روز شنبه دوم مهرماه سال جدید تحصیلی در ایران آغاز می شود. در این روز بیش از ۱۵میلیون دانش آموزِ کودک و نوجوان و بیش از ۴ میلیون دانشجو به همراه یک و نیم میلیون معلم و دهها هزار استاد دانشگاه، سال تحصیلی جدید را آغاز خواهند کرد. آمارها نشان می دهد که بیش از ۲ میلیون دانش آموز به دلیل فقر خانواده ها از تحصیل باز مانده اند.
سال تحضیلی جدید امسال در شرایطی آغاز می شود که موج گسترده ای از تظاهرات، اعتصاب و اعتراض سراسر ایران را فراگرفته است. معلمین، دانشجویانِ دانشگاهها و مدارس عالی، خود بخشی از این جنبش عمومی علیه رژیم اسلامی هستند. از اینرو انتظار میرود که با باز شدن دانشگاهها و مراکز تحصیلی نه فقط آنها را از همرزمانشان، که خیابانها را به سنگر مقاومت و مبارزه تبدیل کرده اند، جدا نکند، بلکه همزمان مکانهای آموزشی را نیز به کانونهای پرشور این جنبش سراسری تبدیل نماید. جمهوری اسلامی که از نقش موثر دانشجویان در تقویت این اعتراضات آگاه است، می خواهد با اینترنتی کردن امر آموزش، دانشجویان را به کنج خانه هایشان بفرستد. آزمون روزهای اخیر و نیز در کل تجربه جنبش دانشجویی ایران نشان داده است که دانشجویان به همراه استادان متعهد میتوانند هم آموزشهای دانشگاهی خود را پی بگیرند و هم بخش جدایی ناپذیری از اعتراض و همبستگی سراسری باشند. همین تجربه را معلمین مبارز هم در سطوح مختلف تحصیلی می توانند عملی کنند.
طی چهار دهه گذشته، تسلط بر عرصه آموزش و پرورش همواره یکی از چالشهای رژیم جمهوری اسلامی بوده است. رژیم برای تسلط بر این عرصه و جلوگیری از شکست دین در مقابل دانش، مدارس را به مکتب آموزش مذهب، خرافات و مکتب محفوظات طوطی وار تبدیل کرده است. در این محیط ها بجای آنکه به کودکان و نسل جوان کمک شود تا خود و جهانِ پیرامون خود را آنچنانکه هست بشناسند، دانش آموزان را وادار میکنند که مغزشان را از مقدار زیادی معلومات غیر لازم، زائد و تحریف شده انباشته کنند. در مدارس و آموزشگاههای ایران بجای آنکه آخرین دستاوردهای علمی و مجموعه معلومات بشری در امر آموزش مورد استفاده قرار گیرد و دانش آموزان از آخرین پیشرفتهای علوم و تحولات اجتماعی و فرهنگی اطلاع یابند، حجم سنگینی از خرافات مذهبی از طریق مواد درسی بخورد آنان داده می شود.
دانش آموزان از همان سالهای اول تحصیل و مدرسه باید فن نماز خواندن و روزه گرفتن را بیاموزند و با پند و اندرزها و اخلاقیات پیامبران و امامان آشنایی یابند. دختران باید یاد بگیرند که چگونه به جنس دوم بودن، بی حقوقی مطلق و موقعیت فرودستی که کتاب آسمانی برایشان ارزانی داشته است عادت بگیرند. باید بیاموزند که چگونه زیر چادر و مقنعه تار مویشان را بپوشانند. تیزهوشترین و بااستعدادترین دانش آموزان باید به حافظین قرآن تبدیل شوند.
