حزب کمونیست ایران

در ستایش آنها که از جانشان مایه میگذارند تا جانی را نجات دهند

این روزها با گسترش ویروس کرونا در جهان، اخبار تکان دهنده ای از میزان مرگ، پرستاران، پزشکان و کادر درمانی بیمارستانها در همه کشورهای در گیر با این بیماری بگوش می رسد. وقتی دولتها مردم را به ماندن در خانه برای قطع زنجیر انتقال بیماری از افراد به همدیگر، تشویق می کنند، تازه ماموریت پرستاران و پزشکان آغاز می شود. آنها نه تنها نباید در خانه بمانند، بلکه با توجه به شیوع گسترده بیماری، باید خانه هایشان را به سوی بیمارستانها ترک کنند. نه تنها کار روتین بلکه باید اضافه کاری کنند. جامعه از آنها کار شبانه روزی میخواهد، دل به دریا زدن و در خط مقدم نبرد به یاری بیماران شتافتن وبا بلای کرونا جنگیدن را می خواهد.

تنها به عنوان نمونه یکی از بیمارستان‌هایی که در روزهای شتاب شیوع کرونا در تهران، بیماران کرونائی در آن بستری بودند، بیمارستان “مسیح دانشوری” است. در روزهای اخیر آمارهای بسیاری از ابتلا و جان باختن برخی از پرستاران و کادر پزشکی این بیمارستان به گوش رسید. گفته می شود، تنها در این بیمارستان 26 پزشک و پرستار جانباخته اند.

اما اگر مسئله امنیت جانی و خطر آلوده شدن به ویروس کرونا کم و بیش درد مشترک این بخش جامعه در همه جهان است ، در این میان پرستاران و پزشکان و کادر درمانی بیمارستانهای ایران  این وظیفه را در شرایط به مراتب دشوارتری به پیش می برند. در ایران پزشکان و کادر درمانی بیمارستانها از کمبود نیازهای اولیه حرفه ای برای حفظ جان خود شکایت دارند. اما برای پرستاران مسئله به اینجا هم ختم نمی شود.غم نان نیز در کنار همه این مخاطرات و بی حقوقی ها خواب پرستار خسته را آشفته می سازد.

روزنامه شرق  که در تهران منتشر می شود، در این مورد می نویسد:  ” در همه روزهایی که رشادت و زحمات پرسنل کادر درمان که با کمترین تجهیزات در حال درمان بیماران متبلا به کرونا هستند زبانزد همه است و همه مسئولان از این می‌گویند که آنها جانشان را کف دستشان گذاشته‌اند، شاید باورکردنی نباشد اگر بگوییم پرستاران شرکتی اهواز و چند استان دیگر هنوز از اسفندماه حقوق نگرفته‌اند و با دست‌های خالی این نوروز غمگین ۹۹ را گذرانده‌اند”. پیش از شیوع بیماری کرونا، سعید نمکی،‌ وزیر بهداشت ایران، در دی‌ماه طی جلسه شورای عالی نظام پرستاری اعلام کرده بود که برخی پرستاران ۱۸ ماه حقوق معوق دارند.

پیش از آن در آذرماه  سال گذشته نیز خبرگزاری ایرنا از تجمع تعدادی از پرستاران در بیمارستان «الزهرا» در اصفهان برای اعتراض به مطالبات به تعویق افتاده خبر داده بود. یکی از پرستاران معترض به ایرنا گفته بود که برخی از اعضای کادر درمانی ۹ ماه حقوق خود را دریافت نکرده‌اند. دبیر کل خانه پرستار نیز اخیرا گفته است:  “پرستاران در حال حاضر در بین کارکنان دولت، پایین‌ترین حقوق را دریافت می‌کنند. حتی از معلم‌ها هم پایین‌تر حقوق می‌گیرند”. بعلاوه استخدام رسمی یکی از اصلی‌ترین مطالبات پرستاران در سال‌های گذشته بوده است..

اما مشکل دیگری که رنج پرستاران را دوچندان میکند،کمبود پرستار در بیمارستانها و مراکز درمانی است. کمبود پرستار نه تنها جان بیماران را به حطر می اندازد، بلکه در همان حال کار پرستاری را چند برابر دشوارتر می کند.پرستار خسته و فرسوده مدام در نگرانی و استرس ناشی از اینکه نتواند خدمت لازم را به بیماران ارائه بدهد، به سر می برد.دبیرکل خانه پرستار ایران در این زمینه می گوید: ” اگر بخواهیم به حداقل استانداردهای جهانی برسیم، باید ۲۹۰ هزار پرستار استخدام شوند و به چرخه نظام پرستاری وارد شوند.” وی معتقد است که تعداد پرستاران کشور حدود ۱۰ هزار نفر است که اگر بخواهیم به حداقل استاندارد‌های دنیا برسیم، باید این تعداد را به ۳۰۰ هزار نفر افزایش دهیم.

به گفته سازمان بهداشت جهانی هفتاد درصد نیروی شاغل در بهداشت و درمان در دنیا را زنان تشکیل می‌دهند. در ایران شمار پرستاران زن به نود درصد می‌رسد، از این رو بی حقوقی پرستاران، علاوه بر تبعیض شغلی نشانه تبعیض جنسیتی هم هست.

چه کسی می تواند این واقعیت را انکار کند که اولا، شغل پرستاری از مشاغل بسیار سخت، حساس، پرمسئولیت و پر از دلواپسی است، که اگر غم نان و تامین معیشت هم با آن اضافه شود، بسیار سخت تر خواهد شد. اگر دیگر مشاغل با همه دشواری و حساسیت هایشان با آلات و ابزار و اشیاء سر و کار دارند این یکی مستقیما با جان انسان ها و حیات و ممات آنان درگیر است. با هیچ معیاری سزاوار نیست که پرستاران هم از سلامتی و جان و استراحت شب و روزشان مایه بگذارند و هم درگیر غم نان و نگران زندگی خود و خانواده و آینده فرزندان شان باشند. ثانیا به هر اندازه استاندارد زندگی و معیشت و شرایط کار پرستاران پائین باشد به همان اندازه شانس بهبودی بیماران نیز تقلیل پیدا می کند. ساعات کار طولانی، حجم زیاد از حد کار و مسئولیت حساس از سویی و حقوق و مزایای ناچیز و آینده تضمین نشده، از سوی دیگر تنها بر سطح زندگی پرستاران اثر نخواهد گذاشت؛ بلکه بازتاب این درجه از محرومیت، بر سلامت جامعه تاثیر جدی بر جا خواهد گذاشت و در بهبودی بیمار اخلال ایجاد خواهد کرد.

اگر شغل پرستاری در زمره مشاغل سخت است، که باید باشد؛ نمی توان با شیفت طولانی کار، با بی توجهی به تعطیل هفتگی، با برخوردار نبودن از حقوق مکفی، آن را سخت تر و دشوارتر کرد.تحمیل ساعات طولانی کار، رعایت نکردن حقوق پرستاران برای کار شبانه و ایام تعطیل و عدم پرداخت حقوق و مزایای مربوط به آن، غیر انسانی و غیر قابل تحمل است.