از روز جمعه ۲۴ آبان ماه که افزایش سه برابری قیمت بنزین به مانند جرقه ای آتش نارضایتی و خشم فروخورده مردم را شعله ور ساخت،سران رژیم اسلامی از هیچ جنایتی برای سرکوب و به خون کشیدن این اعتراضات فروگذار نکردند.از ولی فقیه تا سران سه قوه، فرماندهان ریز و درشت سپاه، امامان جمعه،استانداران، اصلاح طلب و اصول گرا در هراس از طغیان خشم فرودستان، همصدا با هم،آمادگی خود را برای به خون کشیدن مقاومت معترضان اعلام کردند. سپاه پاسداران طی بیانیه ای معترضان را “اعتشاشگر” و “کینه توز” نامید و اعلام کرد این “افراد آموزشدیده در داخل و خارج کشور بودهاند و با دریافت مبالغی اقدام به آتش زدن و تخریب مراکز” کرده اند. روحانی نیز کسانی که با خودروهایشان راهبندان ایجاد میکردند را تهدید کرد و گفت که از طریق دوربینهای زیادی که در شهرها نصب شدهخودروها و شماره آنها شناسایی میشوند. خامنه ای فرمان داد که نیروهای انتظامی و بسیج به وظیفه خود که حفظ امنیت است عمل کنند.اما به رغم تمام تدابیری که سران سه قوه و کادر رهبری سپاه و دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی اندیشیدند، نتوانستند اعتراضات خودانگیخته تهیدستان شهری و جوانان بیکار را مطابق برنامه و نقشه ای که داشتند در نطفه خفه کنندو از سراسری شدن موج خروشان این اعتراضات جلوگیری کنند.
اکنون که خیزش سراسری آبان ماه در شکل خروشنده آن فروکش کرده است هنوز ابعاد دقیق جنایات هولناکی که رژیم در مقابله با معترضان انجام داده روشن نیست. برپایه گزارش سازمان عفو بینالملل، در جریان این اعتراضات دست کم ۱۶۱ تن جان خود را از دست دادند.کانال تلگرام وبسایت کلمه، که با برخی از محافل حکومتی رابطه نزدیکی دارند از قول یک “منبع آگاه، شمار جانباختگان ثبت شده حوادث اخیر را تاکنون ۳۶۶ نفر اعلام کرده است”. بنا به این گزارش ها در جریان اعتراضات این چند روزه بیش از هزار نفر نیز در اثر شلیک مستقیم نیروهای انتظامی و گارد ویژه زخمی شده اند که بیشتر آنها در خانه ها بستری شده اند. همچنین بنا به گفته سخنگوی “کمیسیون امنیت ملی مجلس” حدود هفت هزار نفر دستگیر شدهاند.موج دستگیری ها همچنان ادامه دارد، در روزهای هفتم و هشتم آذر در استان تهران و سیرجان ۵۵ نفر دستگیر شده اند.اکثریت دستگیر شدگان در مکان هایی نگهداری می شوند که حتی خانواده های آنها از آن خبر ندارند.رژیم در هراس از واکنش افکار عمومی به ابعاد جنایاتی که در این چند روزه انجام داده آمار واقعی قربانیان را پنهان می کند و برای تکمیل اقدامات سرکوبگرانه خود و جلوگیری از بازتاب اخبار مربوط به جنایاتی که انجام داده به سانسور گسترده رسانهها روی آورده است.
سران رژیم و ارگانهای سرکوبگر و صدا و سیمای آن طی چند روز گذشته در اقدامی هماهنگ به وحشت پراکنی در مورد سرنوشت دستگیر شدگان پرداخته اند.وزیر کشور کابینه روحانی در برنامهای تلویزیونی از حضور “منافقان، سلطنتطلبها، تکفیریها”در”اغتشاشات”اخیرسخن گفت. دیگر کارگزاران رژیم مدعی شدند “۱۸۰لیدر اغتشاشات” را دستگیر کرده اند.از سوی دیگر در حالی که عکسها و فیلمهای شلیک مستقیم و از فاصله نزدیک مزدوران رژیم به معترضان غیرمسلح در خیابان ها در شبکه های اجتماعی دست به دست می گردند، سخنگوی سپاه پاسداران در اوج رذالت و فرومایگی مدعی است که معترضان آموزش دیده برای اغتشاشبا “کلتهای مخفی” به مردم شلیک کرده اند.اما اوج گستاخی و وقاحت زمانی است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی با یک “داعشی” به نام “ابولفضل بهرامپور” “کارشناس ارشد ادبیات و علوم قرآنی” در مورد سرنوشت معترضان دستگیر شده به گفتگو می نشیند. این ایدئولوگ”داعشی” رژیم اسلامی در گفتگو با صدا و سیما به نقل از یک آیه قرآن می گوید”آنها را گرفتند. دست راستشان را بریدند، پای چپشان را بریدند، بلافاصله چشمشان را درآوردند و بعد کشتند. این را میگویند، زجرکش”. وی سپس تصریح می کند که “طبق آیات قرآن دستگیرشدگان اخیر باید در همان نقطه جنایت در جلوی چشم مردم زجرکش شوند.”
با این موج تبلیغات وقیحانه وزهرآگین معلوم نیست که اعضای هیئت مرگ و سازماندهندگان کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت و عاملان قتل های زنجیره ای و خالقان کهریزک ها چه نقشه شومی برای دستگیر شدگان خیزش آبان ماه در سر می پرورانند. اما آنچه معلوم است مردم ایران مدتهاست از دوره تابستان ۶۷ عبور کرده اند.اگر آن دوره رژیم جمهوری اسلامی بر امواج توهم توده ها حکمروایی می کرد، اکنون بر دریایی از نفرت و انزجار عمومی برای تداوم سلطه خود دست و پا می زند، بحرانی عمیق و همه جانبه موجودیت رژیم را به تنگنا انداخته و خیزش های دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ مبارزه برای سرنگونی این رژیم را وارد فاز نوینی کرده اند.
با اینحال نباید ظرفیت سرکوب و قساوت این رژیم را دست کم گرفت. نباید بگذاریم سرنوشت دستگیر شدگان خیزش آبان ماه به سرنوشت دستگیر شدگان اعتراضات ۸۸ و خیزش دی ماه ۹۶ دچار گردد.باید بی درنگ مبارزه برای آزادی بدون قید و شرط دستگیر شدگان را در دستور قرار داد. باید در مورد شمار دستگیر شدگان و هویت آنها روشنگری کرد تا رژیم نتواند در خفا هر بلایی که خواست به سر آنها بیاورد. باید با حضور گسترده در تجمع اعتراضی خانواده زندانیان جنبش همبستگی با آنان را تقویت کرد. باید خواست آزادی فوری دستگیر شدگان به خواست هر اعتراض و اعتصابی در ایران تبدیل گردد.خارج از کشور را باید به میدان گسترده کمپین های سیاسی و تبلیغی در دفاع از آزادی دستگیر شدگان خیزش آبان ماه و کلیه زندانیان سیاسی تبدیل کنیم.جلب حمایت نهادهای ترقیخواه، تشکل های کارگری و تمامی انسان های آزاده در سراسر جهان می تواند هزینه سیاسی این جنایات و سرکوبگری ها را برای جمهوری اسلامی بالا ببرد. در یک کلام باید مبارزه برای آزادی و نجات جان این عزیزان در اولویت قرار گیرد.