اکنون یک هفته است که خیابانهای بارسلون مرکز ایالت کاتالونیا در اسپانیا میدان رویاروئی مردم ونیروهای انتظامی است. روز دوشنبه چهاردهم اکتبر، بیست ودوم مهر دادگاه عالی اسپانیا حکم محکومیت نه تن از رهبران جنبش استقلال طلبانه کاتالونیا را درمجموع نزدیک به صد سال اعلام کرد. این حکم از همان روز دوشنبه در بسیاری از شهرهای کاتالونیا یک جنبش اعتراضی توده ای را سبب گردید. علاوه برآن در تعدادی از شهرهای دیگر اسپانیا و سایر کشورهای اروپائی متینگهای همبستگی با اعتراضات مردم کاتالونیا بر گزارشد. بارسلون اما همان دوشنبه اعتراض خود را در خیابانها ومیادین شهر نشان داده وجوانان شورشی فرودگاه بارسلون را به اشغال خود درآوردند. روز بعد یعنی پانزدهم اکتبر در عین حال یاد آور یک واقعه تاریخی برای مردم کاتالونیا بود. هفتاد ونه سال پیش رئیس دولت کاتالونیا “لوئیز کمپانی” که استقلال کاتالونیا را اعلام کرده بود توسط نیروهای اعزامی دولت مرکزی اسپانیا به قتل رسید. به همین مناسبت “کیم تورا” نخست وزیر کاتالونیا با حضور برمزار وی اعلام کرد که “ما مجددا این کار را خواهیم کرد”. اشارۀ او به همه پرسی اول اکتبر دوسال پیش در کاتالونیا بود که علیرغم مخالفت دولت مرکزی اسپانیا انجام گرفته بود و اکنون در روز پیش نه تن از رهبران محکوم شده بودند. او با اشاره به محکومیت آنان اعلام کرد که “انجام یک همه پرسی جرم نیست از آنرو که اسپانیا از امضاء کنندگان کنوانسیون جهانی مبنی برحق تعیین سرنوشت ملتها میباشد” .
از همان روز دوشنبه وبا شروع اعتراضات، عکس العمل نیروهای سرکوبگر بورژوازی در مقابل مردم معترض بسیار سرکوبگرانه بود. درهمان روز اول صدها نفر زخمی ودستگیر شدند. یک جوان بیست ودو ساله ناشی از اصابت گلوله پلاستیکی یک چشم خود را ازدست داد. دولت اسپانیا از زخمی شدن بیش از صدو هشتاد نفر خبر داد و این نشان میداد که نیروهای سرکوبگر با چه سبعیتی به صفوف مردم معترض حمله کرده اند. نخست وزیر سوسیال دمکرات اسپانیا “سانچز” هشدار داد کسانی که در خشونتها دست داشته باشند با شدیدترین برخورد قانون روبرو خواهند شد.
زمانیکه رئیس دولت کاتالونیا از نخست وزیر اسپانیا خواست که حکم محکومیت رهبران جنبش استقلال طلبانه را لغو کند، او مدعی شد که “هیچکس را به خاطر افکار وایده هایش محکوم نمیکنند بلکه به خاطر جرمی که مرتکب شده اند”. باید از او پرسید چگونه است که رهبران کودتای فاشیستی 1981 با گشاده دستی دولت اسپانیا مورد عفو قرار گرفتند ولی رهبرانی که خواهان تعیین حق سرنوشت که یک حق به رسمبت شناخته شده جهانی است، مجرم شناخته میشوند. نخست وزیر اسپانیا بیشرمانه ادعا کرد که ما “با یک جنبش مسالمت آمیز روبرو نیستسم بلکه با جنبشی روبرو هستیم که توسط گروههای مخصوصی هدایت میشوند که با اعمال خشونت در خیابانها زندگی عادی در بارسلون را به هم زده اند”. این جمله نا آشنائی نیست، همین جمله را از زبان دولت سرکوبگر جمهوری اسلامی در ارتباط با اعتراضات گسترده دیماه سال گذشته شنیدیم، همین جمله را از دهان دولت عراق در رابط با اعتراضات مردم عراق در روزهای گذشته شنیدیم.
