هر چه زمان می گذرد، از یک سو ناتوانی و بی کفایتی جمهوری اسلامی در مقابله با بحران کرونا بیشتر آشکار می شود و از سوی دیگر در برابر مخالفان سیاسی خود سرسختانه تر و کینه توزانه تر عمل می کند.
مردم ایران طی چهل سال گذشته بارها بی کفایتی رژیم در هنگام بروز حوادث طبیعی نظیر سیل و زلزله را تجربه کرده اند. در اینگونه مواقع نه تنها دستگاههای عریض و طویل دولتی بلکه حتی ارتش و سپاه پاسداران و نیروهای بسیج هم، علیرغم امکانات مادی کلانیکه در دسترس دارند و صدها هزار نیروی انسانی که در این گونه مواقع می توانند به کار بگیرند، هر گزبه اندازه همیاری های مردمی و فعالین مدنی نتوانسته اند در تخفیف آلام و در کمک به مردم آسیب دیده موثر باشند. بحران کرونا یکی از این موارد است. امروز در حالیکه در تمام جهان موثرترین روش شناخته شده مقابله با گسترش ویروس کرونا، قرنطینه کردن شهرها و مناطق بحرانی است، جمهوری اسلامی قادر به سازماندهی و اجرای آن نیست. طی دو هفته اخیر چندین ستاد و مرکز مبارزه با کرونا در دستگاههای دولتی و نظامی تشکیل شده اند.آنها قبل از آنکه کار موثری در این زمینه انجام دهند، دست و پای همدیگر را لگد می کنند و اقدامات همدیگر را خنثی می کنند. هنوز علیرغم هشدارها نتوانسته اند درهای امام زاده ها و مراکز مذهبی را بر روی کسانی که از شدت درماندگی برای شفا به آنها مراجعه می کنند، ببندند.آنها تن به قرنطینه نمی دهند زیرا حاضر نیستند در قبال زندگی کارگران و بخشهای تهیدست جامعه، در روزهای که کار تعطیل می شود مسئولیتی بپذیرند. خصوصی سازی بهداشت و درمان طی سالهای اخیر و واگذار کردن امر سلامت مردم به سودجوئی سرمایه داران، موجب شده است که دولت در رابطه بحران کرونا ناتوان و بدون ابتکار عمل به انتظار حوادث بنشیند و با دادان اطلاعات نادرست، ناتوانی های خود را پرده پوشی نماید.
اما در زمینه کینه ورزی نسبت به فعالین سیاسی و مدنی رژیم اسلامی هیچ کم نیاورده است. گزارشهای منتشر شده از سوی فعالان حقوق بشر، حاکی است که تنها طی سه هفته اخیر دهها مورد احکام ضد انسانی علیه فعالین سیاسی و مدنی صادر شده است.دستگاه قضائی رژیم نه تنها به اعتراضات مجامع حقوق بشری جهانی و هشدارهای خانواده های زندانیان سیاسی در مورد خطر ابتلا زندانیان به کرونا وقعی نه نهاده اند، بلکه در همین فاصله دهها مورد احکام جدید صادر کرده اند و موارد بسیار از تشدید فشار بر زندانیان سیاسی گزارش شده است. نمونه های زیرکه در این گزارشها آمده اند، نشانه بخشی از اعمال این سیاست کینه توزانه رژیم در گرماگرم بحران کرونا در مورد فعالین سیاسی و مدنی است:
شش نفر از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبانماه در ارومیه با اتهامات واهی هر کدام به۸ ماه حبس و ۲۰ ضربه شلاق محکوم شده اند.علی بیکس، از بازداشتشدگان در آبان ماه ۹۸ روز ۲۶ اسفند ماه، از بابت اتهام “ایجاد هیاهو از طریق فریاد کشیدن” و “به خطر انداختن امنیت ملی”، به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده است.سجاد سالاروند، یکی دیگر از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان به همین اتهام به یک سال حبس تعزیری و سه ماه “شستوشوی میت”، محکوم شده است.فاطمه کهنزاده، فعال مدنی به تحمل یک سال حبس و ۵۰ ضربه شلاق و به عنوان مجازات تکمیلی به انجام دو سال «خدمات نظافتی» در یکی از بیمارستانهای شهر محکوم شده است.اکرم نصیریان، ناهید شقاقی، اسرین درکاله و مریم محمدی، چهار فعال «ندای زنان ایران»، هریک به سه سال و هشت ماه زندان محکوم شدند. هفت فعال مدنی دیگر به نامهای مژگان لعلی، سعید سیفی جهان، شقایق محکی، سعید اقبالی، داریوش زند، شیما بابایی و بهنام موسیوند در تهران مجموعا به ۴۲ سال زندان محکوم شدند.بازهم در تهرانو در همین فاصله، دو تن از زندانیان سیاسی به نامهای زهره سرو و سینا منیرزاده به اتهام «توهین به رهبری»، هر یک به سه سال حبس تعزیری و چهار ماه «خدمت اجباری در بسیج» محکوم شدند.یکروز پس از اعلام رسمی شیوع ویروس کرونا ، سه نفر از بازداشتشدگان اعتراضهای سراسری آبانماه به نامهای امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی به اعدام محکوم شدند.
با وجود مثبت اعلام شدن تست کرونای دستکم یک نفر در زندان قرچک ورامین در روزهای گذشته، بسیاری از زندانیان سیاسی زن محبوس در این زندان همچنان با کارشکنی و مخالفت مسئولان قوه قضاییه موفق به استفاده از حق مرخصی نشدهاند.گلرخ ابراهیمی ایرایی، مرجان داوری، مریم علیشاهی، رها احمدی، لیلا میرغفاری، مریم ابراهیموند، مژگان اسکندری، سمیرا هادیان، گیتا حر، مریم گاوشاهیان و زهره سرو از جمله زنان زندانی با اتهامات سیاسی و امنیتی در زندان قرچک ورامین هستند که با وجود دارا بودن شرایط اعزام به مرخصی، همچنان با کینهورزی قوه قضاییه در زندان ماندهاند.جعفر عظیم زاده، فعال کارگری که از یکسال پیش تاکنون در زندان اوین بهسر میبرد در یک گفتوگوی تلفنی از درون زندان، در مورد گسترش دامنه شیوع کرونا به زندانها و در خطر قرار گرفتن جان زندانیان در زندان اوین، خواستار اعزام به مرخصی شد که با مخالفت روبرو گردید. محمد حبیبی معلم و فعال صنفی معلمان که هماکنون در زندان فشافویه بهسر میبرد نیز، از دیگر زندانیان سیاسی است که علیرغم تأیید شیوع کرونا در زندان همچنان از اعزام به مرخصی محروم مانده است.بسیاری از زندانیان سیاسی از جمله نسرین ستوده، آتنا دائمی، کسری نوری، نرگس محمدی و دهها تن دیگر از استفاده از حق مرخصی خود محروم ماندهاند. این همه بی کفایتی، در کنار این همه کینه توزی، خصلت نمای رژیم اسلامی حاکم بر ایران است. اما اگر امروز اشاعه ویروس کرونا به فرصتی برای تداوم بقای این رژیم تبدیل شده است، بدون شک فردا که این بحران از سر گذشت، آتش فشان خشم مردم، طومار حاکمیت ننگین وی را در هم خواهد پیچید.
.