روزنامه صبح صادق چاپ تهران در شماره اخیر خود، گزارشی دارد در مورد کار کودکان، در این گزارش با اشاره به اطلاعات آماری وزارت کار، که خود اذعان می کند نمی تواند آمار دقیقی باشد، گوشه هائی از این مسئله اجتماعی در ایران را مطرح کرده است. در این گزارش آمده است:«تنها در شهر تهران 14 هزار زبالهگرد وجود دارد که 4700 نفر از این افراد یعنی معادل یک سوم آنها کودک هستند. طبق اعلام وزارت کار و اشتغال حدود هفت میلیون شغل غیررسمی در کشور داریم، ۷ میلیون شغل غیررسمی یعنی افرادی که هیچ بیمهای ندارند و هیچگونه کمکهای معیشتی و رفاهی دریافت نمی کنند بخش اعظم آنرا کودکان کار تشکیل می دهند.» در ادامه گزارش آمده است: « سوء تغذیه به عنوان رایجترین مشکل بچه کار، جدیترین عامل مخرب رشد ذهنی و جسمی اوست. آرتروز، دیسک کمر و اختلالات رشد، آسیبهایی است که از همان کودکی گریبانگیر کودکانی میشود که بارکشی میکنند. عفونتهای ریوی و مشکلات پوستی نیز خیلی زود به سراغ کودکان زبالهگرد میآید.گذر از دوره کودکی و نوجوانی و ورود به دنیای بزرگسالی، سرآغاز دور جدیدی از مشکلات این کودکان است؛ آنها که هیچ آموزشی برای کسب درآمد، مدیریت زندگی و حضور اجتماعی ندیدهاند، با انبوهی از مشکلات جدید روبرو خواهند بود. مطالعات جرمشناسی نشان میدهد اغلب مجرمان و بزهکاران، کودکی پرآسیبی را پشت سر گذاشتهاند».
کودک کار به کودکی اطلاق می شود که به واسطه فقر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی یا توسط باند و مافیا به مدت طولانی ومستمر به کار گرفته میشود. همه آن کودکانی که با سنی کمتر از ۱۸سال در کوره پزخانه ها و کارگاه های کوچک و مزارع و کارگاه های قالیبافی و حجره های تجار بازار و فروشگاه ها و در منازل خانوادههای مرفه به عنوان کارگر و پادو و خدمتکارکار میکنند، کودکان کار محسوب می شوند. آن یک میلیون دختر خانه دار کمتر از ۱۸سال را هم که شبانه روز در خانه کار میکنند، باید به آمار کودکان کار ایران اضافه کرد.
کودکان کار در معرض آسیب های جسمی، روحی، روانی و اجتماعی قرار دارند. آنها از تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آنان توجهی نمی شود. از کودک کار، کارهای سختی طلب میکنند که هرگز در تاب و توان دستهای کودکانهشان نیست. کارهایی دشوار، با پرداختهایی ناچیز، که در مقابل، کودکیشان را از آنها میدزدند و به رشد جسمی و ذهنی آنها، آسیب میرساند.
به این کودکان القاء شده است که شاخص خوشبختی و موفقیت شان را در میزان پولی بدانند که با دست های کوچک شان می سازند و بخانه میبرند. بسیاری از این کودکان تنها به این دل خوش اند که توانسته اند با درآمد ناچیزشان، یکی ازآرزوهای تحقق نیافته خود را برای خواهر وبرادر کوچکتر از خود متحقق سازند.
آنها از هم اکنون باید یاد بگیرند که قانع و بساز بوده و به آنچه که دارند راضی باشند. نباید بلندپروازی کنند. هوس خیلی چیزها را از سر به در کنند. بایدآرزوهای خود را پس بزنند. بایداز کنار آنچه که ندارند و آنچه که بایدداشته باشند، بگذرند.
وقتیکه بر اساس قانون کار جمهوری اسلامی، کارگاه های کوچک کمتر از ۱۰ نفر جمعیت، مشمول هیچ حسابرسی قانونی نیست و براینگونه مراکز کار هیچ کنترلی حاکم نیست، این مراکز، پر از کودکان کاری است که نه تنها جسم شان دور از حسابرسی قانونی به تباهی کشیده می شوند که به وحشیانه ترین شکل هم استثمار می گردند و همان کاری راکه به یک بزرگسال تحمیل می کنند، به یک کودک هم تحمیل می نمایند و وادارشان میسازند که بر آنچه بر آنان روا می دارندمطیع باشند. کار کودک بازار ارزانی است و حتی اگر کودک به اندازه فرد بزرگسال کار کند، حقوق او به اندازه فرد بزرگسال نیست.
کودکانکارجزوآندستهازقربانیاننظامسرمایهداریاندکهبهاشکالگوناگونموردانواعسواستفادههاقرارمیگیرند. به عنوان بی حقوق ترین کارگران خاموش استثمار میشوند. بسیاری از آنان برای فرار از کاری که زورشان به آن نمی رسد اما باید دست خالی به خانه برنگردند، به آسانی به دام شبکه های قاچاق و توزیع موادمخدرمی افتند، به آسانی به دام مافیای تجارت سکس و دلالان تن فروشی و باندهای سرقت می افتند، تحقیر و طرد و رانده می شوند، کتک می خورند.
طبیعی است در جامعه ای که نرخ رسمی خط فقرش روزبه روز بیشتر می شود، باید کودکان اینمردم فقیر و تهیدست و بیکار بجای تفریح، بجای آموختن وشکوفا شدن، و برای تغییراتی جزیی در زندگی بخور و نمیرشان، تن به هر کاری بسپارند.
در کشوری که حقوق کارگران شاغلش ماه ها به تعویق می افتد و ملیونها تن بیکار شده اند، باید فرزندان اینکارگران و دیگر اقشار تهیدست جامعه درابعاد میلیونی کنار پیاده روها واکس بزنند، زباله دان های کوچه پس کوچه ها رازیرورو کنند و اشغال جمع کنند، سر چهارراههای پر ترافیک و خطرناک شیشه ماشینها راپاک کنند و فال حافظ و آدامس و سیگاربفروشند. کارکودک جرمی است که در جامعه طبقاتی نسبت به کودکان اعمال میشود. کودکان نباید مجبور باشند بجای بازی و تفریح وآموزش، به تیم نان آور خانواده تبدیل شوند.