هفته گذشته «سروش رحمانی» نوجوان کولبر ۱۵ ساله اهل روستای “هانیگرمله” از توابع شهرستان پاوه، بعد از کشته شدن چند راس قاطرش توسط نیروهای هنگ مرزی به زندگی خود پایان داد. سروش که خانهشان در گرو بانک بوده و پدرش به سرطان مبتلا شده، این قاطرها را قرض گرفته بود تا بتواند کارکند و خرج خانواده خود را تامین کند. خبر دردناک خودکشی کولبر نوجوان کرد بار دیگر زحمتکشان مرزی در کردستان و مناطق کردنشین را با فاجعه و درد تازه ای روبرو کرد.
بر اساس گزارشهای « کولبرنیوز» تنها در آبانماه جاری نیروهای انتظامی مستقر در مرزهای کردستان باشلیک مستقیم ۵۰ کولبر را کشته و ۱۴۴ تن را زخمی نموده اند. بعلاوه دوازده نفر بر اثر انفجار مین، و چهار نفر به دلیل سوانح رانندگی ناشی از تعقیب نیروهای رژيم زخمی و یا جان خود را از دست دادهاند. در میان کولبرانی کە با شلیک مستقیم نیروهای رژیم کشته شده اند شش کولبر سن شان کمتر از ١٨ سال بودە است. همچنین یک کودک کولبر نیز بر اثر سرمازدگی جانش را از دست داده است.
تجارت و انتقال کالا در میان همه کشورهای متعارف جهان وجود دارد و در روز از راههای زمینی، دریایی و هوایی میلیونها تن کالا رد و بدل می شود و حتی از مرزهای موجود در بین ایران و عراق انتقال کالا، مسافر جریانی روزمره و روتین است. اما حکومت اسلامی ایران آگاهانه معابر و دروازههای مرزی در کردستان را مسدود و میلیتاریزه کرده است و نیروهای امنیتی – نظامی رژیم علاوه بر آنکه خود شریک اصلی تجارت رسمی مابین دو بخش کردستان هستند،به سوی زحمتکشانی که برای تامین یک زندگی بخور و نمیر در این مرزها سخت و کوهستانی در تلاش مرگ و زندگی هستند، مستقیما شلیک میکنند و هر روز خانوادهای و جامعه ای را داغدارمیکنند.
کولبر نان آور یکخانواده، فرزند، پدریا مادر، خواهر یا برادر کسی هستند و مرگ و زخمی شدن هر کولبری به فاجعه ای جبران ناپذیر در یک یا چندخانواده، در یک ده و یا محله ای حاشیه نشین در شهری تبدیل می شود. کرونا، بیکاری، گرانی، ناامنی در محیط کار مردم هر چه بیشتری را به کولبری سوق داده است. حکومت اسلامی ناتوان از تامین اشتغال و امنیت لازم و امن برای مردم، کولبری را هم به قتلگاه مردم زحمتکش کردستان تبدیل کرده است، به طوریکه هر روز و هر هفته ما شاهد جانباختن و مجروح شدن تعداد بیشتری از کولبران کردستان هستیم. بیکاری گسترده در مناطق کردنشین چند استان در غرب ایران توده وسیعی را ناچار به کار کولبری کرده اند. کولبرانی که علاوه بر درآمدکم، دشواری و مشقت حمل بار در مناطق صعب العبور در سرما و گرما، در میادین مین خنثی نشده و باشلیک گلوله از سوی ماموران جمهوری اسلامی روبرو هستند.
کولبری کار نیست، بردگی مدرن در شرایط قرون وسطایی است. فقر و بیکاری بیش دهها هزار نفر از مردان، زنان، پیران و کودکان و حتی انسانهای که مریض بوده و یابخشی از بدن خود را از دست داده اند ناچارکرده است که به کولبری روی آورند.
کولبران مورد ستم چندلایه قرار دارند: حکومت اسلامی ایران کمر به کشتار آنها بسته است، تاجران دو سوی مرز را که به هیچ قانون کار و حقوق انسانی پایبند نیستند، دلالان بازار که سهمی از سود انتقال کالا را می برند و در مواردی باج گیری پاره ای از احزاب و جریانات سیاسی دو سوی مرز . تنوع و گستردگی مردمی که به کولبری می پردازند خود نشانه عمق بحران بیکاری در کردستان است .کارگران مهاجری که بدلیل بیماری کرونا و بسته شدن شرکتهای دیگر مانند سابق به خارج کردستان نمی روند و به کولبری روی آورده اند، تحصیلکرده ها و فارغ التحصیلان دانشگاهی که امکان استخدام را ندارند، زنانیکه نان اور خانواده خود هستند، دخترانی که برادری در خانه ندارند، بیمارانی که برای تامین هزینه زندگی و خرج کمرشکن دارو و دکتر ناچار به کولبری شده اند، زحمتکشان مناطق مرزی که جز میلیتاریزم و مین گذاری هیچ حمایتی از سوی رژیم ندیده اند، افراد مسنی که نه حقوق بازنشستگی دارند و نه بیمه بیکاری، همه و همه ناچارن به کولبری روی آورده اند .
برخورد نیروهای نظامی و امنیتی رژیم به کولبران کردستان نمونه عملکرد و برخورد یک نیروی اشغالگر است. آگاهانه و به قصد مرگ به کولبران شلیک میکنند،سرمایه ناچیز و کالای آنها را به غارت می برند و حتی اسب ها و قاطرهای آنها را باگلوله از پای در میآورند و عملا عامل و مسبب خودکشی نوجوانی چون سروش رحمانی میشوند .
تامین بیمه های بیکاری برای کولبران تا زمانیکه کار مناسب و امنی پیدا خواهندکرد میتواند به فجایع کولبری پایان دهد دفاع از کولبران و حقوق انسانی، دادگاهی کردن عوامل و مسئولین تیراندازی به کولبران، تامین خسارت و هزینه درمان و معالجه کولبران زخمی، دفاع است از حرمت و کرامت بشری و اعتراض است علیه جنایات حکومت اسلامی در مناطق مرزی کردستان.