حزب کمونیست ایران

انقلاب ژینا، تدوام نبرد در عرصه های جدید

روزنامه “هم‌میهن” در سرمقاله روز پنجشنبه گذشتە خود  با انتقاد از اقدامات نیروی انتظامی در ارتباط با اعمال حجاب اجباری نوشت که “این اقدامات مثل آن است که خیابان‌ها را به‌دلیل حضور زنان فاقد چنین پوششی تعطیل و ممنوع از تردد کنند” سرمقالە روزنامە ادامە میدهد: “می‌خواهند که مردم و کسبه و صاحبان کسب‌وکار را روبه‌روی یکدیگر قرار دهند، درحالی‌که چنین کاری شدنی نیست. هیچ کاسبی چنین نمی‌کند” . این گفتە ها و گفتە های مشابە آن در میان کارگزاران رژیم این واقعیت را نشان میدهد کە  اولتیماتوم های جمهوری اسلامی برای برگرداندن حجاب بر سر زنان و تحمیل این سمبل بی حقوقی بە زنان و از اینطریق تحمیل بی حقوقی  بر کل جامعە با مقاومت گسترده ی روبرو شدە است. در ادامە سیاست سرکوبگری ، حکومت ماموران “تذکر لسانی” را  دوباره به خیابان ها سرازیر کردەاند، گویا “دوربین ها” در بسیاری موارد قادر به چهره نگاری نیستند و کارآمدی لازم را ندارند. با این وجود خیابان ها، وسایل نقلیه ی عمومی، فروشگاه، پاساژها، کنسرت ها، مجامع عمومی همچنان شاهد حضور پرتعداد زنانی بی حجابی است کە این بی حقوقی را دیگر برنمی تابند، زنان و مردان در برابر تذکرات و مزاحمت های ماموران ” تذکر لسانی” مقاومت می کنند و با پشتیبانی و  با دخالت و مقاومت رهگذران کە از این تحمیل بی حقوقی بیزارند مواجه می شوند. اینکە هر روز خبر پلمپ تعداد بیشتری از مراکز تجاری، صنفی و عمومی در رسانه ها منتشر می شود خود نشانه ی ادامه ی این مقاومت در برابر زورگویی های حکومت است.

اگر چە روایت رسمی حکومت پس از فروکش اعتراضات خیابانی این است کە “توطئە” عوامل ” بیگانە”  ” در یک جنگ ترکیبی “بانی اعتراض‌های سراسری در ایران بودە است  و توسط نیروهای انتظامی و امنیتی  خنثی شده و اعتراض‌ها به پایان رسیده است،  اما، واقعیت ها و آنچە کە امروز شاهدیم خلاف این ادعا را نشان میدهد. واضح است کە اعتراضات در ظاهر بعد از ماه‌ها سرکوب شدید  وکشتار  وسیع شباهتی به ماهای نخست ندارد،  اما به رغم این تغییر در شکل اعتراض برای تحقق خواست های انسانی و عادلانە کە با تداوم حاکمییت اسلامی سازگار نیست، هنوز سرجای خود هستند و هیچ تغییر معناداری در شرایطی که به اعتراض‌ها انجامید رخ نداده است. حتی اگر فرصت بیان اعتراض در خیابان ها بە دلیل سرکوب از مردم سلب شده باشد.

خواست مردم در ایندورە از اعتراضات در شعار زن زندگی آزادی پا گرفت، اما تقابل با  حق زن و حق برابری جنسیتی و تقابل با  پاس داشتن حرمت و کرامت انسانی زنان از سوی حاکمییت همانطور کە اشارە رفت ادامە دارد. زندگی نیز هر روز بیشتر بە تباهی کشاندە میشود، با عمیق‌تر شدن بحران‌ اقتصادی کشور و کاهش مداوم سطح رفاه نداشتە اکثریت مردم این زندگی با مشکلات بیشتری روبرو میشود. اقتصاد ایران، علاوه بر مشکلات ریشه‌دار ساختاری، فساد و ناکارآمدی سیستماتیک روند فقیرترین شدن این اکثریت ناراضی از وضعیت موجود را آگاهانە تعقیب میکند. آزادی نیز همچنان در اسارت  است، با کشته‌شدن نزدیک به ٦۰۰ نفر در خیابان‌ها، اعدام ها، بازداشت ها و  محاکمه ها همچنان ادامە دارد. با توجە بە همە این واقعیات برای مردمی کە  از وضعیت موجود ناراضی هستند،  انتخابی غیر از ادامە راە نیست  زیرا راە برگشتی وجود ندارد.نمیتوان و ممکن نیست بە این همە خفت و خواری ارمغان حاکمیت اسلامی تن داد. تصادفی نیست اگر سپیده قلیان بعد از آزادی، در حالی که هنوز از زندان به خانه‌اش نرسیده بود، بار دیگر دستگیر شد. چرا که بعد از آزادی، در جلو در زندان به تنهایی چند بار فریاد کشید: «خامنه‌ای ضحاک، می‌کشیمت زیر خاک.» برای حکومتی کە ادعا می کند صدای اعتراض را خاموش کرده است اعتراض کمتر از یک دقیقه سپیده قهرمان قابل تحمل نبود و دو سال دیگر به او حکم زندان دادند.  واقعیت این است که این رژیم علیرغم ادعاهایش از هر حرکتی به شدت هراسان است. این حرکت چه شعار یک زندانی سیاسی که تازه آزاد شده باشد، چه اعلامیه مراسم یادبود قربانیان چند ماە گذشتە و چه حتی کوچکترین حمایت چهره‌های فرهنگی و هنری مطرح از معترضان باشد، آنها را بە هراس انداختە است .

بە دلیل این نگرانی و وحشت واقعی است کە جمهوری اسلامی ماه‌هاست که به تلاشی گسترده و همه‌جانبه‌ برای بالابردن هزینه هرگونه اعتراض روی‌ آورده است. حملات شیمایی بە مدارس عمدتا دخترانه گواە چنین رویکردی است، تا بە مردم بگوید در صورت ادامە اعتراضات چنین سرنوشتی در انتظار آنان است.  از اینرو سطح سخت‌گیری‌ها در برخورد با معترضان، تناسبی با ادعاهای تبلیغاتی حکومت که مدعی است خیزش را خاموش کرده است، ندارد. آری، این جنبش سر از پا ایستادن ندارد و هر روز با تجربە اندوزی و تلاش برای ارتقاء آمادگی در صفوف خود بە سوی تحقق خواست های خود گامی بە جلو بر میدارد.

.