حزب کمونیست ایران

اعتراضات پسا کرونائی کارگران و تهیدستان در ایران آغاز شد. خواسته ها و شعارهایمان چه باید باشد؟

فرهاد شعبانی

در دومین روز از سر گیری تردد و آغاز کسب و کار و یا به عبارتی دیگر خروج از “طرح فاصله گذاری اجتماعی” و ورود به “طرح فاصله گذاری هوشمند،” شاهد برگزاری دو تجمع اعتراضی در پایتخت بودیم. تجمع اعتراضی رانندگان و مالکان اتوبوسهای تهران و تجمع اعتراضی شماری از دستفروشان در مقابل شهرداری تهران.

این اعتراضات سوای اعتراضاتی است که علیه تصمیم شورای عالی کار مبنی بر تعیین یک میلیون و 835 هزار تومان بعنوان دستمزد سال 1399 در جریان است. اعتراض به دستمزد 5 مرتبه زیر خط فقر در حال حاضر به علت شیوع ویروس کرونا بشکل صدور اطلاعیه های مطبوعاتی از جانب تشکلهای مستقل کارگران، بازنشستگان و فعالین جنبش کارگری در جریان است. با از سر گیری فعالیت اجتماعی در ایران شکل این مبارزه البته که تغییر خواهد کرد.

این اعتراضات سوای اعتراضاتی است که علیه شیوع ویروس کرونا در زندانهای ایران در جریان است. اعتراضاتی که توسط زندانیان و با هدف نجات جان خود با شورش در زندانها آغاز شد و بیرون از زندان توسط خانواده های زندانیان و فعالین اجتماعی تداوم یافت و همچنان در جریان است. این تجمعات سوای اعتراضات علیه عملکرد رژیم و سپاه پاسداران در انتقال ویروس کرونا به ایران و پنهانکاری در باره شیوع این ویروس که با مقاصد سیاسی صورت گرفت، می باشد.

قابل پیش بینی بود که با پایان بحران کرونا و از سرگیری فعالیت های اقتصادی و کسب و کار، ما شاهد  تغییر شکل اعتراضات کارگران و تهیدستان علیه رژیم و از سرگیری خیزش های اجتماعی خواهیم بود. حال که این اعتراضات بتدریج و آهسته و متناسب با شرایط آغاز شده است جا دارد اعم خواسته ها و شعارهایمان را در راستای مدیریت و رهبری این اعتراضات هماهنگ و سراسری  و هدف گذاری کنیم.

نه ما کارگران و نه نظام فراموش نکرده ایم که اعتراضات آبانماه سال گذشته هر گونه رابطه ائی مابین رژیم و توده های مردم کارگر و زحمتکش را به پایان رساند و کارگران و تهیدستان در ایران با خواست سرنگونی نظام به میدان آمدند چرا که، هیچ راهکاری جزء طی چنین مسیری جهت تغییر بنیادی شرایط زندگی وجود نداشت و ندارد.

برای رسیدن به این هدف که نباید پنهان شود و برعکس با صراحت و شفافیت طرح و نیروی این تغییر بسیج و سازماندهی شود، جا دارد با طرح شعارهای طبقاتی طبقه کارگر و تهیدستان را برای رسیدن به آن سازماندهی و به میدان آورد.

این خواسته های می توانند خواسته های زیر باشند :

تعیین دستمزد 10 میلیون تومانی بجای یک میلیون و 835 هزار تومان برای طبقه کارگر در سال 1399 بدون توجه به توجیهات بحران اقتصادی، تحریم و بحران کرونا باید به یک شعار محوری تبدیل و طبقه کارگر را بعنوان طبقه حول این شعار و مبارزه برای این خواست بسیج کرد. خواست افزایش دستمزد تنها خواستی است که می توان کل طبقه کارگر را حول آن بسیج و به میدان آورد.

خواست پرداخت خسارت ناشی از عملکرد دولت در بحران کرونا بر زندگی کارگران و تهیدستان را باید به مطالبه دیگر تبدیل کرد. پرداخت 200 تا 600 هزار تومان به کسانیکه بیشتر از همه صدمه دیده اند و پرداخت یک میلیون تومان وام به سایرین با بهره 12 درصد و بازپس گیری 24 ماهه سیاستی فریبکارانه و صدقه سری است و نباید زیر بار آن رفت. فراموش نشود که همین مقدار هم فقط به  یک عده محدود آنهم در راستای تخفیف خشم و نفرت مردم نسبت به رژیم صورت گرفته است. خسارت کامل باید مطالبه شود.

رفتار و عملکرد نظام در برخورد به زندانیان علل العموم و زندانیان سیاسی و فعالین کارگری زندانی در دورده شیوع ویروس کرونا و در معرض خطر قرار دادن زندانیان یکی دیگر از عرصه های مبارزه است که باید همچنان و تا آزادی کامل کلیه زندانیان سیاسی پیگیرانه ادامه یابد.

سرنگونی هواپیمای اوکرائینی و کشتار 178 نفر از سرنشینان آن و 72 ساعت دروغ به مردم ایران پرسش دیگری است که باید در دستور اعتراضات کارگران و مردم آزادیخواه در ایران باشد و خواست پرداخت خسارت و راستی آزمائی باید همچنان یکی از محورهای مبارزه دوره پسا کرونائی باشد.

احتکار و دریغ اقلام پیشگیرانه پزشکی از کادر درمانی و بیمارستانها، عدم شفافیت در ارائه و انتشار آمار مبتلایان و قربانیان بیماری کووید 19، پنهانکاری در باره شیوع کرونا و مدیریت ناکارآمد این بحران که به مرگ قابل پیشگیری شمار زیادی از شهروندان در ایران منجر شد، باید پرسشی باشد که دولت و نظام را وادار به پرداخت خسارت به کلیه قربانیان این ویروس بکند.

همه اینها و سایر مطالبات و خواستهای متورم کارگران، جوانان، زنان و دانشجویان باید در دوره پسا کرونائی در هر فرصتی طرح و حول آنها اعتراضات کارگری و اجتماعی را شکل داد و تا سرنگونی این نظام باید پیش رفت. رهائی از این زندگی از لحاظ اقتصادی فلاکتبار و از لحاظ اجتماعی اسارت بار در ایران تنها و تنها در گرو سرنگونی این رژیم است و باید سرنگونی رژیم را بعنوان گام اول رهائی قطعی به شعار روز تبدیل کرد. حقیقت این است که، اگر کرونا شیوع پیدا نکرده بود مبارزات طبقه کارگر و مردم زحمتکش ایران وارد مرحله دیگری شده بود. این مرحله از مبارزه با  شروع  فعالیت های اقتصادی و تردد مردم آغاز خواهد شد و باید این مبارزه را رهبری و هدایت، هماهنگ و سراسری کرد. رژیم در موقعیت بسیار ضعیفی قرار دارد و باید این موقعیت را به فرصت تبدیل کرد.