حزب کمونیست ایران

اردوغان و بشار اسد دو دشمن محکوم به شکست در دو جبهه مختلف

 

حملات ارتش ترکیه به کردستان سوریه ادامه دارد. آمار آوارگان این تهاجم جنایتکارانه و تلفات انسانی آن مرتب بالا می رود. رفتار مزدوران سوریه ای که در خدمت ارتش ترکیه به کار گرفته شده اند، یادآوار جنایتهائی است که داعش در سالهای اخیر در عراق و سوریه مرتکب می شد.

اما طی 24 ساعت گذشته در عرصه سیاسی تحول جدیدی صورت گرفته است. رهبری جنبش روژاوا با دولت سوریه و ابرقدرت پشتیبان آن دولت روسیه  تماس گرفته  است و به آنها پیشنهاد کرده است که اگر چنانچه می خواهند از مرزهای کشور سوریه در مقابل تهاجم ارتش ترکیه دفاع کنند، نیروهای سوریه دموکراتیک مانع آنها نخواهند شد. محتوای این سیاست را مظلوم عبدی ، فرماندە نیروهای دموکراتیک سوریە طی مقاله ای در مجله آمریکائی ” سیاست خارجی” ، برای افکار عمومی تشریح نمود. این مقاله به دلیل شفاف بودن و صادقانه بودن مضمون آن انعکاس وسیعی  در رسانه های جمعی جهان پیدا کرد.  وی می گوید:

” ما بخاطر رهانیدن مردممان از یک خطر بزرگ، یازدە هزار سرباز از دست دادیم، کە از میان بهترین رزمندگان و فرماندهانمان بودند. ما بیش از ١٢ هزار زندانی تروریست داعش داریم و بار زنان و فرزندان افراطی شدە آنها را نیز بردوش میکشیم. ما همنچنین از این بخش از سوریە دربرابر میلیشیاهای ایران حمایت میکنیم. در بحبوحە جنگ و بی قانونی،ما هموارە پایبند انضباط و موازین اخلاقی مان بودەایم. ما القاعدە را شکست دادیم، داعش را از میان بردیم و در عین حال یک سیستم مدیریتی خوب را، بر اساس حاکمیتهای کوچک، پلورالیسم و تنوع، بنا کردیم. ما از خلال ادارە حکومتهای محلی خدمات خود را بە عربها، کردها و میسیحیان سریانی ارائە دادیم.

اما در پرتو تجاوز ترکیە و حملات آنها کە موجودیت مردم ما را در معرض تهدید قرار دادە است، ممکن است ناچار شویم ائتلافهایمان را مورد تجدید نظر قرار دهیم. روسها و رژیم سوریە پیشنهادهایی را مطرح کردەاند کە میتواند جان میلیونها انسانی را کە در مناطق تحت حمایت ما زندگی میکنند، نجات دهد. ما بە وعدەهای آنان اعتماد نداریم. صراحتا بگوییم، مشکل است بدانیم دیگر بە چە کسی میتوان اعتماد کرد. ما میدانیم باید سازشهای دردناکی با مسکو و بشار اسد انجام دهیم چنانچە بخواهیم با آنان کارکردە و راە بیآییم. ازیرا اگر قرار باشد بین سازش و نسل کشی مردممان یکی را انتخاب کنیم، مرممان را انتخاب خواهیم کرد.”

اما رژیم بشار اسد طی دو سال گذشته در رابطه با جنبش  روژاوا بسیار دورویانه و حیله گرانه رفتار کرده است. رهبری جنبش روژاوا با آگاهی بر خطراتی که مناطق تحت اداره آنها را تهدید می کرد، تلاش می کرد باب گفتوگو با دولت مرکزی را باز کند و این خطرات را برای کل مردم سوریه با هزینه کمتری از سر بگذراند. چند بار هیئت هائی از جانب رهبری نیروهای سوریه دموکراتیک به این منظور راهی دمشق شدند. میاجی هائی از احزاب سیاسی و شخصیتهای سوری و منطقه ای آمدند و رفتند، اما بشار اسد هرگز به یک  گفتوگوی جدی تن در نداد. جنبش روژاوا را که یکی از نیروهای تعیین کننده صحنه سیاسی و نظامی در سوریه بود، از تمام مذاکرات تحت نظارت سازمان ملل مربوط به صلح و تدوین قانون اساسی آینده سوریه کنار گذاشتند. بر سر انکار حق جنبش روژاوا در تعیین تکلیف آینده سیاسی سوریه، همه دولتهای درگیر از ابرقدرتها گرفته تا قدرتهای محلی، تا حتی میانجی سازمان ملل متحد، همگی هم رای بودند.

