حزب کمونیست ایران

جشن و شادی مرتجعین و احزاب اسلامی کردستان از پیروزی طالبان پردوام نخواهد بود

پیروزی دار و دسته فوق ارتجاعی طالبان و شکست مفتضحانه حکومت آمریکا و هیئت حاکمه فاسد و کارتونی افغانستان،  انعکاسات متفاوت و گسترده ای در سطح جهان و منطقه داشته است. در یک سو ارتجاع منطقه، سازمانها و حکومت‌های  اسلامی، اردوی مستبدین و ستمکاران، حتی اگر با سیاستهای طالبان همدل هم نباشند، شکست آمریکا و پیروزی طالبان را بطور علنی و یا پوشیده و با احتیاط جشن گرفته اند .در  سوی دیگر، کارگران آگاه، زنان برابریخواه و حق طلب، مردم تحت ستم ، هنرمندان و نویسندگان پیشرو، روزنامه نگاران چپ و مترقی، مردم شریف و آزادیخواه ، نیروها و سازمانهای حقوق بشری و عدالت خواه در هر گوشه جهان پیروزی طالبان را یک تراژدی برای مردم افغانستان و بشریت ارزیابی می کنند .

چهل و چند سال پیش سران کشورهای امپریالیستی غرب به رهبری آمریکا در کنفرانس گوادولوپ تصمیم گرفتند خمینی و شرکایش را با هواپیما  از فرانسه وارد ایران کنند. آنها با این تصمیم چهار دهه نکبت و سرکوب و تروریسم و جنگ را به مردم ایران و منطقه تحمیل کردند.

42 سال بعد، همان حکومت آمریکا و شرکایش در جریان یک پروسه  دو سالهِ توافق های مذاکرهِ آشکار و نهان، عملاً طالبان را به پیروزی رسانده و یک زرادخانه نظامی پیشرفته را هم در دسترس او قرار دادند. دست‌پخت و نتایج عملی سیاستهای آمریکا در خاورمیانه همواره ایجاد و تقویت جریانات و حکومت‌های اسلامی و ارتجاعی بوده است، که ایجاد “امارت اسلامی افغانستان” به رهبری طالبان و جمهوری اسلامی ایران تنها دو نمونه آن است .

واکنش باندها، احزاب و جریانات و رهبران مذهبی اسلامی سنی به پیروزی طالبان، قابل تامل و جالب است .از مولوی های رنگارنگ در سیستان و بلوچستان تا احزاب و جریانات اسلامی در کردستان عراق، اکثریت قریب به اتفاق آنها از شادی و شوق زیر پوست خود نمی گنجند و از طالبان جدید و پوست انداخته صحبت می کنند. جریانات اسلامی کردستان و دیگر مناطق سنی نشین که خود تا عمق وجودشان فاسد و رانت خوار هستند، حرمسراها برای خود درست کرده اندو سرشان به دلارهای نفتی این حکومت و آن حکومت بند است، در اره “طالبانِ فساد ستیز” و “شکست حکومت فاسد افغانستان” موعظه سرایی می کنند.

طالبان خود یکی از جریانات بغایت فاسد منطقه است. وابستگی و سرسپردگی آنها به حکومت اسلامی پاکستان شناخته شده است. بخش اساسی ثروت و سامان آنها از تجارت مواد مخدر و غارت و باج گیری تامین شده است. هیچگاه گزارشی از منابع مالی خود ارائه نداده و خود را پاسخگو در مقابل مردم نمی دانند.

بیش از یک میلیون و نیم از مردم زجر کشیده افغانستان در حدود نیم قرن و جریان جنگ جان باخته اند، که طالبان بیشترین  سهم را در این جنایات داشته اند.

احزاب و جریانات اسلامی در کردستان عراق و گروههای سیاسیِ سنی مذهب در سیستان و بلوچستان، بر جنایات و فساد نهادینه طالبان چشم بسته و تنها به صرف اسلامی و سنی بودن و دشمنیِ کور با تمدن غرب و حقوق زنان، از طالبان حمایت می کنند. همین جریانات ،احزاب و شخصیت های مرتجع، چند سال پیش از داعش و خلافت اسلامی آن دفاع کرده و جوانان را برای پیوستن به صفوف آنها دعوت می کردند.

جنایات و بربریت داعش علیه مردم منطقه و بویژه مردم کردستان عراق و سوریه برای جریانات و احزاب اسلامی کردستان عراق کافی نبود، حالا باز شوق زده پیروزی طالبان را جشن می گیرند و چنین آینده ای را برای مردم کردستانِ عراق آرزو می کنند و برای ایجاد چنین وضعیتی در کردستان عراق روز شماری می کنند. اما بدون شک شادی امروز این مرتجعین چندان پایدار نخواهد بود. همچنانکه “خلافت اسلامی عراق و شام”، به زباله دان تاریخ سپرده شد و جمهوری اسلامی ایران با نارضایتی عمیق و وسیع مردم ایران روبرو است و حاکمیتش در مقابل بحران های گریبان گیر و امواج مبارزات کارگری و توده ای به سرازیری افتاده است ، امارت اسلامی طالبان هم در افغانستان دوام چندانی نخواهد داشت .

زنان، جوانان، توده های کارگر و زحمتکش، مردم شریف و آزادیخواه و نیروهای چپ و مترقی، با مبارزه برای جهانی برابر و انسانی و پیشرفته و آزاد، شادمانی موقت جریانات مرتجع مذهبی را به کابوسی برای آنها تبدیل خواهند کرد .