حزب کمونیست ایران

آنها که مردم ایران را تحقیر می کنند، با حقارت تمام به زباله دان تاریخ افکنده خواهند شد

بنا به گزاش روزنامە “صبح امروز” چاپ تهران مورخ ٢٩ فروردین آقا تهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در نطق پیش از دستور خود در جلسە علنی مجلس گفته است: “ای کاش همە ما سوگندهایی کە یاد کردیم را عملیاتی کنیم و ولایت بر فقیە نمی کردیم بلکە اجازە میدادیم او بر ما ولایت کند” .

درواقع آقا تهرانی یکی از ویژەگی های  نظام های مستبد چون جمهوری اسلامی را بیان داشت. نظامی کە در آن هیچ فردی و نهاد و ارگانی صاحب اختیار نیست. ولی فقیه صاحب اختیار مطلق است و مجاز است در همه حوزه های زندگی اجتماعی و سیاسی و حتی خصوصی آحاد جامعه دخالت کند. انتخابات و پارلمان  نیز نقشی جز آرایش کردن چهره ولی فقیه ندارند  و مردم تنها وظیفە داردند در چنین نمایشی بە بازی گرفتە شوند.

در همین رابطە و در همان روز خامنه ای در دیدار با جمعی از افراد که «دانشجو» معرفی شدند، در مورد رفراندوم گفته است:

“کجای دنیا این کار را می‌کنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟”

این اظهار نظر همان گفتە و همان نگرانی آقا تهرانی را  در شکل دیگری نشان میدهد. بە گفتە او “مردم امکان تحلیل و ارزیابی ندارند” در حاکمیت اسلامی، مردم نمیتوانند تشخیص دهند و تصمیم بگیرند. “پس کار را باید بە آقا بسپارند و مطیع گردند.” “آقا” میتواند و باید بە جای مردم تحلیل و ارزیابی کند  و باید اجازە دهند کە آقا ولایت کند و اگر نپذیرفتند باید آنها را گرفت، زندانی کرد و شکنجە داد و اعدام کرد تا درس عبرت شود.

اما خامنه ای نمیخواهد بفهمد که  واقعیت های تلخ زندگی در حاکمییت جمهوری اسلامی، همە مردم ستمدیدە و رنجدیدە در ایران را بە یک “تحلیل گر” عینی و واقعی تبدیل کردە است. تورم افسار گسیختە در تمام عرصه‌های زند‌گی، بیکاری میلیونی و بی رونقی سفرە خانوادەها ، مصائب ویرانگر کە زندگی بسیاری را بە تباهی کشاندە است . بی حقوقی و محرومیت از  ابتدائی ترین حقوق انسانی، بر باد رفتن امیدها و آرزوها و رخت بر بستن شادی از زندگی اکثریت این جامعە و غیره، واقعیاتی هستند کە مردم ایران ، آن مردمی کە قربانی حاکمیت اسلامی هستند  در زندگی با گوشت و پوست خود لمس کردەاند.  چنین است کە  این مردم بە این نتیجە رسیدەاند کە این حاکمییت با ولایتش بانی و مسبب تباهی زندگی آنان است.  از سال ها قبل، با تحلیل این وضعیت و پس از بە بن بست رسیدن همە تلاش ها برای  اصلاح وضع موجود در مقیاس توده ای به این نتیجه رسیدند کە بساط چنین حاکمیتی را بر چینند و همان‌وقت  نیز اعلام کردند کە “دیگە تموم ماجرا”.  بر خلاف گفتە خامنەای و دیگر مجیز گویان، اتفاقاً کارگران و مردم زحمتکش و اکثریت جامعە ایران، “تحلیلی واقعی” از زندگی تلخ خود دارند که تصمیم گرفتەاند، بشورند و شوریدند و امروز ما شاهد ترس و نگرانی پاسداران حکومت دینی هستیم کە هیچکدام نمیتوانند وحشت خود را پنهان کنند. آری مردم شوریدند تا  حاکمییت خود  را برای برخورداری از یک زندگی در شأن انسان امروزی، آزاد و برابر دنبال گیرند. اکثریت این جامعە‌ی ولایت زدە این تصمیم خود را بویژە در ٧ ماە اخیر  در نمایش های خیابانی در اعتراضات و در اعتصابات پیاپی دنبال کردەاند و مصمم هستند در تداوم انقلاب خود با رفع کم و کاستی های صفوف خود، ولایت فقیه و حاکمیت دینی با خامنه ای و جیره خوارانش در مجلس را که با وقاحت تمام اینگونه مردم را تحقیر می کنند، به زباله دان تاریخ بیفکنند.