خشکسالی و کم آبی یک از مخاطرات جدی پیش روی جامعه ایران است. بارندگی کم، کاهش جدی در بارش برف، تابستان گرم و طولانی، افزایش مصرف سرانه آب، عدم وجود تکنولوژی مناسب در بخش کشاورزی و در بازیافت و تصفیه فاضلاب، مشکلاتی بزرگ و جدی هستند که سیاستهای ارتجاعی و ضدعلم و ضد کارشناسی حکومت اسلامی اوضاع را بشدت خرابتر خواهد کرد. کردستان نمونه زنده ایی از نقش جمهوری اسلامی در تشدید بحران آب در ایران است.
“محمد فرهاد” معاون بهرهبرداری و توسعه شرکت آب و فاضلاب استان کردستان، در رابطه با بحران آب در استان کردستان می گوید: “این استان دارای هزار و 677 روستای دارای سکنه است، از این تعداد پانصد و 51 روستا با بیآبی مواجه هستند. “خلیل فعله گری”، معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی سازمان جهادکشاورزی استان کردستان، نیز می گوید: میزان بارندگی های استان در سال آبی جاری ۲۹۱ میلی متر بوده است. این میزان در سال گذشته ۵۱۸ میلی متر بوده و بر این اساس کردستان حدود ۲۲۷ میلی متر کاهش بارندگی داشته است. وی می افزاید: “امسال کاهش بارندگی ها در بانه و مریوان که همیشه بیشترین بارندگی ها را در استان داشته، بسیار نمایان و ملموس است به طوری که اکنون ۴ شهرستان سقز، بانه، دیواندره و سنندج در وضعیت هشدار کمبود آب شُرب قرار دارند.
کردستان یکی از منابع آبی اصلی کل ایران است و اینک خود مردم کردستان با بحران کم آبی روبرو هستند. سلسله کوههای زاگروس، رودخانه های بزرگ و کوچک، دریاچه ها و چشمه ها برای هزاران سال نه تنها آب مورد نیاز مردم این منطقه را تامین کرده اند، بلکه بخشی از ذخایر آبی کردستان منبع اصلی مصرف مردم همجوار کردستان نیز بوده است .
اینک حکومت اسلامی و سیاستهای ویرانگر زیست محیطی آن و مصرف بی رویه منابع طبیعی کردستان از جمله ذخایر آبی، فقدان تکنولوژیِ مدرنِ آبیاری در بخش کشاورزی و عدم سرمایه گذاری لازم برای بازیافت سیستم فاضلاب، میرود که کردستان یکی از پر آب ترین مناطق ایران را با بحران بی آبی و کم آبی روبرو کند.
مقامات استانی و منطقه ایی رژیم آگاهانه دلایل بحران واقعی کم آبی را پنهان کرده و از سیاستهای ضدعلمی و ضد کارشناسی حکومت، از عدم سرمایه گذاری در زیر ساختهای شبکه آب رسانی، از بکار نگرفتن تکنولوژی مدرن و پیشرفته در بازیافت فاضلاب صحبتی نمی کنند و مردم را مقصر اصلی قلمداد کرده و یا آنرا به پدیده ای طبیعی تنزل می دهند.
اگر چه خشکسالی یک پدیده و یک بلای طبیعی است، اما حاکمیت جمهوری اسلامی طی 42 سال اخیر آنرا از یک مشکل چاره پذیر به یک فاجعه اجتماعی تبدیل کرده است. کارگزاران رژیم برای کمبود آب در چند سال اخیر، دو دلیل ذکر می کنند:
اول، کاهش میزان بارندگی و دوم، مصرف زیاد آب در کار کشاورزی. البته هر دو مورد واقعی هستند، اما تنها بخشی از واقعیت اند. آنها مهمترین عامل کمبود آب که عبارت باشد از فساد نهادینه شده در ارگان های رژیم را به تمامی از قلم انداخته اند. در مورد دلیل نخست باید پرسید که چه کسانی با ندانم کاری و سودجوئی، موجب شده اند که کمبود بارندگی، ایران را این چنین با خطر کم آبی شدید روبرو کند؟ به دو نمونه از تاثیر عامل انسانی بر کمبود آب توجه کنید:
یکی از این عوامل، تخلیە بی رویە آب های زیر زمینی است کە حتی با بارندگیها هم برنگشته است. مطابق آمارهای دولتی، رقمی نزدیک به یک میلیون حلقه چاه در ایران وجود دارد که 758 هزار حلقه آن در دوره حاکمیت جمهوری اسلامی حفر شده اند. در این میان بیش از 200 هزار حلقه چاه حتی بدون مجوز و پروانه اند که بیشتر آنها برای مصرف ویلاها و باغهای تفریحی شخصیِ ثروتمندان و سرمایه داران در گوشه و کنار ایران بوده اند. تنها در سال 1389دولت محمود احمدینژاد با ارائه لایحهای به مجلس به دهها هزار چاه غیرمجاز پروانه داده است.
واقعیت این است، تا زمانی که رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بر سر کار است و نان، کار، مسکن و آزادی و محیط زیست مردم را در گروگان خود دارد، دور نمائی برای حل اینگونه مشکلات که دامنگیر اکثریت مردم ایران است، وجود ندارد. دستگاه اداری فاسدی که این رژیم در دامن خود پرورده است، قادر به مقابله با بلایای طبیعی از جمله خشک سالی، حل ریشه ای و ساختاری کمبود آب، نسیت. برای این رژیم اولویت، همواره سرکوب مبارزات عدالتخواهانه و آزادیخواهانه مردم و به بند کشیدن مخالفین بوده است. این رژیم هیچ خواسته ای را بدون این که از جانب مردم احساس خطر جدی بکند، تامین نخواهد کرد. ایران بر دریائی از ثروتهای طبیعی نشسته است. اگر قدرت سیاسی به دست صاحبان بر حق و توانای آن یعنی کارگران و شوراهای برخاسته از اراده آزادانه مردم بیفتد، در چنین کشوری با چنین ثروت های عظیمی و با نیروی خلاقهِ پایان ناپذیری که در آن نهفته است، بدون شک مشکلاتی که زندگی امروز اکثریت مردم را این چنین تباه کرده اند، حل خواهند شد.