کتابها و متون ادبی بدون توجه به خلاقیتهای فردی، ذوقی و هنری دانش آموزان به وسیله ایی برای ترویج خرافات تبدیل شده اند. محتویات کتاب ها به مسائل و نیازهای جوانان هیچ توجهی ندارد. دانش آموزان برای احراز نمره قبولی و راه یافتن به کلاسهای بالاتر، مطالب را طوطی وار حفظ میکنند، بدون اینکه جذابیتی برای آنها داشته باشد و بدون اینکه ذوق ادبی را در آنها برانگیزد. کتابهای تاریخ نه تنها دانش آموزان را با تاریخ واقعیت کامل جامعه آشنا نمیکنند بلکه باتحریف تاریخ و وارونه جلوه دادن وقایع تاریخی و پرداختن یکجانبه به شخصیتهای تاریخی، بدون توجه به زمینه های اجتماعی که در آن ابراز وجود کرده اند، دانش آموزان را به دور از هرگونه واقع نگری بار می آورند و هر گونه میل به مطالعه و تحقیق در زمینه مسائل، رویدادها و حوادث تاریخی را از بین می برند. آموزش زبانهای خارجی در غیاب الگوها و روش های تدریس مناسب و در اثر نبود امکانات و تسهیلات لازم به امری شاق و طاقت فرسا تبدیل شده است.
روشن است در فضایی که بوی تعفن ارتجاع همه جا را فرا گرفته است، در فضایی آکنده از مسائل بی ربط به زندگی واقعی و مشغله های ذهنیِ دانش آموزان، کلاس درس و مدرسه جذابیت خود را برای دانش آموزان از دست میدهد و به محیطی خسته کننده و ملال آور تبدیل می شود.
علاوه براین، روش های تدریس هم چندان تعریفی ندارند. تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که جوانان برای پرورش قوای عقلانی خود به یک محیط کار جمعی برای پژوهش و کاوش در مسائل تجربی علمی و به بحث مشترک و گروهی نیازمند هستند. آنها باید ضمن پرورش علمی و فنی، آزادانه مفاهیم و تصورات ذهنی خود را بسازند و با دست های خود پاره ایی از مناسبات و مفروضات علمی را که در ذهنشان بوجود می آید مورد تجربه و آزمایش قرار دهند. اما در مدارس ایران به علت تراکم زیاد دانش آموزان در کلاس ها، نبود وقت کافی و نبود آزمایشگاه و کارگاه به اندازه کافی و یا امکانات مناسب در محیطهای آموزشی، معلم به محور همه آموزشها تبدیل شده است. چنین روش هایی فرصت و مجال پژوهش دسته جمعی و تبادل نظر و مشارکت در زمینه های مختلف را از دانش آموزان سلب میکند و دانش آموزان مجبورند استعداد خود را در حفظ کردن طوطی وار آنچه معلم به زبان می آورد نشان دهند.
اما با همه اینها تجربه ۴۳ سال گذشته به کارگزاران رژیم ثابت کرده است که کودکان و نوجوانان بخشی از آموزه های اصلی خود را نه از مدارس بلکه از محیط خانوادە و جامعەای میگیرند که در آن انسانیت، سکولاریسم و ضدیت با رژیم جمهوری اسلامی نیرومند است. به همین جهت پروژه های آموزشی رژیم یکی بعد از دیگری با شکست روبرو شده اند. به طوریکه امروز رویگردانی از مذهب در میان جوانان به یکی از مشخصات شرایط اجتماعی کنونی در ایران تبدیل شده است.
در ایران آزاد شده فردا از چنگال رژیم اسلامی با جدایی دین از دولت و آموزش و پرورش از مذهب، همه توانایی دانش آموزان به جای اندیشه های خرافی به آموزشهای علمی معطوف خواهد شد. در چنین شرایطی استعدادها شکوفا می شوند و سرمایه عظیم انسانی برای توسعه و تعالی جامعه به کار می افتد.
حزب کمونیست ایران ضمن تبریک آغاز سال جدید تحصیلی، دانشجویان، معلمین و استادان و کلیه پرسنل مدارس و دانشگاهها را به حمایت بی دریغ و شرکت فعال در اعتراضات جاری سراسری مردم ایران فرا می خواند.
حزب کمونیست ایران
۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شمسی
.”