حزب کمونیست ایران

تجزیه طلبی بهانه ای برای سرکوب و نقض حقوق مردم کردستان

«تجزیه طلبی» و «تمامیت ارضی»، نام رمز سیاست سرکوب  مردم کردستان و نقض حقوق انسانی و اولیه ملت کرد و دیگر ملتهای ساکن ایران است. طی یک قرن گذشته و در دو نظام پادشاهی و اسلامی با این بهانه ها، تحمیل تبعیض و بی حقوقی، سلب آزادی، فقر و عقب نگهداشتن اقتصادی، نقض سیستماتیک حقوق بشر، سیاست رسمی حکومت های حاکم بر ایران بوده است .

با شکل گیری و تعمیق انقلاب « زن ، زندگی ، آزادی» که از کردستان و مبارزات پر افتخار چهار دهه مبارزه زنان و مردان مبارز و عدالتخواه  سرچشمه می گرفت ، کردستان بار دیگر در صدر اخبار و کنش های سیاسی متفاوت، چه در نزد اپوزسیون و چه در نزد جمهوری اسلامی قرار گرفت .

از سویی میلیونها نفر از مردم شریف و آزادیخواه ایران ، منطقه و جهان از مبارزات و سنت های انقلابی و مترقی مردم کردستان حمایت کردند و از سویی دیگر از جمهوری اسلامی تا ناسیونالیسمِ افراطیِ ایرانی، هر کدام با زبان خاص خود همین مضمون شناخته شده قدیمی را با بوقهای تبلیغاتیشان جار زدند. بخش قابل توجهی از این اپوزیسیون راست و ناسیونالیسمِ افراطی که پیش از این حامی این یا آن جناح جمهوری اسلامی بودند و از باصطلاح «رشادتهای سپاه پاسداران» در «حفظ مرزهای میهن » تجلیل می کردند، با مشاهده ظرفیتهای انقلابی موجود » در جامعه کردستان، نگرانی هایشان در مورد « تمامیت ارضیِ» ایران را در صدر پلاتفرم سیاسی خود قرار دادند.

ناسیونالیسمِ افراطی ایرانی از ملی – مذهبی تا سخنگوی دیروز این یا آن جناح حکومت اسلامی، از لیبرالها و پاره ای از فعالین قدیم چپ تا  سلبریتی های فرصت طلب و تا ماموران تبلیغاتچی جمهوری اسلامی، همه علیه مردم کردستان بسیج شدند. رژیم هدف قرار دادن مراکز احزاب کردستانی در اقلیم کردستان و کشتار مردم بیدفاع را چاشنی دروغ پردازیهای خود نمود و دغدغه اپوزسیون راست جمهوری اسلامی هم گل کرد و شرط و شروط خود را در این زمینه پیش پای هم پیمانانشان در کردستان قرار دادند و از آنها تعهد کتبی و رسمی به «حفظ تمامیت ارضی» را طلب کردند. این در حالی بود که مردم کرد و ترک و بلوچ، زن و مرد و جوان، کارگر و دانشجو در کف خیابان شعار وحدت و همبستگی سر داده بودند و سینه هایشان آماج گلوله های دشمن می شد.

مشخصه و اشتراک تمامی این طیف مرتجع، ضدیت با جنبش و خواستهای مردم کردستان است.  این طیف منافع مشترک بسیاری با جمهوری اسلامی دارند. شعار محوری آنها «تمامیت ارضی» ایران است. شعاری که هرگونه تلاش برای برابری، عدالت و حقوق مردم کردستان را به تجزیه طلبی ترجمه می کنند.

رضا شاه و محمد رضا شاه، خمینی و خامنه ای تحت نام دفاع از «تمامیت ارضی» هر کدام به نوبه خود، کردستان را به خاک و خون کشیدند. اینک فرزند دیکتاتور سابق ایران که دون کیشوت وار خود را جانشین پدر و فرمانروای آینده ایران فرض می کند، همان شعارها و سیاستها را به شیوه ای مسخره و کمدی تکرار می‌کند!

اپوزیسیون راست که رضا پهلوی فرزند شاه سابق را وکیل خود قرار داده است، علیرغم بی خاصیت بودن این طیف در چهار دهه گذشته به عنوان مخالف جمهوری اسلامی، علیرغم اینکه در داخل کشور از کمترین پایگاه اجتماعی نیز برخوردار نیستند، امروز  برای مردم کردستان و احزاب سیاسی آن شرط و شروط تعیین می کنند.

به همه آنهائی که گویا نگران از دست رفتن «تمامیت ارضی» ایران هستند باید گفت که اگر می خواهید مردم کردستان گزینه استقلال از ایران را در پیش نگیرند، لازم است حقوق کامل ‌‌و برابر آنها را در چهارچوب کشوری به نام ایران برسمیت بشناسید. انکار این حقوق را باید «تجزیه طلبی» نامید. تجربه تاریخی نشان داده در صورت نقض حقوق انسانی و اولیه مردم ملل تحت ستم، جدایی و استقلال طلبی به خواست و نیروی اولیه و اصلی جامعه تبدیل می شود . تحقق کامل برنامه کومه له برای حاکمیت توده ای در کردستان، ضامنِ ماندن مردم کردستان در چهارچوب کشور ایران است.

در جهان امروز نمی توان به شیوه های سرکوب و انکار حقوق مردم در دراز مدت در قدرت ماند. مردم کردستان تا رسیدن به تمامی حقوق انسانی خود به مبارزه دوش بدوش زنان، کارگران، جوانان و همه مردم همسرنوشت خود در سراسر ایران ادامه خواهند داد. پیروزی و تحقق آرزوها و خواستهای مردم کردستان در این مسیر اجتناب ناپذیر است.