در مورد حداقل مزد سال ۱۴۰۰حمایت کنیم
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه،کانون صنفی معلمان اسلامشهر، گروه اتحاد بازنشستگان، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، اتحاد بازنشستگان، شورای بازنشستگان ایران،اتحاد سراسری بازنشستگان ایران و کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران با انتشار بیانیه ای ضمن تشریح شرایط غیر انسانی و ابعاد فقر و فلاکتی که تحت حاکمیتِ نظام سرمایه داری به کارگران ایران تحمیل شده است اعلام کرده اندکه مزد کارگران در سال ۱۴۰۰ نباید از دوازده و نیم میلیون تومان کمتر باشد.
در بخشی از این بیانیه آمده است «مسلم است که “حداقل مزدِ” کارگران نباید از هزینۀ زندگی متوسطِ یک خانوار شهری کمتر باشد. بر همین اساس، تشکلهای مستقل کارگری، “حداقل مزد” کارگران برای سال ۱۳٩٩ را معادل ٩ میلیون تومان در ماه محاسبه و اعلام کردند. این مبلغ معادل هزینه زندگی ماهیانه یک خانوار شهری، با تعداد متوسط اعضای ۳/۳ نفر در سال ۱۳۹۹ در کشور بود. با چنین مبنایی و با توجه به تورم افسار گسیخته و فزایندهِ کنونی و تورم مورد انتظار در سال آتی، حداقلِ مزد کارگران در سال ۱۴۰۰ نمیتواند کمتر از دوازده میلیون و پانصد هزار تومان در ماه باشد و مبلغی کمتر از این، حقیقتا زندگی کارگران و خانوادههایشان را دچار کمبودهای جدی خواهد کرد و به سلامت، تغذیه، دارو و درمان، پوشاک، مسکن، رفت و آمد و تأمین نیازهای فرهنگی و در یک کلام، تأمین نیازهای اساسی کارگران و خانوادههای آنها، لطمات سنگین و جبران ناپذیری وارد خواهد نمود. ضمن این که بحران سلامت در شرایط بیماری همهگیر کرونا که حتی طبق آمارهای رسمی به مرگ دهها هزار و ابتلای صدها هزار تن منجر شده است و هزینههای گزاف ناشی از این بیماری، ضرورت مبارزه برای مزد حداقلِ فوق را باز هم برجستهتر میکند. با توجه به تورم فزایندهِ موجود، کارگرانِ آگاه و فعالان کارگری خواستار این هستند که تعیین حداقل مزدِ سالانه کارگران، لااقل هر شش ماه یک بار انجام شده و با سبد معیشت واقعی خانوارهای کارگری هماهنگ گردد.»
تشکل های مستقل کارگری بر مبنای یک ارزیابی عینی از هزینه واقعی سبد معیشت خانواده های کارگری، بر دستمزد دوازده میلیون و پانصد هزار تومان در ماه به عنوان مبنای حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۰تأکید کرده اند. زمانی که “محمدرضا تاجیک” یکی از نمایندگان تشکلهای کارگری وابسته به دولت در ارتباط با روند مذاکرات در سومین جلسه کمیته دستمزدِ شورای عالی کار می گوید: «در شرایطی هستیم که افزایش ۱۰۰ درصدی مزد کارگران هم نمیتواند دریافتی کارگرانِ حداقلبگیر را به خط فقر برساند»، در شرایطی که: “حتی اعداد و ارقام مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که خط فقر از افزایش دو برابری دستمزد، بسیار بیشتر و بالاتر است”، تشکل های مستقل کارگری به درست مطالبه دستمزد دوازده میلیون و پانصد هزار تومان در ماه را به عنوان مبنای حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۰مطرح کرده اند.
اما در این کشمکش واقعی، در حالی که دولتِ روحانی و سرمایه داران می خواهند دستمزدِ چند مرتبه پایین تر از خط فقر را تحمیل کنند و تشکل های مستقل کارگری مطالبه دستمزد دوازده میلیون و پانصد هزار تومان در ماه را برای سال ۱۴۰۰ مطرح کرده اند، میزان دستمزد چگونه تعیین می شود؟ میزان دستمزد تماماً به شرایط رقابت و قدرت و زورآزمائی کارگران و سرمایه داران بستگی دارد. اینجا کارگر صاحب کالائی است که همان نیروی کارش می باشد، و کالای خودش را بفروش می گذارد. حال اینکه نیروی کار کارگر در مقابل چه دستمزدی خریده خواهد شد به دو عامل مهم بستگی پیدا می کند. اول اینکه اوضاع بازار از چه قرار است، در حال رونق است یا رکود، تقاضا برای نیروی کار زیاد است یا کم؟ اما عامل دوم در تعیین دستمزد که اساسی تر و تعیین کننده تر است درجه اتحاد و همبستگی و توان ایستادگی و مبارزاتی کارگران است. اینکه آیا کارگران بخوبی متحد هستند که در برابر تلاش سرمایه داران و دولت حامی آنها که می خواهند هر چه ممکن است دستمزد کمتری بدهند، بتوانند ایستادگی کنند یا خیر؟ اگر همه چیز بر وفق مراد باشد یعنی هم تقاضا برای نیروی کار زیاد باشد و هم کارگران، متحد و تواناییِ ایستادگی و مقاومت داشته باشند، تازه کارگران شانس می یابند که دستمزدی را بگیرند که به آنها امکان می دهد، در چهارچوب همان جامعه سرمایه داری و زندگی ای که برای کارگران معمول و متعارف شناخته می شود، کارگر نیروی کارش را تجدید کند و در محیط خانواده هم کارگران فردا را پرورش دهد. تازه در این حال که بهترین حالت است دستمزد کارگر با ارزش نیروی کارش یعنی معادل آن مقدار وسایل معیشت و ضروریات زندگی است که کارگران برای توان کار کردن و بقای نسل شان به آن نیاز دارند.
اما این دو عاملی که ممکن می ساخت کارگر دستمزد برابر با ارزش نیروی کارش بدست آورد، در دنیای واقع و در عمل مدام در حال نوسان است و غالبا به زیان کارگران است و این جزو ذات سرمایه داری است که با هر دوره رونق به دوره بحران و رکود می افتد و با وسعت گرفتن بیکاری و غیره، رقابت را در میان کارگران دامن می زند و نیروی مقاومت در میان کارگران را کاهش می دهد و دستمزدها سقوط می کنند. در این اوضاعِ بحرانی و هرج و مرج و آکنده از فسادِ نظام سرمایه داری ایران، که همه امور بر جنگ طبقاتی و مبارزه کارگران علیه سرمایه داران استوار است، اینکه کارگران بتوانند حتی همان ارزش نیروی کارشان را دریافت کنند و ملزومات یک زندگی انسانی را تامین کنند، صرف انرژی و مبارزه گسترده ای را طلب می کند. در این جنگ طبقاتی، کارگران به همان میزان که نیروی طبقاتی خود را متحد و همبسته و متشکل به میدان آورند می توانند از پس طبقه سرمایه دار و دولت حامی آن بر آیند و دستمزد متناسب با تامین یک زندگی انسانی را به سرمایه داران تحمیل کنند. اینکه میزان دستمزد چقدر خواهد بود و اینکه آیا کارگران واقعا ارزش نیروی کار خود و معادل تامین یک زندگی انسانی را دریافت می کنند، در عمل و در دنیای واقع بیش از هر چیز به قدرت طبقه کارگر و توان مبارزه اش با دولتِ سرمایه داران بستگی دارد.