بحران مسکن در ایران روز به روز شدید تر می شود. از تهران خبر می رسد که به پدیده های کارتن خوابی، گور خوابی، پشت بام خوابی، پناه بردن خانوادگی به گرمخانه ها، آلونک نشینی، «اتوبوس خوابی» را هم باید اضافه کرد. روزنامه «تجارت نیوز» چاپ تهران در این زمینه نوشته است: افرادی که از تأمین هزینه مسکن ناتوان هستند شبها در اتوبوس های شبانه در مسیرهای طولانی می خوابند. هزینه خواب در اتوبوس های شبانه تهران بسته به مسافتی که اتوبوس ها طی میکنند متفاوت است. دو خط راه آهن – تجریش و آزادی _ تهران پارس به عنوان طولانیترین مسافت های درون شهری «مناسب ترین» خوابگاه برای بی خانمان هایی هستند که به گفته رانندگان اتوبوس «برخی از صبح تا شب را کار می کنند» و شبها به دلیل اینکه نمیتوانند اجاره یک خوابگاه را پرداخت کنند به اتوبوس های درون شهری پناه میبرند.
تحقیق در زمینه سهم هزینه مسکن در سبد خانوارهای شهری ایران نشان می دهد که بین ۶۰ تا ۷۰ درصد درآمد خانواده های اجاره نشین صرف هزینه مسکن می شود.این در حالی است که میانگین این شاخص در جهان ۱۸ درصد برآورد میشود. روزنامه همشهری در گزارشی در این مورد نوشته است: «سهم هزینه مسکن در سبد خانوار در جهان بهطور متوسط ۱۸ درصد و دامنه نوسان آن ۱۵ تا ۲۵ درصد است؛ یعنی یک نفر بهطور میانگین در ازای دستمزد ۱.۵ ساعت کار روزانه میتواند اجاره مسکن و هزینه سکونت خود در آن روز را تامین کند و اجرت مابقی ۶.۵ ساعت کار روزانه خود را برای تامین سایر نیازهای زندگی اعم از خوراک، پوشاک، تفریح، ورزش، درمان و… اختصاص دهد.» در این گزارش آمده که سهم هزینه مسکن در سبد یک خانوار شهری در ایران معادل دستمزد ۱۶ ساعت کار روزانه است. بهعبارت دیگر، یک سرپرست خانوار ماهانه باید معادل دو برابر حداقل حقوق مصوب قانون کار برای هشت ساعت کار در روز را برای تامین مسکن هزینه کند.
بازار مسکن در ایران به منبع درآمدهای نجومی برای رانت خواران ، سلاطین آهن، سیمان، چوب، گچ، آجر و دیگر مصالح ساختمانی، زمین خواران، کوه خواران، جنگل خواران، مقامات امنیتی و نظامی و دستگاه روحانیت تبدیل شده است. کارشناسان حوزه مسکن معتقدند مشکل بازار مسکن نه کمبود مسکن بلکه میلیونها خانه خالی و خرید خانه به قصد سرمایهگذاری است.
آمار و ارقام موجود که از سوی خود حکومت اسلامی منتشر شده است به روشنی نشان میدهد که چگونه ملیونها نفر از جوانان کشور نه اینکه توان خرید مسکن مناسب را ندارند ، حتی کرایه کردن برایشان مقدور نیست و ناچار هستند علیرغم میل و خواست خود با خانواده هایشان زندگی کنند و تجربه زندگی مستقل از آنها سلب شده است.
بر اساس همین آمارها هم اکنون بیش از 8 میلیون خانوار در ایران از داشتن یک واحد مسکونی محرومند. البته اگر محرومیت از داشتن مسکنی مناسب و ایمن را ملاک قرار دهیم به جز خانواده های صاحب سرمایه و ثروتمند و مقامات بالای دولتی بقیه خانواده های ایرانی به طریقی با مشکل مسکن روبرو هستند. به این آمار باید لیست خانه های با بافت فرسوده و حدود 700 هزار زوج جوانی را هم اضافه کرد که هرسال به متقاضیان مسکن اضافه میشوند.
در رژیم جمهوری اسلامی که در پناه استبداد مذهبی، انسان ها به بیرحمانه ترین شیوه استثمار می شوند و دزدی، غارت، فساد مالی و اداری مرزی ندارد؛ باید میلیون ها انسان بی سرپناه و بی خانمان باشند. در مملکتی که اقیانوسی از ثروت و نعمت در دل دارد و همه ثروت و سامانش در دست مشتی زالو صفت، غارتگر و قاتل قبضه شده و ثروت هر آخوند و هر وکیل و وزیر و فرمانده نظامی اش سر به آسمان می ساید، باید میلیون ها انسان بی سرپناه و بی خانمان باشند.
دسترسی به مسکن مناسب، سالم، ارزان و قابل دسترسی از حقوق پایه ای مردم زحمتکش و همه شهروندان یک کشور است. تامین و دسترسی مسکن در حکومت اسلامی به کابوسی برای ملیونها نفر از کارگران، مردم زحمتکش و حتی بخشی از طبقه متوسط تبدیل شده است. داشتن مسکن مناسب و امن حق هر انسانی است و حکومت اسلامی که قادر به تامین مسکن مناسب برای مردم نیست، اما ثروت و سامان کشور را خرج تروریسم در خارج کشور و سرکوب و کشتار در داخل کشور میکند، لیاقت و شایستگی حکومت بر مردم را ندارد. بیش از هر زمانی امنیت و رفاه مردم به سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی گره خورده است.