دولتهای بورژوازی به خود حق میدهند که گله های تا دندان مسلح و وحشی خود را به جان مردم معترض بیاندازند ولی مردم معترض حق ندارند در مقابل این وحشیگری ها به دفاع از خود بپردازند.
صبح روز چهارشنبه شانزدهم اکتبر دهها هزار نفر از معترضین تحت نام “مارش پنجگانه” از پنج شهر کاتالونیا مارش اعتراضی خود به طرف بارسلون را آغاز کردند تا در راه پیمائی مرکزی در روز جمعه هیجدهم اکتبر درآنجا حضور پیدا کنند.
اگر کارگران شهرداری بارسلون شیپور اعتصاب کارگران در دفاع از جنبش اعتراضی را به صدا درآوردند، همزمان دانشجویان دانشگاه بارسلون شروع اعتصاب خود را اعلام نمودند. اعتصاب کارگران ودانشجویان اما تنها به بارسلون ختم نشده وبه دیگر شهرها هم کشیده شد. همۀ علائم نشان میداد که مردم خود را برای یک زورآزمائی در روز جمعه آماده میکنند. روز جمعه از سرتاسر کاتالونیا مردم به بارسلون آمده بودند و بدین سان به دنبال اعتصابات سرتا سری در اکثر شهرها، روز جمعه بارسلون به تصرف معترضین در آمد. صدها هزار نفر با تصاویر رهبران جنبش استقلال طلبانه، بارسلون را به میدان ابراز قدرت خود تبدیل کرده بودند. همزمان اعتصاب همه جا را فرا گرفته بود. طبق اعلام وزیر کار کاتالونیا، در روز جمعه بین شصد تا هشتاد درصد کارکنان بخش خدمات، نود در صد دانشجویان، سی در صد کارکنان دولت و نزدیک به بیست وهفت درصد کارکنان بیمارستانها در سرتاسر این ایالت به اعتصاب پیوسته بودند. کارگران بندر و اتومبیل سازی “سیات” نیز روز جمعه دست از کار کشیدند. فرستنده های تلویزیونی و رادیوئی از همان نیمه شب جمعه برنامه های عادی خود را قطع کرده وبه پخش اخبار مربوط به اعتراضات پرداختند. بسیاری از روزنامه ها روز جمعه انتشار پیدا نکردند. اگر بارسلون شاهد عظیمترین راه پیمائی بود ، ولی همزمان در بسیاری از شهرهای دیگر کاتالونیا نیز دهها هزار نفر به خیابان آمده بودند. آنها میگویند “اگر دولت مرکزی یکبار توانست جلوی ما را بگیرد این بار نخواهد توانست” . ما مصممیم به مبارزۀ خود تا کسب استقلال ادامه دهیم. مخالفین استقلال هم البته به خیابان آمده بودند ولی آنها حتی نتوانستند یک تصویر حاشیه ای از خود بجای بگذارند.
همزمان در طول هفتۀ گذشته در فاصلۀ چند هزار کیلومتری از کاتالونیا، جهان شاهد تهاجم یک دولت بورژوائی به مردمی بود که خواهان خود گردانی هستند. اینجا دیگر همه اهرمها به کار افتادند. از پیاده نظام آدمخوران بازمانده داعش والقاعده گرفته تا ارتش تا دندان مسلح رژیم فاشیستی ترکیه تا کانتون های خود گردان رژاوا را نابود سازند. وهر دو اینها هر چند در فاصله ای چند هزار کیلومتر و با تفاوتها وویژگیهای خود تصاویری از تراژدی عصر ما هستند . در یکسو مردمی که برای تعیین حق سرنوشت خود میجنگند و در سوی دیگر دولتهای بورژوائی که مردم برایشان فقط وفقط ابزار تولید ارزش افزوده اند. و این البته چه جهان غیر انسانی است.