هفتاد و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در روز سه شنبه 21 سپتامبر، برابر با سی شهریور شروع شد و تا پنجم مهر، به مدت یک هفته ادامه خواهد داشت. از 193 عضو این سازمان روسای 70 کشور در محل مجمع در نیویورک حضور داشته و بقیه در حد وزیر امور خارجه در آن شرکت دارند. رئیسی، عضو هیئت مرگ، به بهانه کرونا شخصاً در محل مجمع حضور نیافت. او یک سخنرانی 15 دقیقه ای ضبط شده را فرستاد که به طور مجازی پخش شد.
در حالیکه روسای جمهور چین، روسیه و فرانسه در مجمع شرکت نداشتند، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در مجمع حضور یافت و ادعا کرد که سیاست خارجی کابینه او برای حل مشکلات دنیا مبتنی خواهد بود بر دیپلماسی و در همکاری با کشور دوست آمریکا. او گفت که استفاده از ارتش آمریکا برای حل معضلات جهان آخرین گزینه خواهد بود. این سخنان در حالی ایراد شد که دولت آمریکا به همراه بریتانیا و استرالیا در پانزدهم سپتامبر (25 شهریور) از امضای پیمان نامه ای خبر دادند که به استرالیا امکان می دهد دارای زیر دریائی اتمی شود و موجب بازدارندگی افزایش قدرت چین در اقیانوس آرام – هند و یا حتی شرکت درگیری احتمالی با این کشور گردد.
جو بایدن در رابطه با ایران گفت که کابینه اش هرگز اجازه نخواهد داد جمهوری اسلامی به تکنولوژی ساخت سلاح هستی دسترسی پیدا کند. او گفت اگر رژیم ایران به برجام بر گردد، کابینه او نیز برخواهد گشت. اما او نگفت برجام مورد نظر او باید چه موادی را در بر گیرد.
رئیسی نیز با سخنرانی ضبط شده در مجمع عمومی شرکت کرد. به محض شروع پخش نطق وی اکثریت حضار از سالن نشست خارج شدند. او، که از ترس تحقیر شدن و یا مورد حمله اپوزیسیون حاضر در محل برگزاری اجلاس قرار گرفتن شخصا در مجمع شرکت نکرده بود، از ایران استبداد زده و ویران شده توسط رژیمش به عنوان مهد تمدن و فرهنگ، دموکراسی پرور و الگوی معنویت یاد کرد. این عضو هیئت مرگ، جمهوری اسلامی را مظهر عقلانیت، داد و آزادی معرفی نمود. این جلاد، رژیمش را مدافع سلامت و حفظ محیط زیست و انمود کرد. او همزمان به کشور آمریکا و لاجرم زنان و مردان سکولار آن کشور حملات زیادی نمود.
سخنان رئیسی مجموعه ای از دروغ های وقیحانه بود که در دروغگوئی روی محمود احمدی نژادرا سفید کرد. طبعاً زنان و مردان کارگر، زحمتکش و آزادیخواه، که با مبارزات دهها ساله، هفتگی و روزانه خود این رژیم جنایتکار، استثمارگر، فاسد، دورو و ریاکار را به چالش کشیده اند بهتر از هر کسی بر عمق دروغگویی این شیادِ خونریز واقعند. اما باید پرسید که دروغهای رئیسی قرار است چه چیزی را بپوشاند؟ این دروغها گذشته از وضع مردم و کشور، قرار است بر تصمیمی پردهِ ساتر افکند که دیر یا زود به صورت جام زهر دیگری برای خامنه ای ظاهر خواهد شد.
تمام قرائن نشان می دهد که صاحبان قدرت اصلی در سپاه و دم و دستگاه خامنه ای زیر فشار مبارزات و واقعیات به این نتیجه رسیده اند که باید برجام مورد نظر دولتهای آمریکا، اسرائیل و عربستان و نیز چین را امضا کنند. آنها در این توهمند که آن اقدام، آنها را از سرنگونی توسط شهروندان مبارز ایران نجات خواهد داد. آن قرائن کدامند و آن برجام چگونه برجامی است؟
دولت آمریکا خواهان برجامی است که دست جمهوری اسلامی در رسیدن به تکنولوژی سلاح هسته ای را قطع کند؛ موشکهای قاره پیمایی را تحت کنترل قرار دهد که قادر به حمل سلاح هسته ای بوده و باید نابود شوند؛ از کمک رژیم به حزب الله، حوثی ها، حماس و سایر گروهای مرتجع اسلامی ممانعت به عمل آورد؛ از سوریه خارج شود و در یک کلام منافع کشورهای منطقه و متحد آمریکا و مورد نظر اقتصادی چین را به خطر نیاندازد.
قبول عضویت جمهوری اسلامی در سازمان همکاری شانگهای، تشدید سرکوب در داخل برای تسلیم در خارج، نرمش امپریالیسم آمریکا و رژیم نژاد پرست اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی بخشی از اینگونه قرائن است. کابینه اسرائیل که در ددمنشی و ارتجاع فرقی با کابینه قبلی این کشور ندارد چندی پیش اعلام کرد که حاضر است برجام جدید و مورد نظرش را بپذیرد. نرمش هیئت حاکمه آمریکا نیز که در نطق سازشکارانه بایدن در هفتاد و ششمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در برابر رژیم هویدا بود، یکی دیگر از نشانه هاست.
سازمان ملل متحد، که مجمع عمومی یکی از نهادهای عمدتا مشورتی آنست، در 1946 توسط 5 دولت پیروز جنگ دوم جهانی، یعنی آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه، تشکیل شد. ادعای دولت های نامبرده که در شورای امنیت، مهمترین نهاد تصمیم گیرنده، برای خود حق وتو قائل شدند، تامین صلح در جهان از طریق حل تناقضات و اختلافات بین کشورها و جلوگیری از جنگ بود.
این سازمان در طی زمانی که جهان تغییرات چشمگیر کرده نه تنها قادر با تامین صلح از طریق حل تناقضات در جهان نشده، بلکه در خدمت منافع دولت های دارنده حق وتو، بویژه امپریالیسم آمریکا، بوده و بر جنگ ها و تجاوزات بسیاری صحه گذاشته است.
جنگ یکی از ابزارهای اصلی سرمایه داران و دولت هایشان برای غلبه بر تناقضات و تامین منافعشان می باشد. بنابراین نه تنها مجمع عمومی سازمان ملل، بلکه کل سازمان قادر به تامین هیچگونه صلحی در جهان نبوده و نیست. صلح فقط در شرایط استقرار یک رژیم سوسیالیستی تامین شدنی است.