به دنبال گسترش جهش وار فاجعه کرونا در سراسر ایران که نتیجه بی توجهی و بیکفایتی رژیم جمهوری اسلامی و برخورد امنیتی به آن بوده است، هفته گذشته ستاد به اصطلاح “مقابله ملی با ویروس کرونا” به ریاست حسن روحانی تشکیل جلسه داد. در آن جلسه تصمیماتی کلی تحت عنوان “طرح جامع محدودیتهای مقابله با کرونا” در رابطه با اِعمال برخی از محدودیتهای رفت و آمد بین شهری و داخل شهرها گرفته شد. روحانی اعلام کرد که جزئیات طرح مزبور روز چهار شنبه۲۸ آبان به اطلاع مردم رسانده میشود. قرار است این طرح از امروز شنبه اول آذر ماه به اجرا در آید. قابل ذکر است قبلأ نیز چنین طرح هایی در مورد محدودیت رفت و آمد به اجرا در آمده بود. اما نه تنها مفید واقع نشده بلکه موجب تسریع شیوع ویروس کرونا و افزایش معضلات معیشیت توده های مردم نیز شده بود. در جلسه روز یک شنبه روحانی اعلام نمود که اعتبارات مالی طرح نیز توسط دستگاههای مسئول به فوریت تأمین خواهد شد.
اما حسن روحانی روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت به منظور انحراف افکار عمومی از جزئیات و مضمون طرح مزبور، ابتدا مخالفان خود در جناح مقابل رژیم را مورد حمله قرار داد. او گفت کسانی برای صدمه زدن به دولت به جای انتقاد از آمریکا مدیریت دولت را نقد میکنند و به فکر بهره برداری از شرایط کرونا برای انتخابات ریاست جمهوری و کسب مقام قهرمانی رفع تحریم هستند. او سپس به طرح تعطیل دوهفته ای شهرها برای مهار کرونا پرداخت که قرار است از امروز به اجرا در آید. مطابق این طرح قرار است تا آنجا که به تأمین احتیاجات مردمی که هیچ منبع درآمدی ندارند و یک سوم جامعه ایران را شامل میشوند، برای چهار ماه باقیمانده امسال ” بسته معیشتی ” اعطا گردد. اما روحانی در کمال پر رویی این “بسته معیشتی” را کمک مالی اعلام کرد که مبلغ آن برای هر نفر ۱۰۰ هزار تومان یعنی حدود سه دلار در ماه می باشد. باید از رئیس جمهور رژیم اسلامی که دزدی و اختلاس و رانت خواریهای صدها هزار میلیارد تومانی در آن نهادینه شده است پرسید، افرادی که هیچ منبع درآمدی ندارند چگونه میتوانند زندگی یک ماهه شان را با سه دلار بگذرانند؟ بقیه مردم نیز که به کسب و کاری مشغولند و با زحمات زیادی هزینه زندگی روزانه شان را تأمین می کنند، در این مدت چگونه هزینه زندگی خود و خانواده را تأمین نماید. در بسیاری از کشورها که اقدام به تعطیلی و قرنطینه شهرهایی می کنند، به فکر تأمین احتیاجات زندگی و معیشت توده های مردم هستند و برای آن برنامه ریزی نیز کرده اند. اما برنامهریزی حکومت اسلامی برای این امر همان صد هزار تومان است که البته آنهم ضمانت اجرایی ندارد. درهمین رابطه برخی از نمایندگان مجلس رژیم این وعده بی ارزش روحانی را نیز زیر سؤال بردند و گفتند که: ” دولت مشخص نکرده منبع مالی و اختیار قانونی روحانی برای این وعده از کجا است؟ ” چنین تصمیم نامسئولانه ای از جانب رژیم همانند دیگر عملکردهای جمهوری اسلامی موجب نگرانی اکثریت مردم شده است.
اما برای رژیم اسلامی که اقتصادش در آستانه فروپاشی و تحت شدید ترین تحریمها قرار گرفته، پول رایجش بیارزش شده، قیمت تمام مواد مورد نیاز زندگی مردم روز به روز بالا میرود، بیکاری و فقر و گرسنگی طاقت فرسایی به اکثریت مردم جامعه تحمیل کرده است، بیش از ۵۰ در صد کارخانه ها و مراکز تولیدش بسته شده و بقیه نیز با ظرفیت کمتری به فعالیت خود ادامه میدهند، با این وصف رئیس جمهور دروغگویش ادعای رشد در بخش تولید صنعتی و کشاورز و غیره می کند غیر منتظره نیست در زمینه مقابله با کرونا نیز به فریبکاری و دروغگویی بپردازد. روحانی در حالی اعطای باصطلاح بسته معیشتی صد هزار تومانی به سی درصد مردم ایران را اعلام میکند که میداند خط فقر و حداقل سبد معیشتی یک خانواده در کلاًن شهرهای ایران یازده میلیون تومان است. خود او قبلأ اعتراف نموده که ۷۰ در صد مردم تحت حاکمیت رژیم فاسد جمهوری اسلامی زیر خط فقر زندگی میکنند و رژیم نتوانسته حتی یارانه قبلی را نیز برای آنان تأمین نماید.
اما بحران اقتصادی جمهوری اسلامی و نا توانی این رژِیم در مقابله با کرونا تنها مربوط به امسال و کرونا و تحریمها نیست، بلکه گذشته از بحران عمومی نظام سرمایه داری، بحرانهای ساختاری خود رژیم اسلامی نیز آنرا تشدید کرده است. قبل از کرونا و تحریمها نیز رژیم همیشه با کسری بودجه مواجه بوده است. میزان کسری بودجه دولت به اعتراف روحانی در دو سال قبل نیز ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بود که دو برابر عایدات رژیم است. واضح است بودجه سال جاری دولت که ۵۱۱ هزار میلیارد تومان بوده و بودجه سال آینده نیز که آنرا ۶۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرده است و قرار است نود درصد آن از محل منابع غیر نفتی تأمین گردد، با کسری بودجه کلان روبرو می شود. بنابراین و با وجود بحرانهای یاد شده تأمین هر بودجه ای برای دولت در مقابله با بحران کرونا غیر ممکن می باشد.
اما در شرایطی که مردم شدیدأ در معرض فقر و گرسنگی و بیکاری می باشند، کسری بودجه و افلاس دولت در تأمین هزینه های لازم برای معضلات اجتماعی و حوادث طبیعی از قبیل کرونا و سیل و زلزله موجب خسارت و تلفات جانی زیادی می شود. این درحالی است که هزینههای سرسام آور سیاستهای کلان رژیم هم در عرصه داخلی از جمله نظامی، امنیتی، تبلیغی و نهادها و بنگاههای مذهبی و هم در عرصه سیاستهای توسعه طلبانه و دخالتگرانه منطقه ای و بینالمللی و کمک به جریانات تروریست اسلامی، از جیب مردم و ثروت و منابع طبیعی کشور تأمین میگردد و فقر و فلاکتی که رژیم به مردم ایران تحمیل کرده است ادامه خواهد یافت. مگر آنکه توده های مردم با اعتراضات وسیع اجتماعی و اعتصابات متحدانه و متشکل کارگران به پا خیزند و بنیاد حاکمیت جهل و جنایت رژیم اسلامی را در هم ریزند و با مبارزه خود به حاکمیت رژیم و چنین زندگی فلاکتباری خاتمه دهند.