در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ سن بازنشستگی و نیز حداقل سالهای خدمت برای بازنشستگی دو سال افزایش یافته است. این در حالی است که “رحیم زارع” سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۱ گفته است “کف حقوق بازنشستگان دولت در این بودجه ۵ میلیون تومان تعیین شده است.” خط فقر در خوشبینانه ترین برآوردها 10 میلیون تومان در ماه است. بنا براین پنج میلیون تومن در ماه یعنی حد فقر مطلق. رئیس کانون بازنشستگان گفته است که این مبلغ تنها ده روز از نیازهای اولیه بازنشستگان را تامین می کند. به این ترتیب دوران بازنشستگی دوره آسایش و آرامش بازنشتگان نیست. آنها ناچار هستند که برای تامین زندگی خود و خانواده شان بازهم کار کنند. روزنامه همشهری در گزارشی در این باره نوشته است: “آمار دقیقی در کشور از اینکه چند درصد از سالمندان در ایران مجبور بهکار هستند، وجود ندارد، اما کافی است در شهر سر بچرخانی، آنها را میبینی که با موهای سفید، دستانی لرزان، چشمانی کم سو و قدمهایی آهسته دستفروشی میکنند، مسافرکش هستند یا به کارگری در کارگاههای کوچک تن دادهاند. پیرمردان و پیرزنهایی که روزگار طوری به آنها سخت گرفته که مجبورند به جای استراحت در خانه، پا به پای مردم دیگر به خیابان بیایند و کار کنند.”
کسانی که حدود 30 سال از زندگیشان را کار کردهاند اما اکنون در زمانی که نیازمند توجه و مراقبت هستند هزینههای کمرشکن باعث شده رنگ آرامش نبینند و در شرایط بیماری باز هم کار کنند. میانگین مستمری بازنشستگان چهار میلیون و پانصد هزار تومان است و شرایط سخت زندگی و بیماری باعث شده بازنشستگان در سالهای اخیر بارها دست به اعتراض بزنند.
بازنشستگان خواهان دریافت مستمری بالای خط فقر و درمان رایگان هستند اما به هیچکدام از خواستههای آنها رسیدگی نشده است.
بر اساس آمارهای موجود در ایران بیش از چهار میلیون بازنشسته کشوری و لشکری وجود دارند که نسبت آن به کل جمعیت ایران رقمی نزدیک به پنج درصد و یا از هر بیست نفر یک نفر بازنشسته است. این آمار در مقایسه با کشورهایی که جمعیت کمتری از ایران را دارند، ولی آمارها دقیق تر بوده و یا حقوق اجتماعی بازنشستگی برای بازنشستگان قانوناً اجرا می شود، بسیار کم و شک بر انگیز است. برای نمونه در کشور بریتانیا حدود یازده درصد جمعیت در سن بازنشستگی شصت و پنج سال به بالا تر قرار دارند. یعنی از جمعیت حدود شصت و هفت میلیون نفر کشور از هر شش نفر یک نفر بازنشسته است. کشور ترکیه با جمعیت هشتاد و دو میلیونی در سال ۲۰۱۶، یعنی شش سال قبل یازده میلیون بازنشسته داشت که جمعیت ایران و ترکیه و بافت سنی جمعیتی آن زیاد متفاوت نیستند.
در جمهوری اسلامی ایران به زنان خانه دار بندرت حقوق بازنشستگی تعلق می گیرد و با توجه به نرخ بیکاری بسیار بالا و بویژه در میان زنان، آمار واقعی افرادی که در سن بازنشستگی هستند در آمار دولتی انعکاسی ندارند، وگرنه چگونه ممکن است در ایران از هر بیست نفر یک نفر بازنشسته باشند و برای نمونه در ترکیه و بریتانیا حدودا از هر شش نفر یک نفر بازنشسته هستند !
اگر آمارگیری دقیق و قابل اتکایی از تعداد بازنشستگان وجود داشت، اگر زنانی که در کار خانگی هستند و یا بیکار می باشند، اگر مردانی که به سن شصت و پنج سال رسیدهاند به طور کامل در این آمارگیری حضور داشتند، حتی اگر بافت جمعیتی ایران جوان تر بود، ما حدود ده میلیون بازنشسته در ایران داشتیم .
حداقل حقوق بازنشستگی چهار میلیون و سیصد هزار تومان در ماه است، که طبق همه آمارهای موجود هزینه مسکن مناسب حداقل پنجاه تا شصت و پنج درصد حقوق بازنشستگان است و هزینه مواد غذایی تنها در چند ماه گذشته حدود سی درصد افزایش یافته است.
گرانی، تورم ، درآمد ثابت و سقوط ارزش پول ایران از یک سو و گرانی روز افزون همه کالاها و سرویسهای مورد نیاز مردم ، باعث فقر و معیشت سختِ بخش بزرگی از بازنشستگان و پیران است.
پاره ای از اقلام غذایی چون ماهی از سفره بازنشستگان حذف شده و مصرف گوشت هم بسیار کم شده است. لبنیات و تخم مرغ که غذایی اصلی بخش فقیر جامعه است با افزایش قیمت چهل درصدی روبرو بوده است.
سرویسهایی چون آب ، برق، گاز، تلفن و اینترنت حداقل چهارصد هزار تومان از حقوق یک خانواده چهار نفری را می برد. بسیاری از بازنشستگان بعد از سی سال کار و سن شصت سالگی برای تامین مایحتاج زندگی خود و خانواده اشان مجبور می شوند دنبال شغل جدیدی بگردند و یا فقر و مشکلات بیشتری را تحمل نمایند. بازنشستگان با مشکلات و معضلات اقتصادی، روحی و خانوادگی بسیاری روبرو هستند. تامین هزینه فرزندانی که هنوز مستقلاً زندگی نمی کنند، تامین هزینه تحصیل و یا ازدواج فرزندان، حقوق نسبتاً ثابت و سقوط ارزش پول ایران تنها چند نمونه از این مشکلات است.
یکی از مشکلات اصلی دیگر بازنشستگان گرانی کمرشکن نرخ دارو و خدمات پزشکی است، بویژه برای افرادی در سن بالا که با مشکلات کوچک و بزرگ سلامتی فیزیکی و روحی روبرو هستند. بازنشستگان اگر شانس آنرا داشته که مریضی جدی و پر هزینه ای نداشته باشند دغدغه کمتری دارند، ولی اگر هزینه معالجه و دارو بالا بوده و از خدمات حکومتی موجود برخوردار نباشند، متاسفانه مرگ زودرس و یا فقر مطلق در انتظار آنها است.
نرخ بالای بیکاری در میان جوانان و حتی جوانان تحصیل کرده دانشگاهی یکی دیگر از مشکلات روحی و مالی قشر کم درآمد بازنشستگان است. جوانانی که ناگزیر هستند در خانه با والدین خود بمانند و بدلیل بیکاری امکان زندگی مستقل و مشترک را ندارند.
نحوه برخورد با پیران، کودکان ، زنان ، معلولین در هر جامعهای یکی از شاخص های اصلی میزان انسانی و دموکراتیک بودن آن سیستم سیاسی و یکی از موازین مهم حقوق انسان در آن جامعه است که حکومت اسلامی در همه آنها یکی از مرتجع ترین و فاسدترین سیستم های سیاسی موجود در جهان است. بازنشستگان حق دارند بعد از سالهای طولانی کار و رنج در امنیت و رفاه زندگی کنند و مشغله تامین دارو و یا غذا و سرپناه مناسب را نداشته باشند.