کاوە الیاسی
٩ فوریه ٢٠٢٣
- جمعی از انسانهای پاکباخته و دلسوز که بجز خوشبختی انسان هدف دیگری را تعقیب نمیکردند، بنا به شرایط سرکوب و خفقان تشکیلات کوچکی درست کردند که تقریبا” بعد از یک دهه کار و فعالیت مخفی زیر سلطه یکی از هارترین و دیکتاتورترین سیستمهای دنیا که ساواک بازوی سرکوبش بود، سرآنجا در ٢٦ بهمن ٥٧ با جانباختن رفیق محمد حسین کریمی، یکی از بنیادگزاران و رهبران، فعالیت علنی خود را شروع کرد. تشکیلاتی که بسرعت آوازهاش نه فقط در شهرهای کردستان بلکه بعضا” به شهرهای دیگر ایران هم رسید.
نهالی که معجزهآسا شاخ و برگش رشد کرد و در قامت آبیدر، نکروس، اربابا و دها کوه سر به فلک کشیده دیگر کردستان ظاهر شد. این شد رازی، که در آن پتانسیل عظیم و حقیقتی غیر قابل انکار نهفته بود، که دیگر نه برای ناسیونالیزمی که حتی به شعار و سیاستهای پایهای خود هم پایبند نبود و نه برای مرتجعین محلی که سالها بود خرافه پراکنی میکردند و خود را ناجی مردم میپنداشتند، قابل انکار و حذف نبود.
کردستان، جامعهای که مردم آن طی سالهای متوالی کمرشان زیر انواع ستمها از جمله ستم طبقاتی، ملی و جنسیتی خم شده بود و هر بار الیتی از این جامعه که توانسته بود خواست مردم مبنی بر لغو ستم ملی را فرموله کند، توانسته بود که سوار بر موج نیرو و توان مبارزاتی مردم شود و آنها را دور خود گرد آورد. اما بخاطر ماهیت سیاسی (حزب تک سوالی) و همزمان مصلحت گروهی و سازمانی و حتی شخصی این گروه و تشکلها هرگز نتوانسته بودند که در راستای خواست مردم حرکت کنند و کوچکترین دستاوردی در راستای بهتر کردن زندگی آنها بدست آوردند و مداما” باعث و بانی هدر دادن انرژی مبارزاتی مردم و ناامید آنها شده بودند. اما کومهله، جمعی از انسانهای مبارز که طی یک دوره کار و فعالیت در محافل کوچک توانسته بودند مشکلات جامعه را (بخصوص جامعه کردستان) تجزی و تحلیل و فرموله کنند. همزمان از عدم توان نیروهای سیاسی در جواب به معضلات و مشکلات جامعه بخوبی مطلع بودند، از این رو تصمیم به فعالیت حرفهایتر در این رابطه گرفتند و راسما” شروع به مبارزه کردند. کومهله بر عکس احزاب و سازمانهای دیگر که امر مبارزاتی خود را به یک مسئله خاص گره زده بودند، مانیفستی بود برای جواب دادن به اکثر معضلات و مشکلات موجود در جامعه و برای هر کدام برنامه و سیاست داشت که منجرب به دستاوردهای قابل توجهی برای جنبش انقلابی کردستان شد. با وجود اینکه جهانبینی و سیاست کومهله بر پایه بنیاد نهادن جامعه فارغ از ظلم و ستم، برقراری آزاد و برابر، جامعهای بدور ازبندگی انسان به دست هم نوع خود و برقراری عدالت اجتماعی بنا نهاده شده بود، اما کومهله پیوسته سعی کرده برای بدست آوردن موفقیتهایی که حتی اگر کوچک هم باشند اما به نوعی تاثیرات مثبتی بر زندگی مردم بخصوص در عرصه معیشتی و آزادی داشته باشند هرگز دریغ نکند و آن سیاست را یکی از اولویتهای فعالیت روزمره خود دانسته.
بر این مبنا که مبارزه کار و حرفه فقط یک عده و یا الیت خاصی از جامعه نیست، کومهله از اولین روزهای علنی شدن خود سعی کرد که تمام اقشار تحت ستم جامعه را برای رهایی خود تشویق کند، تا بتوانند هر کدام در حد توان و در راستای رهایی خود و جامعه ایفای نقش کنند. چنین شد که خیل عظیمی از زنان، مردان و جوانان انقلابی به صف مبارزه پیوستند و این مسئله موجب شد که مبارزه فراگیر و سرکوبش برای دشمن مرکزی و محلی پرهزینه و سختتر باشد.
