حزب کمونیست ایران

تحمیل فقر و فلاکت چون ابزار سرکوب جامعە

شکی نیست کە مصوبه اخیر شورای عالی کار در رابطە با تعیین حداقل دستمزدها در سال ١٤٠٢ به‌طور مستقیم بر زندگی بیش از ۶۰ میلیون از ساکنین جامعە شامل، کارگران شاغل ، کارگران بازنشسته ، کارگران بیکار و خانواده هایشان تاثیر تعیین‌کننده دارد. حال اگر کارگران کارگاههای کوچک را که  از شمول قانون کار خارج هستند، کارگرانی را که با قرادادهای موقت و سفید امضاء ، تعطیل شدن بیش از 50 درصد مراکز کار و تولید ایران و نبود کم‌ترین امنیت شغلی را هم نظر بگیرم،  ابعاد وسیع فقر سازمان یافتە در جامعە از سوی جمهوری اسلامی بیشتر نمایان میشود. در چنین شرایطی  هیچ معلوم نیست خانواده‌های کارگری در سال پیش رو که بحران عمومی و شرایط اقتصادی آن هر دم تشدید می شود، با این سطح بسیار پایین مزد چه خواهند کرد.

بر اساس برآوردهای صورت گرفته از سوی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول  ایران علیرغم برخوردار بودن از منابع سرشار ثروت و نیروی کار  در رتبه ١٤٨ از حیث شاخص فلاکت در بین ۱۵۶ کشور دنیا قرار دارد.  در همین رابطە  شاخص فلاکت در ۲۰ استان ایران از میانگین کشوری فراتر رفته است و دست‌کم ۸ استان ایران از حیث شاخص فلاکت، یعنی مجموع نرخ بیکاری و نرخ تورم، در محدوده بالای ۶۰ درصد جای گرفته‌اند.

حال باید پرسید کە چرا در حالیکە سران رژیم حاکم که بحران اقتصادی و مشکلات ناشی از آن از جملە تورم و بیکاری را عامل بە گفتە خود ” ناآرامی اخیر ” میدانند چنین مصوبەای را بە اجرا در می آورند ؟ مسئلە کاملا روشن است . از ناتوانی رژیم در مواجهە با بحران اقتصادی  ونداشتن برنامە و راەحل برای کاهش این بحران که در آن تردیدی نیست که بگذریم، جمهوری اسلامی  از  گسترش  فقر در جامعە در جهت تداوم حاکمییت خود  به عنوان یکی از ابزارهای سرکوب تغدیە میکند.

بدون شک  تشدید فقر و بیکاری تأثیرات بسیار مخربی بر زندگی زنان و مردان کارگر و  تندرستی کودکان آنان گذاشته و میگذارد. اما در کنار این واقعیت باید از تاثیرات منفی فقر بر سطح مبارزه و قدرت تشکل پذیری کارگران نیز سخن گفت، تا روشن شود که چگونه رژیم فقر کارگران و مردم محروم را در خدمت تداوم حاکمیت خود به کار می گیرد.

قبل از هر چیز فقر و بیکاری به تفرقه در میان کارگران دامن می زند و این اولین و مهمترین دست آورد رژیم از تشدید فقر در جامعه است. رژیم و سرمایه داران در عین حال با محتاج نگهداشتن کارگران به نان شب، سخت ترین شرایط کاری و دستمزدهای نازل را به آنان تحمیل می کنند و شرایط مبارزه آنانرا دشوارتر می سازند. تهیدستان و محرومان این جامعه را در انتظار « یارانه و سهم امام و سهم عدالت بن معیشت» و کلاه برداری های دیگری از این نوع نگه می دارد تا از امروز به فردا چشم به دست « الطاف » جمهوری اسلامی انتظار بکشند .

رژیم بر این باور است افراد جامعه ای که از صبح تا شب به فقر و فلاکت خود  فکر می کنند و دنبال حداقل معیشت خود هستند، گرفتار آسیب های اجتماعی فراوانی میشوند، تلاش فردی برای بیرون کشیدن گلیم خود از آب جای همبستگی و تلاش جمعی برای نجات را میگیرد.  توقعات از زندگی پایین آمدە و  ذهن وروان مردم آزاد  نخواهد بود کە بە چرایی این وضعیت و راە حل آن بیاندیشد. فرد مدام نگران معیشت فردای خانواده خواهد بود.

اما انقلاب ژینا در گام اول خود خط بطلانی بر  چنین رویکردی کشید . تلاش حاکمیت برای سازمان دادن فقر چون ابزار سرکوب ، چون آتش زیر خاکستری بود کە در یک لحظە با قتل حکومتی «ژینا»  شعله ور شد، ارکان رژیم را لرزاند و اگر چه هنوز در اکثریت نبود اما به نماد خشم همان مردمی تبدیل شد که رژیم میخواهد با تشدید فقر آنها را خاموش نگهدارد.

اگر جمهوری اسلامی با سرکوب وحشیانە بە مقابلە با این جنبش انقلابی برخواست و عرصە رویارویی ها در خیابان ها تا حدودی فروکش کرد ، اما تردیدی نیست کە  این نبرد سرنوشت ساز تا دست یابی به اهداف عدالت خواهانه و انسانی خود، نان و آزادی و برابری، ادامه خواهد داشت.

اگر جمهوری اسلامی از هم اکنون خود را برای نبرد های بعدی کە بسیار سهمگین تر خواهند بود آمادە میکند، ما هم  راهی نداریم جز آمادە کردن بیشتر صفوف خود . جمهوری اسلامی با گسترش فقر در جامعە تلاش دارد مردم را از انقلاب و دگرگونی چارە ناپذیر در زندگی خود  بترساند و آنها را چشم براە نگاە دارد. ما نیز برای  دگرگونی های واقعی باید آمادە شویم.  آمادگی ما در قدرت ما نهفتە است و قدرت ما هم در تشکل ما  معنا مییابد . شعار “بترسید ، بترسید ، ما همە باهم هستیم”  گویای این واقعییت مسلم است. آنگاە کە کارگران و مردم محروم ستمدیدە جامعە ایران ، همان اکثریتی کە قربانی سرکوب های خونین در خیابانها و زندان و شکنجەگاها و قربانی  تحمیل فقر و  سفرەهای خالی هستند، در متن مبارزه روزمره برای بهبود شرایط زندگی خود، در محل کار و زندگی، متشکل شوند و بهم مرتبط گردند، نقشه های ضد انسانی رژیم نقش بر آب خواهند شد و  سرانجام زندگی کارگران و اکثریت مردم این جامعه از گروگان رژیم اسلامی رها خواهد شد.