حزب کمونیست ایران

کوچ افتخار آمیز مردم مریوان در 31 تیر 1358 و درس های آن

31 تیر 44 سال از کوچ تاریخی و افتخار آمیر مردم مریوان می گذرد. بعد از سرکار آمدن رژیم اسلامی جدید به کمک امپریالیسم آمریکا مردم شهر مریوان تحت رهبری کاک فواد مصطفی سلطانی و اعضای کۆمەڵه برای مقابله با رژیم ارتجاعی و مذهبی جدید و مزدوران داخلی آن خود را در ارگان های متعدد توده ای در شخر و روستاهای کردستان و از جمله شهر مریوان متشکل کردند. از میان تشکل‌های توده‌ای میتوان از “اتحادیه دهقانان”، “جامعه معلمان”،  “شورای شهر”، “ستاد حفاظت” مریوان، “شورای کارگران شهرداری”، “اتحادیه کارگران بیکار”، “جامعه زنان” بعد از آن “اتحادیه زنان”، “کانون محصلین” نامبرد. این تشکل ها که توسط کمونیست ها هماهنگ میشدند نیروی هژمون در اداره شهر بودند.

افراد مسلح و مزدوران تازه شکل گرفته محلی به حمایت نیروهای نظامی موجود در پادگان مریوان مشغول انسجام دادن به نیروی خود شدند. مخصوصا محل مکتب قران، که به زودی به صورت لانه مرتجعین و بویژه کهنه ملاکین و ساواکی های خزیده در مکتب قرآن در آمد، شروع به دخالت در اداره شهر کردند که به طرزی کاملا دموکراتیک توسط شورا شهر اداره میشد. شورا، که در آن زنان و زحمتکشان نقش برجسته ای داشتند اعتماد به نفس زیادی به اقشار گوناگون ساکن در شهر جهت اداره امورات خود بخشیده بود. این شیوه از اداره شهر، که مورد بازدید و درس آموزی از جانب نیروهای انقلابی و سکولار از سایر مناطق ایران را فراهم کرده بود زنگ خطر آشکاری برای حکومت مذهبی و استبدادی جدید و مرتجعین محلی به حساب آمد. آنها و مخصوصا افراد مستقر در مراکز مرتجعین در مقابل اقدامات دموکراتیک انقلابیون و نیروهای سکولار به نفع کارگران، زنان و دهقانان در مقابله با پس مانده های مالکین و ساواکی های قدیم احساس خطر نمودند. آنها به کمک افراد مکتب قرآن اقدامات ضد مردمی، ضد کمونیستی و ضد کارگری آشکاری را پیشه کردند. مرتجعین بویژه در مقابل زنان فعال در اداره شهر و متشکل در “جامعه زنان” تبلیغات سوئی را شروع نمودند. نیروهای پس مانده از ارتش ضد مردمی شاهنشاهی و افراد مسلح جدید از طرف رژیم جدید در پادگان مریوان تقویت و آماده حمله به شهر شدند. آنها برای مقدمه چینی ابتدا حملاتی تروریستی علیه افراد با نفوذ و فعال در شهر را شروع کردند تا امنیت تامین شده در مریوان را دچار اختلال کنند. شورای شهر بلافاصه ستاد حفاظت تشکیل داده و گشت های مسلح به عملیات تروریستی پایان دادند. این بار افراد مرتجع محلی و اعضای مکتب قرآن به صورت علنی حملات مسلحانه به فعالین مخصوصا کمونیست ها را شروع کردند. اقدامات سرکوبگرانه آنها نیروهای مردمی و انقلابی شهر را منسجم تر و فعالیت زنان آزاده، شهروندان مبارز و ستاد حفاظت را بیشتر کرد. شورای شهر با تدبیر و شیوه های دسته جمعی و مردمی زندگی در شهر را عادی نمود و ارتباطات خود با انقلابیون در سایر شهر های کردستان و خارج کردستان را منسجم تر نمود. مدتی آرامش بر شهر حاکم گشت که در بطن آن صفوف انقلاب و ضد انقلاب خود را برای یک رویاروئی سرنوشت ساز آماده کردند. در چنین شرایطی دایر شدن مقر سپاه پاسداران در شهر و حضور شماری از اوباش و اعضای بدنام مکتب قرآن در آن مردم و نیروهای انقلابی را نگران کرد.