کم نبودند و نیستند حزب و سازمانهایی که در جامعه کردستان ایران فعالیت میکنند. جدا از قد و قواره تشکیلاتی و تاریخچه پیدایش آنها اگر بخواهیم با یک نگاه سریع دور و نقش هر کدام را در فعل و انفعالات و برهه زمانی حساس کردستان برسی کنیم که تا بتوانیم از این طریق تا اندازهای کارنامه فعالیت آنها را جلو چشم خود ترسیم کنیم، بی شک نمیتوان تشکیلاتی را پیدا کرد که به اندازه کومهله در موارد مختلف موفق و سیاستهایی پیشرو را به سنت و فرهنگ جامعه کردستان تبدیل کرده باشد. این دستاوردها باعث و بانی هر چه بیشتر سازمان یافتگی و بالا بردن سطح اگاهی جامعه کردستان نسبت به دیگر نقاط ایران شده است. برای نمونه در رابطه با دفاع از حق و حقوق کارگران و زحمتکشان، برابری زن و مرد، جدایی دین از دولت، مبارزه با فرهنگ مردسالاری، فعالیتهای زیست محیطی و مبارزه برای لغو ستم ملی و اراء برنامه پیشرو در حد تشکیل دولت مستقل که در اکثر اسناد تشکیلاتی از جمله “برنامه کومهله برای حاکمیت مردم در کردستان” موجود است، میتوان اشاره کرد.
یکی از ویژگیهای اصلی کومهله سازمان دهی و اتکا به جنبشهای اجتماعی برای به سرآنجام رسانیدن انقلاب اجتماعی است که در طول تاریخ مبارزاتی خود در این رابطه فعالیت و تلاش زیاده کرده و در این ضمینه دستاوردها و موفقیتهای چشمگیری کسب کرده. با سازمان یافتن جنبشهای مختلف اجتماعی که هر کدام دور یک یا چند خواست جمع میشوند و سرآنجام در یک نقطه همچون رودهای خروشان به دریا تبدیل میشوند، آن موقع است که کار سیستمی را که باعث و بانی تمامی مشکلات و بدبختیها آنها شده یکسره میکنند. در این دوره که شاهد خیزش انقلابی “زن زندگی آزادی” به پهنای ایران هستیم، لازم است که جنبشهای پیشرو اجتماعی، فعالیتهای خود را گستردهتر و سطح همکاری با همديگر را اراتقا دهند. این امر میتواند کمک کند که شعار و خواستهای آنها هژمونی پیدا کند و به خواست اصلی خیزش انقلابی ژینا تبدیل شود.
کلام آخر
ژینا، ژیانەوە (زندگی بخشیدن، زنده شدن)
دختر کردی که با جان باختنش، جان تازهای به مبارزات و اعتراضات مردم ایران بخشید و آن را وارد فاز جدید و جدیتری کرد. خشم و نفرت از قتل حکومتی ژینا به توان و انرژی در مردم جان به لب رسیده تبدیل شد که بغض در گلو گیر کرده چندین ساله آنها را چنان در قامت شعار “زن زندگی آزادی ” فریاد زد که در کوتاهترین مدت مرزهای ایران را در نوردید و در اکثر کشورهای دنیا طنین افکند. این صدا احتمال دارد هر لحظه انقلاب ایران را رقم بزند، در این صورت اصلیترین سوالی که میتواند مطرح باشد. ما در کجا ایستادهایم و وظیفه تاریخی ما چیست؟
کم نیستند انسانهای شریفی که بخشی از زندگی خود را در صفوف مبارزه در حزب کمونیست ایران و کومهله سپری کردهاند و حال به هر دلیلی در صفوف این تشکیلات نیستند و شرافتمند در گوشه و کنار دنیا زندگی میکنند. هنوز به گذشته خود افتخار میکنند و آرمانهایی را که دورهای بخاطرش جان فدای کردەاند، هنوز آرزوست.
باید گفت که شما قهرمانانی هستید که در عرصههای مختلف مبارزه برای رسیدن به زندگی بهتر حماسها آفریدید که تاریخ هرگز آنها را فراموش نخواهد کرد. در شکل دادن به فرهنگ آزادی و برابری خواهی و تبدیل آن به سنت جامعه دست بالایی داشتید. اما مهمتر از همه و همیشه باید گفت که بخاطر تلاشی و فعالیتی که در گذشته کردهاید و برای به سرآنجام رسانیدن موفقیت آمیز خیزش انقلابی “زن زندگی آزادی ” در راستای خواستهای جنبش انقلابی کردستان، به توان و تجربه شما بیشتر از همیشه نیاز است. برای تاثیرگذاری و ایفای نقش هر چه بهتر در این ضمینه لازم به سازمانیابی و ظرفی است که همه این پتانسیل را در درون و یا دور خود جمع کند. اگر تاریخ و نظارگری شما را در طول این چند سال اخیر شاهد بگیریم و با وجود همه کم و کاستیها و انتقاداتی که احتمالا” وجود داشته باشد، اما اغراقآمیز نیست که بگويم حزب کمونیست ایران و کومهله میتواند آن آلترناتیو ایدال برای این امر تاریخی باشد. امیدوارم که این وظیفه تاریخی و ضروری جدی گرفته شود و در آینده نزدیک باهم، دور هم و منسجمتر به امر مبازره بپردازیم.