در یک ماه گذشته اخباری در رابطه با تمایل سازش جمهوری اسلامی با عربستان سعودی با وساطت برخی از طرفهای دیگر از جمله پاکستان توسط خبرگزاریها منتشرگردیده. در این فاصله این اخبار هر بار با تکذیب یا تأئید شرمگینانه از جانب جمهوری اسلامی بازتاب یافته اند. سرانجام عمران خان نخست وزیر پاکستان به منظور میانجی گری میان ایران و عربستان روز یکشنبه ۲۱ مهر ماه وارد تهران شد و قرار است به همین منظور امروز دوشنبه عازم عربستان شود. او پس از گفتگو با حسن روحانی در کنفرانس مطبوعاتی فاش ساخت که در دیدارش از آمریکا، ترامپ از وی خواسته تا میان عربستان و جمهوری اسلامی میانجیگری کند. حسن روحانی نیز ریاکارانه اظهار داشت که : “با توجه به حسن نیتی که عمران خان برای مسائل منطقه دارد، کمک خواهیم کرد تا صلح و ثبات به منطقه باز گردد. اما کلید حل و فصل مسائل منطقه پایان جنگ یمن است.“ به گفته حسن روحانی در این دیدار در مورد توافق هسته ای و بازگشت آمریکا به برجام نیز با عمران خان به بحث پرداخته است. عمران خان سپس برای بحث پیرامون همین مسئله به دیدار خامنه ای نیز رفت تا موضع خامنه ای و سپاه پاسداران به عنوان قدرتهای تصمیم گیرنده اصلی جمهوری اسلامی را نیز اخذ کرده باشد.
دو هفته پیش علی ربیعی سخنگوی دولت اظهار داشته بود که: ” پیغامهایی توسط برخی سران کشورها از سوی سعودیها برای ما ارسال شده است”. اما این اظهارات، هم از سوی عادل الجُبیر وزیر مشاور در امور خارجه سعودی و هم از سوی پاکستان تکذیب شدند. در این رابطه وزارت خارجه پاکستان روز جمعه طی اطلاعیه ای اعلام نمود که : ” ادعای درخواست عربستان سعودی برای میانجیگری با ایران عاری از صحت است. و عربستان از پاکستان نخواسته است نقش میانجگری با ایران را بازی کند. ” عادل الجُبیر نیز در تویتی در این رابطه اظهار نمود که: ” پادشاهی سعودی توضیح داده آن کسی که تنشها را ایجاد کرده باید آغازگر تنش زدایی باشد.”
با این حساب و از آنجا که عمران خان ابتدا به تهران و از آنجا به عربستان رفته است، باید حامل پیام جمهوری اسلامی برای سران سعودی باشد و این جمهوری اسلامی بوده که به پاکستان متوسل شده است تا با عربستان سعودی وارد گفتگو شود. البته هفته قبل نیز حسن روحانی گفته بود ” به تماسها با اسلام آباد به عنوان میانجگری با عربستان ادامه خواهیم داد.” خبر گزاری دولتی ایران نیز در گزارشی در این رابطه با عنوان ” آیا یخ روابط تهران و ریاض آب می شود؟” نوشت : ” به نظر میرسد تهران و ریاض به سمت کاهش تنش حرکت می کنند.” به گزارش “ایرنا” علی لاریجانی رئیس مجلس اسلامی نیز اعلام کرد که: ” از هر مذاکره ای با عربستان استقبال می کند.” سخنگوی وزارت خارج رژیم نیز از آمادگی جمهوری اسلامی برای مذاکره با عربستان با میانجی یا بدون میانجی خبر داد.
آمادگی و توافق و اشتیاق همه مقامات جمهوری اسلامی با گفتگو با عربستان با وساطت پاکستان نشانه نیاز رژیم به سازش است. جمهوری اسلامی از تحریکات و تشنجاتی که در منطقه به منظور گرو کشی انجام داده نتایج مورد نظرش را چندان حاصل نکرده است. اقدامات و ماجراجوئیهای سپاه پاسداران در منطقه خلیج نه تنها موجب کسب امتیاز در بده بستان و کاهش تحریمها نشده است، بلکه با عکسالعمل تند آمریکا و دیگر قدرتهای سرمایه داری هم مواجه شده است. به ویژه پس از حمله ماه گذشته به تأسیسات نفتی آرامکو درعربستان که انگشت اتهام همه آنها به سوی جمهوری اسلامی دراز گردید. پس از آن بود که ترامپ اعلام کرد که سه هزار نفر نیروی نظامی با تجهیزات سیستمهای دفاعی به عربستان خواهد فرستاد تا مبادا در جریان استخراج و صدور نفت خللی ایجاد شود.
اما مذاکره و توافق با عربستان سعودی مستلزم باصطلاح “نرمش قهرمانانه” دیگری ازجانب جمهوری اسلامی در منطقه است. عدم دخالت در اموارات کشورهای منطقه، شرط دیگری بود که دولتهای ۱+۵ در توافق برجام به طور نانوشته برای کوتاه کردن دست جمهوری اسلامی از دخالت در کشورهای دیگر تعیین کرده بودند. حال که جمهوری اسلامی از هر لحاظ در تنگنا قرار گرفته است و مجبور به عقب نشینی است، میخواهد اجرای این شرط را به اصطلاح به شیوه آبرومندانه تحت پوشش مذاکره با عربستان سعودی عملی سازد. خامنه ای روز پنج شنبه گذشته در رابطه با تلاش برای این میانجیگری چراغ سبز داد او گفت: “راه تعامل و مذاکره با هیچ کشوری به غیر از آمریکا و اسرائیل بسته نیست.” البته اگر لازم باشد برای مذکره با آن استثناها نیز حیله شرعی آماده خواهندکرد. کما اینکه روحانی و ظریف “لغو همه تحریمهای آمریکا” را شرط انجام مذاکره با آمریکا عنوان کردند.
واقعیت این است که با توجه به وضعیت بسیار نابسامان سیاسی و اقتصادی و فشارهای منطقه ای و بینالمللی که رژیم جمهوری اسلامی با آن دست به گریبان است، و به ویژه با توجه به خطر رشد و گسترش جبنشهای مطالباتی و اعتراضی کارگران و دیگر اقشار تهیدست جامعه که هر روزه صدای آن به بیخ گوش سران رژیم فرو میرود و پاسخی هم برای برآورد کردن آن ندارد، جمهوری اسلامی مجبور به پذیرش محدودیتها و عقب نشینی های بیشتری خواهد بود. اگر زمانی نمایش قدرت نظامی یا توسعه طلبی و دخالت در امور کشورهای منطقه از اولویتهای رژیم بود، در این شرایط استراتژی بقای رژیم در اولویت کارش قرار گرفته و به خاطر آن آماده قبول سازش و گذشت از یمن هم میباشد. اما خروج جمهوری اسلامی از منطقه به تنها نمیتواند معضلات و مشکلات مردم و از جمله مردم یمن را حل کند. مردم ستمدید یمن چندین سال است گرفتار یک جنگ جنایت کارانه نیابتی بین دو دولت ارتجاعی و ضد بشری جمهوری اسلامی و عربستان سعودی هستند. اگر شر دخالتهای خارجی آنها از سر مردم یمن کم شود آنان خود میتوانند زندگی خود را سر و سامان دهند. بنا براین خواست خروج جمهوری اسلامی و عربستان از یمن و عدم دخالت در امور مردم منطقه باید خواست عاجل مردم یمن و دیگر کشورهای منطقه باشد.