در جریان اشعال عفرین توسط ارتش ترکیه و آواره نمودن ساکنان آن، رژیم  بشار اسد آشکارا روش فریبکارانه ای  را در پیش گرفت. در آن مورد هم جنبش روژاوا آماده بود تا به نیزوهای بشار اسد اجازه بدهد در دفاع از عفرین شرکت کنند. اما آنها در ظاهر توافق کردند و در عمل طی یک نمایش شرم آور قدری به جبهه های جنگ نزدیک شدند و از وارد شدن در درگیریها خوداری نمودند.  چه در مورد عفرین و چه در برخورد به مسئله مذاکره با رهبری جنبش روژاوا و چه حتی هم اکنون که ظاهرا توافقی بر سر روبرو شدن با تهاجم ارتش ترکیه صورت گرفته است، بشار اسد و مشاورینش در جمهوری اسلامی یک هدف را تعقیب می کردند و همچنان در پی رسیدن به آن هستند:آنها می خواهند جنبش روژاوا را آنچنان تضعیف کنند تا با سهولت بیشتری آنرا از مشارکت در تعیین تکلیف آینده سیاسی سوریه محروم نمایند. حال اگر خود نمی توانند این هدف را تامین کنند، دولت ترکیه را که آنهم مصالح ویژه خود را در تضعیف جنبش روژاوا تعقیب می کند، به اینکار ترغیب نمایند. حال این توافق بطور رسمی صورت گرفته باشد، یا بطور تلویحی تغییر در ماهیت آنچه که روی داده است نمی دهد.

اما اگر سیاست دولت بشار اسد در این رابطه موذیانه و فریبکارانه است، سیاست اردوغان ماجراجویانه است و عکس العملی در مقابل ناکامی های تاکنونی وی.است: روئیاهای جاه طلبانه اردوغان برای “احیای خلافت عثمانی”، چون حبابی ترکید. پشتیبانی ازجریانات اسلامی چون داعش غیره که به نیابت از ترکیه و عربستان سعودی در سوریه می جنگیدند ، شکست این گروهها و رسوائی جهانی برای اردوغان به دنبال داشت. مانورهای دیپلماتیک اردوغان بین روسیه و آمریکا جز زیانهای اقتصادی و تحقیر سیاسی نتیجه دیگری به دنبال نداشت. استفاده از کارت پناهندگان نیز نتوانست در سیاست دولتهای اروپائی برای ورودش به اتحادیه اروپا تغییری ایجاد نماید. بحران اقتصادی ترکیه شدیدتر و عمیقتر شد. بطوریکه اکنون ارزش پول ترکیه به پائین ترین حد خود رسیده است.  درکنار همه اینها انتخابات شهرداریها در شهرهای بزرگ نشان دادکه افکار عمومی نیز روز به روز بیشتر از وی رویگردان می شود، کار به جائی رسید که در نتیجه این سیاستها حرب وی نیز دو شقه شد.  ماجراجوئی نظامی و تهدیدات جنگی برعلیه جنبش مردمی روژآوا از جمله تلاشهائی است برای پوشاندن این ناکامی ها و عقب انداختن نتایج محتومی که علیه حاکمیت اردوغان و حزب او به دنبال دارند. اکنون در حالی لشکر کشی خود را به کردستان سوریه ادامه می دهد، که در صحنه بین المللی به حد انزوای جمهوری اسلامی نزدیک شده است.

اما با همه اینها آنچه که امروز در کردستان سوریه می گذرد، علیرغم دشواریهائی که بوجود آمده است، برای جنبش روژاوا پایان کار نیست. دستاوردهای اجتماعی این جنبش را با تهاجم و اشغال نظامی بسادگی نمی توان از بین برد. دلایل عینی برای این واقعیت را می توان چنین بر شمرد:

دولت اردوغان از درون بسیار تضعیف شده است و در مقابل بحرانهای سیاسی و  اقتصادی که به تدریج آشکار می شوند، دوام چندانی نخواهد آورد. دولت بشار اسد اگر چه در این مقطع به مثابه دولت رسمی سوریه پذیرفته شده است، اما در فردای سوریه رژیم مفلوکی خواهد بود که بدون شک مردم بلاکشیده این کشور از وی انتقام فجایع سالهای اخیر را خواهند گرفت. جنبش روژاوا نه فقط یک حرکت نظامی بلکه یک جنبش مدنی مترقی نیرومندی است که در آن نسلی از انسانهای آبدیده در کوران مبارزه ای اجتماعی پرورده شده اند. آنها بدون شک توان آنرا دارند که حتی از آنچه که تاکنون در شیوه های اداره امورخود و در تعیین سرنوشت خویش بدست آورده اند به مراتب فراتر بروند و محدودیتها و اشکالات دوره اخیر را هم پشت سر بگذارند.