اوباش از همان روز اول دایر کردن مقر بازدید بدون دلیل خودروها و اخطار کردن به زنان برای رعایت حجاب اجباری در برابر محل استقرار خود را آغاز نمودند. آنها ستاد حفاظت و انقلابیون و کمونیست ها را علنا تهدید کردند. فعالین ستاد حفاظت پس از مشورت با افراد صاحب نفوذ و کنشگران در سایر نهاد های انقلابی و مردمی تصمیم گرفتند تظاهراتی مردمی با شعار بستن لانه مزدوران و جلوگیری از تبلیفات کابینه موقت بازرگان و صدا و سیما علیه مردم کردستان را سازمان بدهند. . روز ۲۳ تیر برای این تظاهرات در نظر گرفته شد. تعداد زیادی از مردم شهر و ساکنین روستاهای اطراف در این روز به صورت منظم و شکوهمندی تظاهرات کردند. این تظاهرات توسط پاسداران مستقر در مقر جدید به خون کشیده شد. تظاهر کنندگان خشمگین به فرمان مسئولین ستاد حفاظت به طرف مقر هجوم برده و آنرا فتح کردند.

از آن روز ببعد تا روز 31 تیر چندین دور مذاکره با فرمانده پادگان و نمایندگان رژیم جدید با درخواست تحویل شهر به پاسداران برگزار گردید که به جائی نرسید. فرمانده پادگان تصمیم دولت برای تصرف قهری شهر را به اطلاع نمایندگان رساند. اعضای شورا در مشورتی نیمساعته با افراد حاضر تصمیم گرفتند بزرگ و کوچک شهر را تخلیه کنند و ازدرگیری با نیروئی تا دندان مسلح و آماده کشتار جلوگیری کنند. این تصمیم بلافاصله توسط فعالین سازمان یافته به اطلاع مردم رسید و جز افراد مسلحی که برای حفاظت از خانه های مردم سازمان داده شدند بقیه با سرعت و نظمی شگفت شهر را ترک کردند. اعضای شورای شهر و نیروهای داوطلب فراوان در مدتی اندک زندگی ایمنی را در اُردوگاه “کانی میران” سازمان دادند. خبر کوچ در رسانه‌های مختلف در ایران و حتی بین المللی پخش شد. سیل کمک و راه پیمائی از شهرهای مختلف ایران و کردستان به طرف محل استقرار جدید مردم مقاوم و مبارز مریوان راه افتاد. راه پیمایان حرکت کرده از سنندج در سر راه خود 8 نقر از مبارزین و تعدادی از مردم دستگیر شده توسط نیروهای پادگان را آزاد کردند.

بعد از استقرار منظم مردم در کانی میران و تصمیم آنها به مقاومت جمعی نمایندگان دولت و سپاه جدید پاسداران ناچار شدند با نمایندگان شورای شهر که رفیق فواد مصطفی یکی از آنان بودند به مذاکره بنشینند. پس از چندین دور مذاکرات فشرده بالاخره نمایندگان مردم با کسب قول حفاظت از مردم و حفظ دستآوردهایشان و با جلب رضایت ساکنین اردوگاه در روز 13 مرداد به کوج سرفرازانه خود پایان دادند.

درس های آن مقاومت توده ای، هنوز چنان ارزشمند و تاثیرگذار است که اخیرا تبلیغات چی های خشک اندیش رژیم فیلمی سراپا دروغ و تحریف آمیز پیرامون آن رویداد شکوهمندِ مردمی را سرهم کرده و برای ترمیم روحیه نیروهای متزلزل شده خود در کردستان پخش کرده اند. اما این دروغها و تحریف قادر نشده و نمیشود تا درس هائی که مردم از اداره شورائی، اتحاد با همدیکر، کار با کمونیست ها و مقاومت سازمایافته را فراموش کنند. دستآوردهای کوچ تاریخی مردم توش و توان تازه ای به جنبش انقلابی خلق کرد و انقلابیون در سایر مناطق ایران بخشید. پیروزی نمایندگان مردم و در راس آنها رفقای جانباخته کمونیست رهبر فواد مصطفی سلطانی و کمونیست برجسته عطا رستمی بر مرتجعین و نمایندگان رژیم جدید آنها را بیشتر محبوب مردم کرد.