در روزهای اخیر کشاورزان و مردم أصفهان در اعتراض به بی آبی و سیاست های فاجعه بار زیست محیطیِ جمهوری اسلامی ایران، تطاهرات گسترده ای برپا کردند. کشاورزان معترض خواستار حقابه کشت پاییزه خود هستند. این اعتراضات با پشتیبانی گسترده مردم شهر اصفهان از کشاورزان معترض روبرو شد. اعتراضات به استان چهار محال و بختیاری و شهرستان شهرکرد نیز کشیده شد. اما وقتی صف تظاهراتِ مسالمت آمیز مردم، مورد هجوم نیروهای سرکوبگر قرار گرفت، شعارهای تظاهرکنندگان از مطالبه حق آبه فراتر رفت و همه ارکان حاکمیت را نشانه گرفت.
در این میان “احمد علمالهدی”، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در خراسان رضوی در خطبه روز جمعه خود با اشاره به کم آبی در ایران گفت: « این مشکل مربوط به کاهش بارندگی است و با تجمعات درست نمیشود.» وی از مردم خواست برای اعتراضات تجمع نکرده و به جای آن، این تجمعات را به انجام نماز باران اختصاص دهند.» وی همچنین گفت: «فقط کشور ما گرفتار این مشکل نیست بلکه این یک مساله اقلیمی جهانی است و دیگر کشورها نیز گرفتار آن شده اند.»
مرتجعین حاکم وقتی پای بحرانی چون بی آبی در میان است آنرا امری جهانی نامیده و شانه از زیر بار مسئولیت خود خالی می کنند و اگر از حقوق جهانشمول، حقوق بشر، برابری زن و مرد، آزادی مطبوعات و احزاب سیاسی و غیره سخن میرود، از ویژگی ایران و از اعتقادات مذهبی و سنتی مردم سخن می گویند !
اینکه کم آبی مشکل بسیاری از نقاط جهان است، واقعیت است. اما بی لیاقتی رژیم اسلامی، وجود مافیای سپاه و منافع آنها در سد سازی های بی رویه، در انتقال کارشناسی نشده آب از نقطه ای به نقطه دیگر، در به هدر دادن منابع آبی، در به کارگیری روش های عقب افتاده در عرصه های کشاورزی، تولیدی ، در عدم نوسازی زیر ساختهای فرسوده و کهنه شهری، در شیرین نکردن آبهای شور، در بازیافت نکردن کافی و مناسب فاضلابها، از نتایج حاکمیت ارتجاعی و ویرانگر رژیم اسلامی است .
سیاستهای ضد علمی – ضد کارشناسی حکومت اسلامی عامل اصلی در بوجود آوردن بحران کم آبی و بی آبی است و سردمداران حکومت که پاسخ روشن و موثری برای حل و یا تخفیف این بحران ندارند، به سرکوب مردم معترض، به قطع و کُند کردن اینترنت و به دعوت مردم به خواندن دعای باران پناه برده اند.
کشورهای بسیاری در جهان هستند که میزان بارندگی کمتری از ایران دارند و فاقد منابع آبی موجود در ایران هم هستند، ولی با اتخاذ سیاستهای درست و علمی، با استفاده از شیوه های نوین کشاورزی، تولید صنعتی، با بکار گیری دانشمندان و کارشناسان مسئول و توانا، با آموزش مردم در همه سطوح برای استفاده بهینه از منابع آبی، با نو کردن زیر ساختهای شهری، مشکل کم آبی و بی آبی را ندارند و یا مورد تهدید جدی نیستند. اما حکومت اسلامی که خود عامل بوجود آمدن بحرانهای زیست محیطی و از جمله کم آبی در مقیاس کنونی است، جز سرکوب معترضین و اشاعه خرافهِ بیشتر، راه حل دیگری برای بحران بی آبی در اختیار ندارد.
واقعیت این است حل معضل کم آبی در ایران در عین حال هزینه بردار است و هزینه کلان و بدون حد و مرز آن صرف ارگانهای سرکوب و ماجراجوئی های نظامی در بیرون مرزها می شود. رژیمی که دوام و بقایش در گرو همین ارگانهای سرکوب و کارکرد کارگاه های تولید و اشاعه خرافه است، با نازل شدن هر بلایی، ولو مهیب تر از بحران کم آبی هم، نه تنها یک میلیمتر از طول و عرض هیچکدام از آنها را نمی زند، که بر عکس برای فرونشاندن خشم مردم طویل تر و عریض ترشان هم میکند.
اما دوره کارکرد سیاستهای سرکوبگرانه برای وادار کردن مردم به عفب نشینی از خواسته هایشان به سرآمده است. امروز مردم آشکارا کل موجودیت این رژیمِ جنایت پیشه را به مبارزه می طلبند. در این کشمکش رژیم نتوانسته است مردم را مرعوب سازد و آنها را از اعتراض و مبارزه باز دارد. توازن قوا در جامعه ایران مدتهاست بهم خورده است، سالهای ارعاب و ترس سپری شده است. نه رژیم جمهوری اسلامی توانایی تکرار تبهکاری ها و جنایات فاشیتسی دهه شصت را دارد و نه کارگران و زحمتکشان در برابر این جنایات ساکت خواهند نشست. مردم مبارز و آزادیخواه ایران بار دیگر این واقعیت را به رژیم خواهند فهماند که تلاش برای امنیتی کردن فضای حاکم بر جامعه با تشدید مبارزه پاسخ خواهد گرفت.