این روزها شاهد وقوع یکی از رویدادهای بزرگ در جنبش کارگری و طبقاتی ایران هستیم. اعتصاب سراسری کارگران پیمانی صنعت نفت ایران که روز 29 خردادماه 1400با اعتصاب کارگران پیمانی شرکت فراب در نیروگاه بیدخون عسلویه آغاز شد، وارد چهارمین هفته خود شده است. طی این مدت تاکنون کارگرانِ 105 شرکت و واحد کارگری در 19 استان کشور با بیش از 100 هزار کارگر به این اعتصاب پیوسته اند. این آمار مدام در حال افزایش است.
در ادامه کمپین حمایت از کارگران اعتصاب کننده ،جمعی از دانشجویان سراسر ایران نیز روز شنبه با انتشار بیانیهای که تاکنون امضاء بیش از 500 دانشجوی دانشگاههای ایران را بر خود دارد، ضمن ابراز حمایت و همبستگی با کارگران اعتصابی صنعت نفت، با تاکید دوباره بر خواستهای اساسی آنان، نوشتند: «ما دانشجویان خواستههایی مانند مهار گسترش هولناک خصوصیسازیها و پیمانکاریها، حق داشتن تشکل مستقل، افزایش دستمزدها به شکلی که با واقعیت زندگی مطابقت داشته باشد، پرداخت معوقات مزدی کارگران و پرداخت بهموقع دستمزد، بهبود شرایط کار ، محکوم کردن اخراج کارگران و بازگشتبهکار کارگران اخراج شده، محکوم کردن برخورد قضایی با کارگران معترض به بیعدالتی، ایجاد امنیت شغلی و حذف قراردادهای موقت و ظالمانه، برخورداری از حق همگانی مسکن، امکانات آموزشی، درمانی و رفاهی را برحق و تحقق آن را ضرورتی فوری و انکار ناشدنی میدانیم.»
اینگونه حمایت ها همچنان ادامه دارد و کارگران همچنان با ایستادگیِ تحسین برانگیزی بر تامین تمام و کمال خواسته های خود پافشاری می کنند. اما در این فاصله، پیمانکاران و مسئولان دولتی هم بیکار ننشسته اند و مدام دست اندر کار سازماندهی توطئه برای به انحراف کشاندن مسیر اعتصاب و به شکست کشاندن آن هستند. ” شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی” به عنوان هماهنگ کننده این اعتصاب در بیانیه های خود مدام در مورد این خطر هشدار داده است و کوشیده است توده کارگران را برای خنثی کردن توطئه ها آماده سازد.
به عنوان مثال اگرچه کارگران رسمی صنعت نفت و پتروشیمی تا کنون به این اعتصاب نپیوسته اند، اما شورای سازماندهی اعتصاب که در واقع سخنگوی آگاه و بیدار کارگران اعتصاب کننده است، در بیانیه های خود به منظور تاکید بر وحدت طبقاتی کارگران و خنثی کردن سیاست تفرقه اندازانه دولت، پاره ای از خواسته های کارگران رسمی را نیز وارد مطالبات کارگران پیمانی کرده است.
در همین زمینه “کمیته دفاع از کارگران اعتصابی” که بوسیله فعالین کارگری داخل کشور شکل گرفته است، در بیانیه شماره 2 خود نوشته است: “کارفرمایان و دولتِ حامی آنها برای شکستن اعتصاب، اقدامات جدی را در دستور کار خود قرار داده اند، اقداماتی از قبیل تشکیل نهادها و تشکل های به ظاهر کارگری اما در ماهیت ضد کارگر، جابجا کردن کارگران از یک شرکت و استخدام آنها در شرکتی دیگر به دلیل قطع ارتباط کارگران باهم و استفاده از ترفندهایی چون روزمزدی کردن کارگران و بسیاری حیله و نیرنگ دیگر برای به شکست کشاندن اعتصاب”. در این بیانیه از کارگران خواسته شده است تا بهسوی ایجاد «تشکل مستقل خود از دولت و کارفرما» بروند، زیرا میزان سازمانیابی کارگران رابطه مستقیم با توان چانهزنی آنان با دولت و کارفرما دارد.
همچنین گزارش می رسد که شرکت های پیمانکاری با به گروگان گرفتن حقوق و مزایای معوقه کارگران تلاش می کنند کارگران را بر سرکارهایشان بازگردانند. منابع خبری کارگری از گروگیری دستمزد ماههای گذشته کارگران پیمانیِ در حال اعتصاب در بعضی از شرکتها خبر داده و فهرست ۳۴ شرکت پیمانکاری را منتشر کردهاند که از این طریق سعی در شکستن اعتصاب کارگران دارند. «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی» نیز روز دوشنبه در بیانیهای بهعنوان نمونهای از این شرکتها به شرکت پیمانکاری «آبادراهان کوثر» اشاره کرده است که مطالبات خردادماه کارگرانِ درحال اعتصاب خود را پرداخت نکرده است. این شورا تاکید کرده است که نباید گذاشت کارفرمایان دستمزد کارگران را گروگیری کنند و از این طریق کارگران را وادار به بازگشت به کار نمایند.»
یکی از کارگران جوشکار فعال در این کمپین درباره ترفند تفرقه اندازانه رژیم برای به شکست کشاندن اعتصاب می گوید: ” می خواهند اداره کار منطقه ویژه اقتصادی را به شورای اسلامی کار تبدیل کنند تا مثلا از کارگران “دفاع” کند. واقعا خنده دار است. می خواهند اداره کار خود را تبدیل به شورای اسلامی کنند و اسمش را هم تشکل کارگری می گذارند. ۴۰ هزار حراست بس نیست که حالا به وجود شورای اسلامی هم نیاز پیدا کرده اند. شورای اسلامی جواب ما نیست، خواسته هایمان را برآورده کنید.
مطالبات کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی در محتوای واقعی خود مطالبه کل طبقه کارگر ایران هستند. افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار، ایمنی محیط کار، آسایش محیط زندگی، امنیت شغلی، حق تشکل، پرداخت بموقع دستمزدها و غیره که در مطالبات کارگران اعتصاب کننده در جزئیات مشخص شده اند، از جمله مطالباتی هستند، که کارگران در سراسر ایران همواره برای دست یابی به آن مبارزه کرده اند و مبارزه می کنند. اکنون فرصت بسیار ارزنده ای بوجود آمده است، تا مبارزاتی که تا دیروز به شیوه پراکنده جریان داشته است حول این خواسته های عمومی متحد شوند. وجود همین امکان واقعی است که کارفرمایان و دولت را برای متوقف کردن سیر گسترش این اعتصاب به تکاپو انداخته است.