حزب کمونیست ایران

با تحمیل اضافه دستمزد به جنگ فقر تباه کننده برویم

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت در روز شنبه دوم اردیبهشت طی بیانیه ای خبر داد که کارگران شاغل در بیش از 50 شرکت متعلق به صنایع نفت، گاز و پتروشیمی اعتصابات با شکوهی را آغاز کرده اند. این اعتصابات مهم از روز جمعه اول اردیبهشت تحت عنوان “کمپین 1402” شروع شده و تعداد آنها رو به افزایش است. کارگران مطالبات زیادی دارند که دو خواست فوری افزایش ۷۹ درصدی دستمزدهای خود و ۲۰ روز کار و ۱۰ روز در راس آنهاست. در ادامه بیانیه شورا آمده است:

“افزایش ۷۹ درصدی دستمزدها و بیست روز کار و ده روز تعطیلی جهت داشتن فرصتی برای بودن با خانواده ها در مطالبه فوری ما کارگران پروژه ای در این اعتصابات است و در عین حال ما پیگیر دیگر مطالبات پاسخ نگرفته خود از جمله کوتاه شدن دست پیمانکاران مفتخور، بهبود وضع خوابگاهها و بالابردن استاندارد آنها در حد قابل قبول است، ایمنی محیط کار هستیم. “

شورا سازماهدهی اعتراضات نفت همچنین نوشته است:

“شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی با درود به همه همکاران همچنان بر اعتصاب و تجمع به عنوان دو جزء مکمل ادامه متحدانه اعتراض تاکید دارد. تدارک برای برگزاری مجامع عمومی منطقه از نوع مجمع عمومی ای که در سال گذشته در هفشجان و ایذه و مسجد سلیمان و لردگان داشتیم، گام مهمی در جهت هم نظری و متحد نگاهداشتن صفوف خود و حفظ اتحاد بر اساس  خواستهای اعلام شده در قراردادهای کاری است. زنده باد اعتصاب، زنده باد اتحاد کارگران”

سندیکای های مستقل موجود کارگری، بازنشستگان کارگری و بقیه نیروهای کمونیست و آزادیخواه افزایش 27 درصدی حداقل دستمزد از جانب شورای عالی کار را محکوم و آنرا رد کردند. آنها تصمیم دولت و کارفرمایان را بدرستی فرو راندن بیشتر کارگران در فقر مطلق دانستند.

فقر کارگران برای سرمایه داران و دولت هایشان هم فایده سیاسی دارد و هم اقتصادی. این فواید برای دولت تاریک اندیش اسلامی و بورژوازی زبون و حریص ایران مضاعف می باشد. سود و ثروت به بورژوازی و دولت های آن قدرت و مکنت می بخشد و کارگران را دچار مصائب بیشمار سیاسی و اقتصادی میکند. تنگدستی و استثمار شدید و تحمیل شده به خانواده های کارگری سبب میشود تا اعضا آنها مداوما تحت فشار روحی باشند. آنها از کودک و بزرگ به کار پرداخته با اینحال تامین یک زندگی بخور و نمیر برایشان مشکل میشود. تلاش برای کسب معاش و فقر آنها را با تحقیر روزانه و جایگاه نازل اجتماعی روبرو میکند. داشتن اوقات فراغت برایشان محال شده و اندیشیدن به راه حل جهت تغییر سرنوشت خویش برایشان با موانع بسیار مواجه میگردد. ثبات خانوادگی و حتی فردیشان در خطر مداوم می باشد. بنابراین پرداختن به امور سیاسی، اجتماعی و مبارزه برای کسب حقوق انسانی و دموکراتیک برای آنها مشکل میشود. بدست آوردن آگاهی سیاسی و طبقاتی و سازمانیابی در کنار هم طبقه ای ها برای آنها سخت میشود. وقتی آنها در روی زمین راه نجاتی نیابند زمینه برایشان فراهم میشود تا به تخدیر مذهبی روی آورده و عدالت را در قیامت و گرفتن یارانه ای از ارگان های رژیم بجویند. این همان چیزی است که صاحبان سرمایه و دولت هایشان و در ایران جمهوری اسلامی میخواهند.

بنابراین برخورد جمهوری اسلامی و سرمایه داران به طبقه کارگر عمدتا سیاسی بوده است. تصویب حداقل دستمزد ماهانه ی در خط مرگ و حتی پرداخت نکردن همان حداقل ناجیز به کارگران خارج از شمول قانون کار، که اساسا زنان می باشند، از همان سیاست گرائی سرچشمه میگیرد. “حذف قراردادهای دایم کار و مقررات‌زدایی‌های گسترده در بازار کار، عدم شمول کارگاه‌های زیر 5 نفر و سپس کارگاه های زیر 10 نفر، مناطق آزاد و مناطق ویژه‌ی‌ اقتصادی و کاستن از ارزش پول ملی در همان راستا انجام گرفته و میگیرد. البته وضع اقتصادی وخیم  رژیم و دزدی ها و فساد نهادینه آن هم بر مشکل یاد شده افزوده و طبقه کارگر ایران را روبروی فقری تباه کننده قرار داده است.

بر طبق گزارشی که بانک کردیت سوئیس در سال 2022 میلادی منتشر کرد ایران جز کشورهای ثروتمند جهان محسوب می شود. ۱۴۷ هزار نفر میلیونر حقیقی با مقیاس جهانی در کشور سود می اندوزند؛ یعنی افرادی که ثروتی بیش از یک میلیون دلار دارند. به قول یک اقتصاددان ایرانی اکثر این میلیونرها با استفاده از “رانت وفاداری” و “رانت بوروکراتیک” و تحمیل دستمزدهای مرگ آفرین به کارگران به ثروت های افسانه ای دست پیدا کرده اند. باید از طریق مبارزه این ثروت ها را از حساب های این راهزنان بیرون کشید و به صاحبان اصلی برگرداند. مبارزه برای تحمیل افزایش 79 درصدیِ حداقل دستمزد تنها گام اول است. گام بعدی به قول نویسندگان منشور 20 تشکل کارگری و مدنی باید به صورت زیر باشد:

مصادره اموال همه اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و شبه دولتی و خصوصی که با غارت مستقیم و یا رانت حکومتی، اموال و ثروت‌های اجتماعی مردم ایران را به یغما برده ‌اند.”

این امر و حرکت به سوی سرنگونی رژیم و در هم شکستن ماشین دولت بورژوائی گام های بعد تر است که از طریق به پیروزی رساندن انقلاب “زن، زندگی، آزادی” میسر می باشد.