« اتوبوسخوابها»را به لیست «بی خانمانها» اضافه کنید!
بحران مسکن در ایران روز به روز شدید تر می شود. از تهران خبر می رسد که به پدیده های کارتن خوابی، گور خوابی، پشت بام خوابی، پناه بردن خانوادگی به گرمخانه ها، آلونک نشینی، «اتوبوس خوابی» را هم باید اضافه کرد. روزنامه «تجارت نیوز» چاپ تهران در این زمینه نوشته است: افرادی که از تأمین هزینه مسکن ناتوان هستند شبها در اتوبوس های شبانه در مسیرهای طولانی می خوابند. هزینه خواب در اتوبوس های شبانه تهران بسته به مسافتی که اتوبوس ها طی میکنند متفاوت است. دو خط راه آهن – تجریش و آزادی _ تهران پارس به عنوان طولانیترین مسافت های درون شهری «مناسب ترین» خوابگاه برای بی خانمان هایی هستند که به گفته رانندگان اتوبوس «برخی از صبح تا شب را کار می کنند» و شبها به دلیل اینکه نمیتوانند اجاره یک خوابگاه را پرداخت کنند به اتوبوس های درون شهری پناه میبرند.
تحقیق در زمینه سهم هزینه مسکن در سبد خانوارهای شهری ایران نشان می دهد که بین ۶۰ تا ۷۰ درصد درآمد خانواده های اجاره نشین صرف هزینه مسکن می شود.این در حالی است که میانگین این شاخص در جهان ۱۸ درصد برآورد میشود. روزنامه همشهری در گزارشی در این مورد نوشته است: «سهم هزینه مسکن در سبد خانوار در جهان بهطور متوسط ۱۸ درصد و دامنه نوسان آن ۱۵ تا ۲۵ درصد است؛ یعنی یک نفر بهطور میانگین در ازای دستمزد ۱.۵ ساعت کار روزانه میتواند اجاره مسکن و هزینه سکونت خود در آن روز را تامین کند و اجرت مابقی ۶.۵ ساعت کار روزانه خود را برای تامین سایر نیازهای زندگی اعم از خوراک، پوشاک، تفریح، ورزش، درمان و… اختصاص دهد.» در این گزارش آمده که سهم هزینه مسکن در سبد یک خانوار شهری در ایران معادل دستمزد ۱۶ ساعت کار روزانه است. بهعبارت دیگر، یک سرپرست خانوار ماهانه باید معادل دو برابر حداقل حقوق مصوب قانون کار برای هشت ساعت کار در روز را برای تامین مسکن هزینه کند.
بازار مسکن در ایران به منبع درآمدهای نجومی برای رانت خواران ، سلاطین آهن، سیمان، چوب، گچ، آجر و دیگر مصالح ساختمانی، زمین خواران، کوه خواران، جنگل خواران، مقامات امنیتی و نظامی و دستگاه روحانیت تبدیل شده است. کارشناسان حوزه مسکن معتقدند مشکل بازار مسکن نه کمبود مسکن بلکه میلیونها خانه خالی و خرید خانه به قصد سرمایهگذاری است.
آمار و ارقام موجود که از سوی خود حکومت اسلامی منتشر شده است به روشنی نشان میدهد که چگونه ملیونها نفر از جوانان کشور نه اینکه توان خرید مسکن مناسب را ندارند ، حتی کرایه کردن برایشان مقدور نیست و ناچار هستند علیرغم میل و خواست خود با خانواده هایشان زندگی کنند و تجربه زندگی مستقل از آنها سلب شده است.
بر اساس همین آمارها هم اکنون بیش از 8 میلیون خانوار در ایران از داشتن یک واحد مسکونی محرومند. البته اگر محرومیت از داشتن مسکنی مناسب و ایمن را ملاک قرار دهیم به جز خانواده های صاحب سرمایه و ثروتمند و مقامات بالای دولتی بقیه خانواده های ایرانی به طریقی با مشکل مسکن روبرو هستند. به این آمار باید لیست خانه های با بافت فرسوده و حدود 700 هزار زوج جوانی را هم اضافه کرد که هرسال به متقاضیان مسکن اضافه میشوند.
در رژیم جمهوری اسلامی که در پناه استبداد مذهبی، انسان ها به بیرحمانه ترین شیوه استثمار می شوند و دزدی، غارت، فساد مالی و اداری مرزی ندارد؛ باید میلیون ها انسان بی سرپناه و بی خانمان باشند. در مملکتی که اقیانوسی از ثروت و نعمت در دل دارد و همه ثروت و سامانش در دست مشتی زالو صفت، غارتگر و قاتل قبضه شده و ثروت هر آخوند و هر وکیل و وزیر و فرمانده نظامی اش سر به آسمان می ساید، باید میلیون ها انسان بی سرپناه و بی خانمان باشند.
دسترسی به مسکن مناسب، سالم، ارزان و قابل دسترسی از حقوق پایه ای مردم زحمتکش و همه شهروندان یک کشور است. تامین و دسترسی مسکن در حکومت اسلامی به کابوسی برای ملیونها نفر از کارگران، مردم زحمتکش و حتی بخشی از طبقه متوسط تبدیل شده است. داشتن مسکن مناسب و امن حق هر انسانی است و حکومت اسلامی که قادر به تامین مسکن مناسب برای مردم نیست، اما ثروت و سامان کشور را خرج تروریسم در خارج کشور و سرکوب و کشتار در داخل کشور میکند، لیاقت و شایستگی حکومت بر مردم را ندارد. بیش از هر زمانی امنیت و رفاه مردم به سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی گره خورده است.