جامعەِ ایران در یکی از دشوارترین دورەهای حیات خود بە سر می برد. معضلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی طی حاکمیت ٤٢ سالە جمهوری اسلامی بە اوج خود رسیدە اند. آسیبهای اجتماعی درحد فاجعه باری گسترش یافته اند. برآوردهای مستندِ بین المللی ایرانِ امروز را در زمره غمگینترین کشورهای جهان قرار داده است. شادی در انسان ها ارتباط تنگاتنگی با میزانِ رضایتِ آنها از زندگی دارد. رضایت از زندگی قبل از هر چیز به تامین نیازهای مادی و اقتصادی انسانها و امید به آینده بستگی دارد. اما همه این نیازها توسط رژیم سرمایهداریِ اسلامی در ایران به گروگان گرفته شده اند. چنین مناسباتی انسان را مدام درگیر امرار معاش و زندە ماندن میکند و بە موقعیت تحقیر شده و ورشکستگیِ مادی و معنوی سوق می دهد، انسانِ استثمار شده و محروم را مدام در دلهرە و استرس نگە می دارد. وقتی نیازهای مادی و معنوی انسانها در چنین جامعه ای تامین نمی شود، افراد از خود و از جامعه بیگانه می شوند. انسان خود را تنها، بدون پشتوانه و بدون آینده می یابد و در بحرانی ترین حالت کار به جائی می رسد که فرد در اوج درماندگی، خود را از حق حیات محروم می کند.
از جمله عوارض افسردگی و ناشادی، بالا رفتن آمار خودکشی در ایران است. در جوامع مختلف، خودکشی معمولا با روانشناسیِ اجتماعیِ خاصِ هر جامعه ای توضیح داده می شود. اما بالارفتن آمار خودکشی در ایران مستقیماً با حاکمیت 42 ساله رژیم اسلامی ارتباط دارد. بیکاری و فقر شدید، بی افقی جوانان، قوانین و سنتهای ارتجاعی از دلایل عمده خودکشی در ایران هستند. بخش بزرگی از مردمِ این جامعه دچار افسردگیِ آشکار و یا پنهان هستند. در چنین شرایطی بویژه خودکشی در صفوف نوجوانانِ کمتر از سن ١٨ سال در حد نگران کنندەای افزایش یافتە است . در این میان آمار خودکشی بویژه در مناطق محروم ایران رو بە ازدیاد است. آمارها تنها شامل آن بخش از فاجعە خودکشی است کە بە صفحات روزنامەها و دنیای مجازی راە می یابند.
با خودکشی یک دختر ۱۶ ساله در روز سهشنبه، سوم شهریور، اهل شهر “قطور” در شهرستان “خوی” از استان آذربایجان غربی، آمار خودکشی کودکان زیر ١٨ سال در مناطق کُردنشین بە ٣٥ مورد در هشت ماه گذشته رسید. از ۳۵ فرد زیر ۱۸ سال کە در این مناطق اقدام بە خودکشی کردەاند، ۲۰ نفر از آنان دختر بودهاند. از ابتدای سال ١٤٠٠ خورشیدی آمار دقیقی از خودکشی توسط نهادهای رسمی جمهوری اسلامی منتشر نشدە است.اما معاون اجتماعی بهزیستی ایران در گفتگو با “خبرآنلاین”، آمار خودکشی در ایران را در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ بر پایهٔ گزارشهای پزشکی قانونی ٤١ هزار نفر اعلام نمود. طبق آمارهای “پزشکی قانونی” در سال ١٣٩٩به طور میانگین روزانه ۱۵ نفر در ایران جان خود را بر اثر خودکشی از دست دادهاند. طبق این گزارش هر ماە ٤٥٠ نفر و در این سال ٥٤٩٠ نفر جان خود را بر اثر خودکشی از دست دادەاند. روزنامه “اعتماد” در بهمن سال گذشته در گزارشی از قول یک منبع آگاه در “سازمان پزشکی قانونی ایران” اعلام کرده بود که “آمار خودکشی از ابتدای سال ۹۹ در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، ۴.۲ درصد افزایش یافته است”. همچنین “تقی رستموندی” رئیس سازمان امور اجتماعی ایران در بهمنماه ۹۹،” از افزایش خودکشی در افراد زیر ۱۸ سال و بالای ۶۰ سال در ایران خبر داده بود. ” معاون اجتماعی بهزیستی ایران نیز اعلام نمود “هنگامی که هفت میلیون بیکار داریم، آستانهٔ تحملها پایین میآید” و “سالانه بیش از یک میلیون نفر در کشور اقدام به خودکشی میکنند”. بنا بە گزارش نهادهای بین المللی، “ایران در میان کشورهای موسوم بە اسلامی، در خودکشی رتبە سوم را دارد”.
مشکلات عدیدە اقتصادی از جملە بیکاری گستردە در میان نان آوران خانودە و جوانان، بی رونق شدن روز بە روز بیشتر سفره خانوادەهای کارگری در شهر و روستا، دستمزد ٤ برابر کمتر از خط رسمی فقر کارگران شاغل، عدم وجود بیمە بیکاری و بیمەهای اجتماعی کافی و ضروری، گرانی سرسام آور کرایە خانە و هزینە مسکن و سرپناە ، گرانی هزینە ایاب و ذهاب و دهها معضل و مشکل دیگر، گسترش آسیبهای اجتماعی،نظیر اعتیاد، تن فروشی، بی افقی جوانان، از دلایل اصلی خودکشی مردم جان برلب رسیدە ایران اند. در کنار همه اینها باید به قوانین ارتجاعی، سخت گیرانە مذهبی و مردسالار در جمهوری اسلامی و بقایای سنتهای ارتجاعی موجود در جامعه، به عنوان دلایل خودکشی در ایران اشاره کرد.
طی یک سال و نیم گذشتە و با شیوع و گسترش ویروس جهانی و کشندە کرونا ، اقدامات جمهوری اسلامی در گسترش این ویروس در نقاط مختلف ایران ، روشهای غیرعلمی و غیر بهداشتی ، اتکا بە خرافات مذهبی در تقابل با علم پزشکی، دستور رسمی خامنەای در ممنوع کردن واکسن آمریکائی و انگلیسی، آگاهانە و عامدانە زمینە کشتار دسته جمعی مردم ایران و بروز معضلات اجتماعی را فراهم نمودند. کشتاری کە بە گفتە مقامات رسمی تاکنون بیش از صد و بیست هزار نفر جانشان را از دست داده اند و طبق گزارش نهادهای غیر دولتی پنج برابر آن جانباختەاند و بالغ بر چند میلیون مصدوم برجای گذاشتە است. طی این مدت کرونا نیز بە دیگر معضلات اقتصادی و اجتماعی مردم ایران افزودە شدە و یکی از عوامل گسترش افسردگی و انواع ناراحتی های روانی است.
طبیعی است کە خودکشی نە راە نجات شخصی و نە روش مقابلە با مصائب و معضلات تحمیلی نظام و سیستم حاکم است. چنین عملی نشانه سرفرود آوردن و تسلیم شدن در برابر مشکلات است. روش معمول انسانها چنین نیست. راه کسانی را باید در پیش گرفت که با موانع حیات خود دست و پنجه نرم می کنند و از این راه شادی و شادابی به زندگی خود می آورند. مبارزه کردن با رژیمی و با مناسباتی که این رژیم حافظ آن است راە نجات از وضعیت کنونی است. کاهش درد و آلام مردم ایران با خلاصی از شر نظام مذهبی و سرکوبگر اسلامی میسر می شود.