مسعود رسولی، دبیر انجمن صنعت بستهبندی گوشت و مواد پروتئینی ایران، با اشاره به کاهش شدید سرانه مصرف گوشت در ایران گفت، مردم این کشور از لحاظ قدرت خرید گوشت، در شرایط «وخیمی» قرار دارند. رسولی ضمن تأکید بر اینکه استاندارد جهانی مصرف گوشت برای هر نفر در روز 100 گرم است، تصریح کرد که این میزان برای شهروندان ایرانی در روز تنها به 8 گرم میرسد. او ضمن ابراز نگرانی در این مورد گفت، تداوم چنین وضعیتی میتواند به تعطیلی واحدهای تولیدی و بستهبندی گوشت نیز منجر شود.
زهرا عبداللهی مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت و درمان نیز می گوید: بررسیهای ما نشان می دهند که مصرف برخی اقلام غذایی مانند گوشت و مرغ، لبنیات و حتی میوهها تا حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است.پائین آمدن این چنین شدیدمیزان مصرف کالاهای اساسی به معنی وقوع یک فاجعه انسانی در جامعه ایران است. فاجعه سوء تغذیه که بر همه ارکان زندگی انسانها تاثی می گذارد.
نخستینقربانیانفقروسوءتغذیهکودکانهستند. عوارضی نظیر کم خونی، پوکی استخوان، کاهش قدرت بینائی، کاهش قدرت یادگیری، کاهش شدید وزن، کاهش قد، از جمله عوارضی هستند که کمبود مواد مغذی بر زندگی کودکان و نوجوانان به جا می گذارد. معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی زاهدان گفته است: کودکان سیستان و بلوچستان به دلیل دریافت نکردن مواد غذایی ضروری، به وزن کم و قامت کوتاه مبتلا شدهاند.
گرانی روز افزون کالاهای مورد نیاز مردم هر روز که میگذرد ابعاد گسترده تری یافته و سلامتی درونی و جسمانی ملیونها نفر از ساکنان ایران و از جمله کودکان ، زنان ، مادرانی که به کودکان نوزاد خود شیر میدهند ، بیماران و افرادی که نیازمندیهای ویژه ای دارند را با تهدید جدی روبرو کرده است .
صحبت تنها از شکاف عمیق طبقاتی و غارتهای میلیارد دلاری از ثروت عمومی توسط حاکمان فاسد رژیم اسلامی، فرماندهان سپاه و مقامات امنیتی ، رانت خواران حکومتی ، آخوندها و امامان جمعه وآقا زاده ها نیست ، بلکه سخن از بهداشت نا مناسب ، خدمات درمانی نا کافی و داروهای گران و یا تاریخ مصرف سپری شده ، گرد و غبار و هوای نا سالم ، سترس و اضطراب مداوم برای تامین زندگی و فقر غذایی بر بستر سرکوب و تحقیر روزمره است. سخن از کابوسی است که تامین ابتدائی ترین نیازهای زندگی، تامین سلامتی بخش وسیعی از افراد جامعه را دربرگرفته است.
وقتی مصرف گوشت سرانه به هشت گرم ، یعنی یک دوازدهم مصرف سرانه جهانی سقوط کند و انهم برای ملیونها نفر در سال تامین گوشت و پروتئین لازم عملا غیر ممکن باشد ، زمانی که گوشت و ماهی و مرغ ، میوه ها و سبزیجات تازه ، شیر و تخم مرغ و بخش زیادی از حبوبات از سفره مردم حذف شده و یا به شدت کاهش یابد ، عوارض و عواقب آن برای مردم امروز و حتی برای نسل آینده این کشور فاجعه بار خواهد بود .
در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی که قیمت جان و سلامتی مردم ارزان و بهای گوشت و میوه گران، در شرایطی که حتی تهیه ماکارونی و نان خالی هم خارج از توان ملیونها نفر از خانواده های کارگر و زحمتکش ، فرهنگیان ، بازنشستگان باشد، بقای این حکومت مترادف با بیماری و عدم سلامتی و سو تغذیه ملیونها نفر از مردم در جامعه است .
در نظامی چون جمهوری اسلامی که سرانه گوشت طبق اظهارات خود مقامات رژیم به هشت گرم در روز تقلیل یابد و حتی ملیونها نفر هم از همان هشت گرم در روز محروم باشند ، برای تامین سلامت روانی و فیزیکی مردم چه راهی جز خلاصی از دست این رژیم باقی می ماند؟