال ۱۴۰۱خیلی کمتر از ۱۲میلیون تومان و به طور متوسط فقط ۶میلیون و ۵۰۰ هزار تومان حقوق گرفتهاند؛ صرف ۱میلیون و ۴۰۰ هزار تومان از ۶میلیون و ۵۰۰ برای درمان، به راستی کمرشکن است؛ وقتی یک خانواده کارگری بیمار در خانه دارد، چطور باید اجاره خانه و خرج خوراک و آموزش و سایر هزینهها را بپردازد؟
اما همین آمارهای مرکز آمار در عین حال نشان می دهند که افرادی که ۳۶ تا ۴۸ ملیون تومان در آمد ماهانه دارند بطور متوسط ۴ ملیون تومان در ماه هزینه درمان می کنند. تفاوت هزینههای درمان بین دهکهای درآمدی نشان میدهد که چطور درمان به پدیدهای طبقاتی و کالایی بدل شده است. فردی که ۳۶ تا ۴۸میلیون درآمد ماهانه دارد، خیلی راحت میتواند۴ میلیون تومان برای درمان بپردازد؛ اما برای یک کارگر حداقلبگیر همان یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان پول درمان، شبیه به یک کابوس است؛ این کابوس، تلخ و سنگین است .یک فعال کارگری به گزارشگر روزنامه گفته است:«درمان طبقاتی و کالایی شده؛ برخورداران و خواص از بهترین داروها و خدمات درمانی برخوردارند ولی برای فرودستان و نود و نه درصدیها، خرید داروهای ساده یا مثلاً پرکردن یک دندان کرمخورده چیزی شبیه یک کابوس است.» و رئیس کانون بازنشستگان می گوید: «بازنشستگان بسیاری هستند که دیگر مدتهاست سراغ دوا و درمان و دکتر نمیروند؛ با گران شدن هزینههای دارو و درمان، بازنشستگان به راهکارهایی مثل «خود-درمانی» روی آوردهاند؛ دیگر در توانشان نیست که بروند و بیماریهایشان را معالجه کنند، هزینههای دارو و درمان آنقد رزیاد است که ترجیح میدهیم دکتر نرویم، در خانه میمانیم تا ببینیم چه میشود.»
جمهوری اسلامی که جان انسان ها را به هیچ می گیرد و در راستای دوام و بقای حاکمیت ظالمانه اش انسان ها را از اولیه ترین امکانات زندگی نظیر تامین بهداشت و سلامتی محروم می سازد، رژیمی است که از طریق دستگاههای نظامی و امنیتی اش همه ثروت و سامان جامعه را قبضه کرده و حاصل رنج کارکارگر را خرج تجهیز دستگاه سرکوب، ماجراجوئی نظامی در بیرون مرزها و کانونهای اشاعه جهل و خرافه می نماید.
در این کشور بدحالترین بیمارها هم بدون پیش پرداخت به بیمارستان ها راه داده نمیشوند و جنازه مردگان را هم برای تسویه حساب گروگان می گیرند. در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی، باید مردم تهیدست بخاطر در دسترس نداشتن یک شیشه شربت سینه، چند قرص تب بُر و مسکن و چند کپسول آنتی بیوتیک، در تب و از درد بسوزند و بنالند، در این مملکت باید فرزندان خردسال کارگران و زحمتکشان بخاطر گرانی دارو، ساده ترین بیماریهای شان به بیماریهای مزمن و مهلک تبدیل گردند و تا آخر عمر عوارض آزاردهنده اش را تحمل کنند.
در حالیکه بر اثر تشدید فقر در میان اقشار کم درآمد جامعه و سوء تغذیه، شیوع انواع بیماری ها و میزان مرگ و میرهای زودرس، روز به روز بیشتر می شوند. کمبودهای پزشکی و درمانی، افزایش قیمت داروها سرعت این پروسه را بیشتر و بیشترکرده است.
بهداشت و درمان رایگان حق مسلم هر شهروندی است. هیچکسی نباید بخاطر در دسترس نبودن خدمات پزشکی و درمانی در رنج باشد. شایسته نیست هیچ انسانی با محروم بودن از خدمات پزشکی و درمانی در بستر بماند و رنج ببرد و بمیرد. انسان امروز سزاوار آن است که صد در صد از سیستم خدمات بهداشتی و درمانی رایگان بهره مند باشد.کارگران بسیاری از کشورها در نتیجه سال ها مبارزات خود توانسته اند دولت ها را به تامین بهداشت و درمان شهروندان موظف کنند. اگر کارگران بخش وسیعی از جهان توانسته اند با مبارزات خود دولتهای سرمایه داری حاکم را ناچار سازند تا خود را در قبال تامین بهداشت و سلامت جامعه مسئول بدانند، کارگران و زحمتکشان ایران نیز می توانند با اتکا به اتحاد و مبارزه متشکل و سازمان یافته خود، خواست بهداشت و درمان رایگان را به این رژیم تحمیل کنند تا بخشی از دستمزدهای پرداخت نشده کارگران و سهمی از ثروت های غارت شده مردم را به شکل خدمات درمانی و بهداشتی به آنان برگرداند.