طی سالها در دو رژیم پادشاهی و اسلامی مفهوم «حفظ تمامیت ارضی»
همواره بهانه ای بوده است برای سرکوب و تحمیل بی حقوقی به اقلیت های ملی ساکن در جغرافیای ایران. یکی از نمایشهای درنده سرکوب مردم کرد را در رژیم های پهلوی و اسلامی در کردستان ایران با همین بهانه شاهد بوده ایم.
تکرار مفهوم « حفظ تمامیت ارضی » گاهی از لحاظ نظری این شبهه را ایجاد می کرد که شاید منظور صاحبان این شعار حفظ مرزهای ایران در مقابل تجاوز خارجی باشد.مثلا نمونه آنچه که در قراردهای «گلستان» و «ترکمن چای» به رژیم حاکم در ایران تحمیل شد و بخش هایی از خاک ایران به روسیه تزاری واگذار گردید. اما اخیرا ائتلاف گروه موسوم به «جرج تاون » با محوریت رضا پهلوی از این مفهوم هم «ابهام زدائی» کرده است و به جای استفاده از عبارت «تمامیت ارضی» عبارت « حفظ یکپارچگی خاک ایران » را به کار برده اند.این عبارت دیگر بدون هیچ گونه پرده پوشی خطر را نه از جانب دشمن خارجی بلکه خطری است که گویا از داخل کشور یکپارچگی خاک ایران را تهدید می کند.البته ارتش هم که قرار است مطابق این منشور به کمک «نخبگان و کارشناسان سپاه پاسداران» که گویا دستشان به خون مردم آلوده نشده است،تقویت هم بشود ، وظیفه حفظ یکپارچگی را در مقابل تهدید کنندگان یکپارچگی خاک ایران بر عهده دارد .البته می دانیم این یعنی سرکوب هر حرکت حق طلبانه ای که به زعم آنها تجزیه طلب باشد.جالب است فرد کرد زبانی که نقش نماینده خود گمارده کردها در این ائتلاف ایفا می کند، تغییر این ترم از« تمامیت ارضی» به «حفظ یکپارچگی» را از نتایج مجاهدات خود می داند!
اما به هر حال بگذارید به همان مفهوم کلاسیک «تمامیت ارضی» که با مفهوم «حفظ یکپارچگی» خاک ایران کنکرت ترهم شده است بر گردیم.
سوال این است که در مفهوم « حفظ تمامیت ارضی» ، آیا بحث تنها بر سر ارض «سر زمین» ، منابع زیر زمینی ، جغرافیا و ثروتهای مادی است ، یا ” مردم ” و ” ساکنین ” آن سرزمین ها هم ، بخشی از تمامیت ارضی هستند؟
تجربه ایران در یک قرن گذشتە و در دو رژیم سلطنتی /اسلامی ، نشان میدهد که سلب حقوق سیاسی، اجتماعی ، انسانی ، اقتصادی ، فرهنگی و زبانی مردم ساکن این سرزمین ها و سرکوب هر حرکتی که خواهان تامین این حقوق باشد، به بهانه حفظ «تمامیت ارضی» روش و پراتیک غالب در این دو رژیم بوده است. واقعیت این است که تمامیت ارضی ایران تنها به قیمت جنایات بی شمار ، سرکوب ، غارت ، بی حقوقی بخش بیشر مردم ایران فراهم آمده است. آیا وقت آن نرسیده است که بگوئیم « تمامیت ارضی» که حاصل سرکوب اقلیتهای ملی ، مذهبی ، زبانی ، تحقیر و غارت باشد، پایدار نیست.
برای یک قرن مردم کرد و دیگر ملل ساکن ایران را بە بهانە «تمامیت ارضی» سرکوب کردە و می کنند . در کشوری کە ملیونها نفرحتی صاحب یک متر زمین نیستند ، در نظام فاسدی کە حاکمان اسلامی زمین ، دریا ، و آسمان کشور را فروختە و غارت می کنند، تمامیت ارضی چە معنایی برای ملیونها آوارە ، بی مسکن ، کرایە نشین دارد ؟ وطنی کە بیش از هفتاد درصد مردمان آن با فقر ، بیکاری ، بی مسکنی ، دست فروشی ، کولبری ، سوخت بری ، گور خوابی، فروش اعضاء بدن، روبرو هستند چگونە میهنی است ؟
واژه «تمامیت ارضی» را صاحبان قدرت مهندسی سیاسی کردە اند.کدام کشور و ارتش سرزمین ایران را تهدید می کند کە امروز حاکمان در کردستان و بلوچستان با کمک ارتش و سپاه روزانه جنایت می کنند ؟ کدام خطر یکپارچگی خاک ایران را تهدید می کنند که حتی اپوزسیون راست و ناسیونالیست ایرانی از هم اکنون در تدارک فرستادن ارتش به سراغ مردم با بهانه «تجزیه طلبی» است؟
هنگامی کە زنان نیمە جامعە با آپارتاید و تبعیض نهادینە جنسیتی روبرو هستند ، ایران بە زندانی بزرگ برای اقلیت های ملی و مذهبی تبدیل شدە است. در چنین شرایطی حکومت اسلامی و اپوزیسیون راست و ناسیونالیست افراطی مردم را فراموش کردە و به خاک چسبیدە اند .
اگر برای دهەها «تمامیت ارضی» چماق سرکوب مردم و تحمیل بی حقوقی و تبعیض نهادینە شدە و سیستماتیک بود ، اینک مردم هوشیار هستند و می دانند چگونە دو سیستم سلطنتی و اسلامی از لولوی «تمامیت ارضی» و خطر تجزیه ایران برای فریب دادن و خاموش ساختن کل جامعە استفادە کرده اند. جوانان ، زنان ، نسل جدید و مردم آگاە و متحد امروز فریب حاکمان فاسد و مرتجع را کە خود تمامی منابع عمومی را به غارت بردە و می برند و آنهایی هم که در اپوزسیون، از هم اکنون با همین بهانه در تدارک هستند تا در فردای به قدرت رسیدن خیالی خود، ارتش را به سراغ مردم معترض و حق طلب بفرستند، نخواهند خورد.
سرکوب مردم کردستان آغاز سرکوب و تحمیل بی حقوقی عمومی بودە است .تنها راه مشروع و انسانی برای همزیستی پایدار مردمان ساکن جغرافیای ایران سقوط رژیم اسلامی و رفع کامل و قطعی تبعیضات ملی و مذهبی و اتحاد داوطلبانه مردم تحت ستم ایران است.