وزارت آموزش و پرورش ایران اعلام کرده است، که طی شش سال گذشته خودکشی یکی از سه خطر اولِ تهدیدکننده دانشآموزان ایرانی بوده است. به گزارش خبرگزاری ایسنا، در سه سال گذشته، در میان رفتارهای پرخطر خشونت رتبه اول را داشته و خودکشی «همواره یکی از سه خطر اول تهدیدکننده دانشآموزان در زمینه رفتارهای پرخطر بوده است». طی هشت ماه دست کم ۳۵ فرد زیر ۱۸ سال تنها در مناطق کردنشین ایران خودکشی کرده اند. سال گذشته و در عرض چند هفته، ۷ مورد خودکشی دانشآموزان رامهرمزی منتشر شد.
بر اساس نتایج یک پژوهش درباره آسیبهای اجتماعی دانشآموزان که دادههای آن از شش سال پیش جمعآوری شده، میزان خطرپذیری دانشآموزان در این فاصله زمانی حدود ده برابر بیشتر شده است. گروه قابل توجهی از دانشآموزان نیازمند انجام اقدامات فوری و تخصصی هستند که در صورت بیتوجهی موجب تشدید اختلالات روانشناختی چون اضطراب، افسردگی و خشم و در نتیجه بروز رفتارهای پرخطر مانند خودکشی، فرار و مصرف مواد مخدر میشود.
سیستم تحصیلی مذهبی و عقب مانده مدارس، خصومت و دشمنی با علم و پیشرفت، جلوگیری از دسترسی به اینترنت ارزان و یا مجانی جلوگیری از آموزش به زبان مادری، دخالت اخوندها و دستگاه مذهب در امور درسی و حتی در اداره و مدیریت مدارس، دانش اموزان مدارس را بیش از پیش در معرض خشونت و خودکشی قرار داده است.
اگر دروس خرافی موثر نیفتد، سیاست بسیج گیری بی تاثیر بماند و اقدامات سرکوبگرانه و جاسوسی هم کارساز نباشد، آنگاه پخش وسیع و ارزان مواد مخدر تجویز می شود و در دسترس قرار می گیرد. پخش سیستماتیک مواد مخدر بوسیله عوامل رژیم در مدارس و بر بستر مصائب فراوان اجتماعی زمینه ساز ابتلای نوجوانان به مواد مخدر شده است.
یکی دیگر از خطرات، بازماندن کودکان و نوجوانان از تحصیل است. در سال 1400 سه میلیون دانش آموز از گردونه تحصیل خارج شده اند. فقر، ازهم پاشيدگي خانواده، سوء مصرف الکل اعتیاد والدین به مواد مخدر، کودک آزاري، نياز به درآمد کار کودک، طرد کردن کودک، از دست دادن والدين به سبب حوادث و بيماري و از جمله عواملی هستند که از دانش آموز درس خوان مدرسه یک کودک بی سرپناه خیابانی ویا کودک کار می سازذ.
کمبود فضای آموزشی برای جذب دانشآموزان بازمانده از تحصیل، دریافت شهریههای سنگین از خانوادههایی که دارای کمترین تمکن مالی نیستند، برخی مدارس حتی اگر در همان ابتدای ثبت نام پولی دریافت نکنند، در طول سال از کودک با عناوین مختلف تحت عنوان «مشارکت در تامین منابع» و غیره، ناچار به پرداخت مبالغی می کنند . در کنار اینها موکول شدن ثبت نام به ارائه کارت هویت و کارت اقامت در مورد کودکان افغانستانی در ایران، از جمله دیگر دلایل ترک تحصیل کودکان و نوجوانان هستند.
دختران خانواده های کم درآمد و تهیدست حتی اگر وارد بازار کار هم نشوند، به علت فقر و تنگدستی خانواده شان علیرغم میل خود در سنین پائین شوهر داده می شوند. در کنار همه این محرومیت ها و بیحقوقی ها در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ازدواج دختران کم سن و سال شرعی و قانونی است.
در جمهوری اسلامی ایران چندین ملیون نفر از دانش آموزان بدلیل فقر خانواده نداشتن امکانات تحصیلی لازم، ناچار از ترک تحصیل، پیوستن به اردوی کودکان کار شده و یا دچار معضلات اجتماعی از جمله خشونت، افسردگی و خودکشی، اعتیاد به مواد مخدر، زندان و آوارگی می شوند.
کارکردن کودک تأثيرات درازمدت جسمي و رواني بر کودکان می گذارد و ميتواند باعث ضايعات جبرانناپذيري در کودک شود. کودکاني که در چنین موقعیتی قرار می گیرند،به دلیل ساعات کاري طولاني و مواجهه با استرسهاي جسمي، اجتماعي و رواني از کودکي خود محروم ميشوند. کار کودک سواي اينکه براي رشد کامل اجتماعي کودک زيان آور است، گاهي باعث بد رفتاريهاي جسمي و رواني با او نيز ميشود. درآمد کم، مسؤوليت زياد و محروم شدن از تحصيل همه در پايين آوردن منزلت و عزت نفس کودکان کار سهم دارند و خشونتی است که آشکار و پنهان بر کوذک روا داشته می شود.
دانش آموزان سرمایه انسانی و سازندگان آینده جامعه هستند. سلامت روانی و فیزیکی دانش اموزان، فراهم آوردن محیط آموزشی مناسب برای شکوفایی همه استعدادها و تامین و تضمین محیط آموزشی سالم، مدرن و پیشرفته اولویت اصلی نظام سوسیالیستی آینده است.